9ماه از روز اجرای برجام میگذرد و حامیان دیروز این توافق دستشان خالی است از ادله و مدارکی که نشان دهد توافق هستهای دستاورد ملموس و محسوسی را برای جامعه ایرانی به همراه داشته است چراکه نه تحریمهای روزافزون نظام سلطه علیه کشور متوقف شده، نه پولهای بلوکهشده ایران بهراحتی و به صورت کامل به کشورمان عودت داده شده، نه آنکه ارتباطات بانکی و مالی کشور رویه معمول و عادی خود را طی کرده و نه آنکه مردم بهبود معیشتی و اقتصادی وعده داده شده را لمس میکنند.
بعد از امضای توافق هستهای تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان شتاب بیشتری به خود گرفته است، به صورتی که تحریمها به بهانه پرونده هستهای کشورمان، تحریمهای حقوق بشری و تروریست هم به آن اضافه شده است، به گونهای که تنها در یک نمونه از 115 لایحه و طرح دولت و کنگره امریکا بعد از توافق هستهای با کشورمان90مورد از آن به جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشته که خود گویای این نکته است که گستره تحریمهای ضدایرانی فراگیری گستردهای نسبت به دوران قبل از برجام داشته است.
حال که اثبات ثمر بخش بودن توافق هستهای برای جامعهای که خود به صورت دقیق و جامع برآورد مناسب و معقولانهای از آن داشته برای دولتمردان و حامیان این توافق دشوار است باید تاکتیک مناسبی اتخاذ شود که نارضایتی افکار عمومی از سرانجام برجام به رویگردانی دولت یازدهم و به این منجر نشود.
راهکارهای جلوگیری از چنین شکستی میتواند متفاوت و گاه متناقض باشد آنچنانکه میتوان وعدههای هستهای را به چهار سال دیگر عودت داد و اینگونه وانمود کرد که دولت یازدهم برای تحقق وعدههای گذشته خود نیازمند زمان بیشتری است و باید در انتخابات بهار96 نیز به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود تا به آنچه وعده داده است جامه عمل بپوشاند. رئیسجمهور و حامیان توافق هستهای بهخوبی میدانند که با چنین شعاری نمیتوانند نظر مثبت جامعه را جلب و آنها را مجاب کنند که در انتخابات پیش رو به وی رأی دهند، بنابراین راهکاری جایگزین نیاز است.
نسبت دادن مشکلات لاینحل کشور- که وعده داده میشد بهواسطه یک توافق جامع هستهای حل شود- به دولت سابق و تخریب دستاوردهای هستهای و غیرهستهای دولت قبل نیز قطعا برگ تاثیرگذاری نیست که بتوان بهواسطه آن همانند انتخابات92 رأی آورد، بنابراین استفاده از چنین برگ سوختهای نیز نمیتواند دولت را به سرمقصد مقصود برساند.
اگر چه تغییرات اخیر کابینه هم شائبه پررنگ انتخاباتی- تبلیغاتی داشته اما بدون تردید نمیتواند گرهی از مشکلات انتخاباتی دولت فعلی بگشاید چراکه مشکلات اصلی مردم حول محور معیشت است و تغییر وزرای بیارتباط با این مسئله برای جامعه جذابیتی نداشته و آنها را نمیتواند قانع کند که در دور دوازدهم نیز رأی خود را تکرار کنند.
وارونهسازی برجام؛ برگ برنده انتخاباتی؟
آنچه میتواند دولت فعلی و حامیان توافق هستهای را نسبت به پیروزی در انتخابات اردیبهشت96 امیدوار سازد، این نکته است که«برجام و دستاوردهای آن»، «وارونهنمایی» شود، به این شکل که با ذکر دلایلی«ذهنی» و نه «عینی» اینگونه به افکار عمومی القا شود که برجام حاوی دستاوردهای مشخص و متقن بوده و نباید به دستاوردهای آن پشت کرد!
دولتمردان و حامیان توافق هستهای در شرایطی که نمیتوانند با آمار و ارقام مستند و متقن برای مردم ثمربخش بودن آن را اثبات کنند رو به سوی ارائه کلیاتی مبهم به عنوان دستاورد آوردهاند که بهواسطه آن مردم را اقناع کنند که برجام مثلاً سایه جنگ را از سر کشور برداشته و اگر چنین توافقی به سرانجام نمیرسید حمله نظامی به کشور قطعی بود یا تحریمهای فلجکنندهای علیه مردم سرزمینمان صورت میگرفت.
این وارونهنمایی از برجام در حالی است که آنچه مانع حمله غربیها به کشورمان شده نه توافق هستهای بلکه اقتدار نظامی و دفاعی ایران بوده و دیگر آنکه به گفته بسیاری از اندیشکدههای تحقیقاتی و مقامات غربی، نظام سلطه سقف فشارهای ناشی از تحریم را در همان حدی میدانند که طی سالهای پس از فتنه 88 به ایران وارد شده بود و عملاً نباید حدی فراتر از آن را قبول کرد کمااینکه امریکا به گفته جان کری در جلسه با سناتورهای امریکایی ابزار و توان فراتر از آنچه به کار گرفته بود را برای مجاب کردن ایران به خواستههای متبوع خود نداشته تا بعد از تحریمها بهکار بگیرد.
به نظر میرسد در جلسه رأی اعتماد به سه تن از وزرای کابینه که روز گذشته در مجلس برگزار شد نیز- ناخودآگاه- به کار گرفته شده، آنجا که وی بدون توجه به گرانی سرسامآور کالاهای اساسی در هفتههای اخیر و افزایش بیکاری و تورم و رکود در بازار و به جای بیان آمار و ارقامی که مثلاً رشد اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری را اثبات کند، خاطر نشان میکند: « بالاترین دستاورد برجام گسترش انتخاب آزاد برای ملت ایران است. . . امروز با وجود اینکه یک عده انقلابینمایی که مسائل کشور را نمیفهمند و درک نمیکنند، همه دنیا و سازمانهای بینالمللی به این نکته اعتراف دارند که ایران بهترین کشور و امنترین کشور برای سرمایهگذاری خارجی است و این اعتراف نهادهای مالی و بینالمللی پولی و بانکی است.»
تزریق امیدکاذب به جامعه ایرانی که توسط روزنامههای وابسته به جریان خوشبین به مذاکرات هستهای در روزهای اخیر شکل مشهودتری به خود گرفته و به عنوان یک تاکتیک انتخاباتی- تبلیغاتی زودهنگام باید تفسیر شود، با اهدف دیگری نیز از سوی غربیها دنبال میشود، آنجا که فیلیپ هاموند در مراسم اندیشکده سلطنتی بریتانیا - چاتم هوس- با هدف امیدوار نگه داشتن جامعه ایرانی در دوران پسابرجام بر قول جان کری برای دیده شدن موفقیت برجام توسط مردم ایران سخن به میان آورده و از موفقیتآمیز بودن برجام با هدف تأمین منافع ایرانیان در شرایطی که امریکاییها شدیدترین تحریم و فشارها را برای سرمایهگذاران و بانکهای خارجی به کار گرفته که با ایران همکاری کنند، در نظر گرفته است، البته امیدوارسازی جامعه ایرانی چندصباحی است که مورد توجه خود امریکاییها نیز قرار گرفته است، آنگونه که جان کری نیز اخیرا با تأکید بر اینکه کشورمان به تمام ابعاد برجام متعهد بوده و شایسته منافع برجام است، بیان میکند: «امریکا باید تلاش کنیم که ایران از معاملهای که کرده است منفعت ببرد.» وی همچنین ادامه میدهد: «ما به شدت تلاش کردهایم مطمئن شویم که همه تحریمهای مرتبط هستهای را برداشتهایم و امیدواریم شاهد تجارت بیشتر با ایران باشیم، اما از تحریمهای موضوعات دیگر عقبنشینی نکردهایم.»
حال هرچند رویه دولتمردان کنونی امریکا نظیر اوباما و جان کری نشان میدهد امریکاییها تحت هیچ عنوان تمایلی به اجرای تعهدات کلی خود در برجام نداشته و اجازه نخواهند داد طرف ایرانی از حداقلهای ممکن نیز بهره ببرد اما با این حال فرصت آنچنانی برای ادای دین جان کری باقی نمانده است.
حال انتظار آن است که حامیان توافق هستهای به جای اتخاذ تاکتیکهایی نظیر فرافکنی و حواله دادن وعدههای انتخاباتی به ماههای آتی به توان داخلی کشور تکیه کرده و با برنامهای مدون و البته دلسوزانه خود را در مظان انتخاب افکار عمومی قرار دهند که قطعاً بدون توجه به جنجالهای سیاسی و ابزارهای عملیات روانی به کار گرفته شده به برجام به عنوان یگانه مصداق ارزیابی صحیح کارنامه دولت یازدهم نگاه خواهند کرد.