رییسجمهور کشورمان در نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی دولت که در سالن اجلاس سران ولنجک برگزار شد، با استناد به نامه اصغر فرهادی فرمودند:«شنیده بودیم بعضی ها از فقر، کارتن خواب می شوند یا زیر پل ها می خوابند اما قبر خواب را کمترشنیده بودیم! چه کسی می تواند در جامعه بزرگی مثل ایران به این عظمت، دین فرهنگ و با عشق به خاندان رسالت، ببیند عدهای از هم نوعانش آسیب اجتماعی دیدند و به خاطر بی پناهی به قبر پناه برده اند. پیش تر زنده به گور می گفتند، اما در حال حاضر طرف برای اینکه سرما را تحمل کند خودش را در گور می کند.»
با تمام احترامی که برای ایشان در کسوت ریاستجمهوری ایران قائل هستیم ولی باید اعلام کنیم که اگر ایشان و وزرای محترم کابینه یازدهم، کمی مسیر رفت و آمد خود را از ولنجک تا پاستور عوض کنند و برای مثال راسته خیابانهای اطراف هرندی را نظاره کنند،خواهند دید کارتن خواب،گور خواب، جویخواب، زیرپلخواب و وسط اتوبان خواب کم نبوده وبرای دیدن شان تلاش زیادی لازم نیست.
آقای روحانی!رییسجمهور متفاوت این روزهای ایران، شما از این مصایب! کمتر میشنوید زیرا چشم و گوش خود را در اختیار کسانی قرار داده اید که میلی به واضح شنیدن و دیدن شما ندارند و برای شما اختلال دیداری و شنیداری ایجاد می کنند! آنهایی که مدتهاست به عنوان دوستداران اعتدال! از مسیر متفاوتشان برای شما سخن میگویند ولی نه گوش شنوایی دارند ونه چشمی برای دیدن!
خدا را شکر که جایگاه والای آقای اصغر فرهادی سبب شد تا شما دستکم صدای ایشان را بشنوید و برای دو خط هم که شده از مشکلاتی بگویید که در بیرون شورای اطلاعرسانیتان تنظیم شده و در بولتنهای نهاد! خدمت شما ارائه میشود. ماهها و سالهاست از بزرگان، دوستان و دلسوزان شما گرفته تا منتقدان رحیم و نه جبار، به شما میگویند که این گروه اطلاعرسانی یا نمیگذارند شما بشنوید یا کاری میکنند که کمتر شنیده شوید؛ ولی انگار نه انگار. ای کاش متصدیان اطلاعرسانی شما، با ابزار دولتی که در اختیار دارند ونه با وسایل شخصی که احساس خسارت کنند، شبها در اتوبانهای تهران، کمی با مردم باشند و به شما اطلاع دهند که زیرپوست این شهر چه میگذرد!
آری، با این وجود شما نباید از اینگونه مشکلات مردم آگاه باشید و کمتر شنیده باشید، زیرا همانطور که برخی دوست و دشمن را در گوش شما وارونه معرفی میکنند، شاید مشکل و موهبت را نیز به خطی دیگر برای شما ترجمه کنند.
به طور حتم همه میدانیم که شما به تنهایی، توانایی رفع این معضلات را ندارید ولی برای کاستن بار این فشار کمرشکن، به میان مردم بیایید، بگویید و خود بشنوید، نگذارید طیف و گروهی زبان، گوش و چشم شما شوند.
به مردم بگویید که چه نهادهای دیگری وظیفه دارند در زمینه رفع مشکلات شما را همراهی و کمک کنند. ازمردم بشنوید که چه مشکلاتی بلای جان آنهاست. فرقی هم ندارد،کاخ نشین باشند یا کوخ نشین، همه با شما سخن دارند، لطف کنید و ما را بشنوید.
سامان صابریان