پایگاه اینترنتی نشریه سالون در گزارشی نوشت: "دونالد ترامپ"، رئیس جمهور آمریکا، کسانی را به عنوان مشاور و اعضای دولت خود انتخاب کرده است که همگی سابقهای شناخته شده در دشمنی با ایران دارند. سیاست خارجی که ترامپ و کابینه وی در پیش گرفتهاند برای امنیت جهانی خطراتی را در پی خواهد داشت. اگر ترامپ تنش با ایران را تشدید کند، مسئول ناامنتر شدن جهان شناخته میشود.
در ادامه این گزارش به پرواز یک "هلیکم" در تهران و واکنش فوری پدافند هوایی ایران به آن اشاره شده و آمده است: اینکه نیروهای پدافند هوایی ایران خیلی سریع نسبت به مشاهده شیء ناشناسی بر فراز آسمان تهران واکنش نشان دادند به خودی خود برای آمریکا بیضرر است؛ اما فراموش نکنید در دوره ریاست جمهوری ترامپ قرار داریم و با توجه به اینکه وی یک تیم از وزرا شامل دشمنان دیرینه ایران را گرد هم آورده است، حتی همین مسائل کوچک امنیتی نیز میتواند در آینده دردسرآفرین باشد.
این نشریه آمریکایی در ادامه نوشت: "جیمز متیس"، وزیر دفاع، و "مایک فلین"، مشاور امنیت ملی ترامپ، هرکدام سابقه ادای جملاتی ضد ایرانی را در گذشته داشتهاند. آنچه موجب آزار آنها شده، قدرت گرفتن روز افزون ایران در منطقه خاورمیانه است. قدرت ایران در مقایسه با سالهای پیش از 2001 تا 2003 بسیار افزایش یافته زیرا دشمنان قدیمی و منطقهای این کشور از جمله طالبان در افغانستان و حزب بعث در عراق از میان رفتهاند.
تحلیلگران استراتژیک آمریکا تصمیم گرفتند برای عقب راندن ایران، ابتدا مخالفان دولتی را در سوریه مورد حمایت قرار دهند. در همین راستا آمریکاییها برای نخستین بار در سال 2003 عملیات حمایت از متحدان داخلی خود را در سوریه آغاز کردند. این پروژه سرمنشاء بروز جنگ داخلی در سوریه از سال 2011 بود. سپس آمریکا از جنگ اسرائیل با لبنان در سال 2006 حمایت کرد؛ اما هیچکدام از این دو اقدام خصمانه به نتیجه دلخواه نرسید.
آمریکا در سال 2006 یک بحران هستهای را علیه ایران به راه انداخت. واشنگتن موفق شد سازمان ملل و اتحادیه اروپا را برای اعمال شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه ایران مجاب کند. این تلاش هم بینتیجه ماند و سرانجام آمریکا در سال 2015 پذیرفت با امضای توافق هستهای، تمام تحریمها را علیه این کشور لغو کند.
دونالد ترامپ در همین دوران مخالفت با توافق هستهای و تهدید به پاره کردن آن را یکی از وعدههای انتخاباتی خود قرار داد. اما اروپا صدمات زیادی بابت سرنگونی دولت لیبی در سال 2011 و اعمال تحریمهای اقتصادی غرب علیه روسیه در سال 2014 متحمل شده است و بعید به نظر میرسد بار دیگر راضی به چشمپوشی از منافع اقتصادی حاصل از تعامل با ایران شود. اگر ترامپ توافق هستهای را برهم زند، اروپا که منابع انرژی خود را در لیبی و روسیه از دست داده است، نمیتواند جایگزین مطمئنی برای نفت ایران بیابد. هرچند عربستان و عراق تامینکنندگان اصلی منابع انرژی اروپا هستند؛ این کشورها اجازه تولید نفت بیش از سقف تعیین شده از سوی اوپک را ندارند و وابستگی نفتی به ایران غیرقابل اجتناب است.
چین و روسیه نیز اعلام کردند از این پس هرگز و در هیچ شرایطی حاضر به پذیرش تحریمهایی که غرب علیه ایران وضع میکند، نیستند. در حقیقت آمریکا حاضر به پذیرش توافق هستهای شد زیرا از سوی اروپا تحت فشار قرار داشت.
از سوی دیگر مقامات واشنگتن به خوبی میدانستند هیچ راه حلی برای برقراری ثبات در سوریه و عراق وجود ندارد مگر آنکه از ایران کمک گرفته شود. اگر ترامپ توافق هستهای را پاره کند، این کار به منزوی شدن آمریکا در جامعه بینالملل منتهی خواهد شد. گزینههایی که برای آسیب رساندن به ایران پیش روی دولت ترامپ قرار دارد بسیار کم هستند. نمیتوان هم دوستی با روسیه را طلب کرد و هم دشمنی با ایران را (که مورد حمایت قاطع مسکو است).
جمهوریخواهان تندرویی مانند "جان بولتون" میتوانند طرحهای ضدایرانی فراوانی را تصویب کنند؛ اما این موضوع در نهایت به زیان آمریکا تمام خواهد شد.