شهید مهدی عراقی یکی از قدیمی‌ترین یاران انقلاب بود که فعالیت سیاسی خود را همگام با نواب صفوی و یارانش در فداییان اسلامی آغاز کرد و سال‌ها نیز در زندان بود. وی در زمانی که حضرت امام به فرانسه رفتند، به یاری ایشان شتافت و 12 بهمن با پرواز انقلاب به ایران بازگشت. محمد هاشمی نیز از جمله افرادی است که در نوفل لوشاتو حضور داشته است. هاشمی درباره روزهای حضور در نوفل لوشاتور می‌نویسد:

عمدتا کارهای پشتیبانی، تدارکاتی، مترجمی، نویسندگی، حفاظت و ... را انجام می‌دادم. یعنی به یک معنا یک مأموریت مشخصی نداشتم. همه کار می‌کردیم؛ سفره انداختن و تهیه غذا و ... روزهای اول دکتر یزدی و بنی صدر و قطب زاده و مرحوم سیداحمد آقا تقریبا محور کارها بودند. خود سیداحمد آقا انصافا بر همه چیز مسلط بود و همه چیز را تحت نظر داشت که کسی از وضعیت موجود در آنجا بهره‌برداری سیاسی، گروهی و اجتماعی نبرد. آقای محتشمی موقع نماز، اذان می‌گفت و مکبر بود. رابط تلفنی بین ایران و نوفل لوشاتو هم بود. پس از آن آقای کفاش زاده و آقای حاج مهدی عراقی آمدند و جمعیت زیاد شد که آقای عراقی مسئولیت تهیه غذا را بر عهده گرفت، البته غذای آنجا غذای ساده و معمولی بود.

(در پانوشت این بخش از کتاب به نقل از آقای محمد هاشمی آمده است:) بین حاج مهدی عراقی و امام رابطه عاطفی عجیبی بود که حقیقتا در این دیدار همه را تحت تأثیر قرار داد. حاج مهدی دیرتر از امام به پاریس آمد و همراه ایشان نبود و ظاهرا زندان بود. وقتی آمد، خدمت امام رفت و دستش را در دست امام گذاشت و سرش را روی زانوی امام، امام دستش را گرفتند و با دست دیگر که تسبیح داشتند؛ سر حاج مهدی را نوازش می‌کردند. گفتند: پهلوان، پیر شده‌ای. چهار پنج دقیقه همین طور سر حاج مهدی روی زانوی امام بود. برای من واقعا صحنة عجیبی بود.[1]


[1]- خاطرات محمد هاشمی، تدوین فاطمه یابنده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، صص 228-229.