دکتر محمد سلیمانی نماینده سابق و استاد دانشگاه علم و صنعت در یادداشتی نوشت: هنوز چند ماهی از شروع دولت یازدهم نگذشته بود که نشانههای روشنی از ناتوانیهای دولتمردان ظاهر شد. در آن زمان مقالهای نوشتم مبنی بر «ما نمیتوانیم» دولت یازدهم، هرچه زمان بیشتر پیش رفت، عبارات و جملات مشابه دولتمردان یازدهم در حوزه «ما نمیتوانیم» بیشتر و بیشتر شد. کار به جایی رسید که دولت فقط به برجام چسبید و بقیه امور را رها کرد. صراحتا اعلام نمودند حتی مشکل آب هم با برجام حل میشود. عملا اکثریت قریب به اتفاق وزرا دست روی دست گذاشتند و پا روی پا انداختند و منتظر نتیجه برجام ماندند. با کلمات و عبارات توهینآمیز بر هر منتقد دلسوزی نواختند و تاختند. کار به جایی رسید که برجام اصل شد و سایر مسائل مملکت فرع و تلاش کردند دوقطبی برجامی و غیربرجامی ایجاد کنند و تا اندازهای هم موفق شدند. همه امور مملکت به بعد از برجام حواله داده شد. تدبیر دولت این تلقی شد که برای بعد از برجام امیدآفرینی کنند.
برجام به امضا رسید و آن را آفتاب تابان ملت ایران نام نهادند. دولتمردان کار نکرده و منتظر بهشت برین بعد از برجام شدند. پسابرجام ورد زبان دولتمردان شد و بیشترین کاربرد را در مصاحبههای آنها داشت. «فضاهای قلابی و ساختگی» با «آمد و رفت هیئتهای سنگین و طویل خارجی» ایجاد شد. خارجیها و خصوصا اروپاییها از فرصت نهایت استفاده را کردند و آمدند و خوردند و عوامل اطلاعاتی خود را از سفره پهن شده چاق و چله کردند و رفتند و پشت سرشان را نگاه هم نکردند.
بیش از یک سال از امضای برجام گذشت. از آن طرف آمریکا تعهدات را دوچندان کرد و تحریمهای جدید علیه ملت ایران وضع کرد و پولهای ایران را با قلدری و ظالمانه دزدی و تصاحب کرد. اما دولتمردان لبخند بر لب با خارجیها، کمکم مجبور به اعتراف شدند و یکی پس از دیگری از عدم اجرای برجام حرف زدند. اوایل محتاطانه بود و بعدا صراحت بیشتر شد. هر دولتمردی که به نیویورک رفت، واقعیت نارضایتی از برجام را آنجا با صراحت بیان کرد، دولت ماند و برجام قفل شده و کارهای نکرده و دستهای خالی پیش ملت. لذا وقت ترمیم کابینه رسیده است تا در آستانه انتخابات مجددا فضای تقلبی ایجاد گردد.
دکتر سلیمانی با اشاره به برکناری وزیر آموزش و پرورش و منتفی شدن موضوع استیضاح مینویسد: دولت نگران از طرح و علنی شدن عمق و گستره فساد در صحن علنی مجلس در روز استیضاح میشود، لذا تصمیم به درخواست استعفای وزیر میکند. رای بیش از یک و نیم میلیون معلم خدمتگزار برای دولت مهم است. اگر این استیضاح انجام شود، دیگر آبرویی نمیماند. پس باید به هر قیمتی شده استعفا گرفت. وزیر هم که خود را قربانی دست پشت پرده میبیند، از استعفا فرار میکند و علنی اعلام میکند. نهایتا او را برکنار میکنند و او هم مجبور به ارسال نامه میشود.
وی خاطرنشان کرد: دولت بازمانده از استفاده از ثمرات خیالی پسا برجام و مأیوس از چنین استفادهای، راهکار را در این میبیند که از طریق این پدیده فضای کاذب و تقلبی مورد نظر برای اثرگذاری بر رای مردم در انتخابات را به وجود آورد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این موقعیت استعفا میدهد و دلیلش هم روشن و شفاف به مردم گفته نمیشود تا مردم را فریب دهند که به دلیل عدم اجرای کنسرت در مشهد بوده است.
وزیر سابق ارتباطات همچنین نوشت: اگر قرار به ترمیم دولت باشد، آیا وزرای بسیار ضعیفتر و ناتوانتر از این سه وزیر وجود ندارد؟ آیا اگر وزیری میلیاردها سرمایه داشته باشد و عضو هیئت مدیره شرکتهای خصوصی فراوانی باشد، وقت برای وزارت میگذارد؟ اداره آن سرمایه کلان نجومی نیازمند دهها مثل خود اوست. مطالبات مردم از کدام حوزهها است؟ آیا ورزش است یا کنسرت یا اقتصاد یا معیشت یا خامفروشی یا بیکاری یا اشتغال یا مسکن یا عمران و آبادی یا کشاورزی یا دفاع از حرمین یا رشد علمی و صنعتی یا حاشیه رفتنها؟ بر اساس چنین اولویتها آیا مردم خواهان اولویت ترمیم در این بخشها بودند و هستند یا در سایر بخشها؟