این عضو کمیسیون بودجه تاکید کرد که بودجه96 معلوم نیست از کدام برنامه آمده است و معلوم نیست که برنامه و سند بودجه 96 اصلا چه چیزی است. بررسی برنامه پنجم هفت ماه در مجلس به طول انجامید و خب این یک اشکال بزرگ است. اگر بخواهیم بگوییم برنامه پنجم که این برنامه دارد وارد هفتمین سالش میشود، این ابهام هست که بپرسیم مگر ما برنامه هفت ساله هم داریم؟ و این یک مشکل است، زیرا آن برنامه براساس پنج سال نوشته شده بود نه اینکه نزدیک به دوسال هم از آن بگذرد. در گفتوگوی زیر تحلیلهای بیشتری را از این نماینده مجلس دهم میخوانید.
بودجه 96 درواقع نخستین بودجه دولت دوازدهم است. آیا این بودجه باید باتوجه به شرایط دولت جدید، چه از لحاظ تغییر دولت و چه از لحاظ برنامه ششم، نوشته شود یا اینکه آن را باید تداوم دولت روحانی دانست؟
بودجه باید براساس منافع ملی و مصالح کشور و فارغ از مسائل سیاسی نوشته شود. در بودجه95 به دولت فشار آوردند و تعهداتی را برای دولت به وجود آوردند که عملیاتی نیست. بنابراین باید الان کاری کنند که دولت بتواند از عهدهاش بربیاید. دولت آقای روحانی بودجهیی متناسب با واقعیتها و متناسب با درآمد فعلی نفت نمینویسد و این درحالی است که بودجه باید واقعی نوشته شود. ما نباید با چیزی به نام کسری بودجه که البته اصطلاحا میگویند عدم تحقق درآمدها رو به رو شویم.
یکی از ایرادهایی که به بودجه نویسی کشور گرفته میشود این است که دولت بودجه را در قالب بودجه کل کشور ارائه میدهد یعنی بودجه دولت به اضافه بودجه شرکتها. که بودجه شرکتها در اصل 60درصد بودجه کل کشور است و در مجلس به هیچوجه مورد بررسی و تصویب قرار نمیگیرد. آیا بهتر نیست دولت از این به بعد فقط بودجه دولت را بدهد نه بودجه شرکتها را ؟
دولت در دوبخش بودجه را ارائه میدهد و این دوتا را از هم تفکیک میکند. اینکه بودجه شرکتها درآمد هزینه شان در مجلس تصویب میشود خیلی اتفاق خوبی است یعنی اینکه ما به شرکتها هیچگونه اعتباری نمیدهیم اما بودجه شان را ممهور میکنیم.
دولت که تمایلی ندارد چنین بودجهیی را بیاورد. طبق قوانین بودجهیی موظف شده است چنین کاری را کند. مانند مناطق آزاد که دولت را موظف به آوردن بودجه به مجلس کرده بود. دولت از اینکه بودجه شرکتها را نیاورد استقبال میکند. اینکه این بودجه را به مجلس ارائه میدهد بسیار اقدام مثبتی است. حال اگر سر جمع 65درصد بودجه را شرکتهای دولتی تشکیل میدهند باید بگویم که بله اینطور است و این موضوع هیچ مشکلی ندارد. یعنی شرکتها را پیش ما میآورند و میگویند اینقدر هزینه و درآمد و کارهایی است که میخواهد انجام دهد.
مشکل اساسی بودجه را در چه میدانید و فکر میکنید که بودجه سال جاری به موقع به مجلس برسد یا خیر؟
دو مشکل در این بین وجود دارد. یکی اینکه بودجه برشی از برنامه است و برنامه پنج ساله تعریف شد. پنج تا برش میکنند و هرسال بودجه آن را مینویسند. اما بودجه96 معلوم نیست از کدام برنامه است و معلوم نیست که برنامه و سند بودجه 96 اصلا چه چیزی است. بررسی برنامه پنجم هفت ماه در مجلس به طول انجامید و خب این یک اشکال بزرگ است. اگر بخواهیم بگوییم برنامه پنجم که این برنامه دارد وارد هفتمین سالش میشود، ما مگر ما برنامه هفت ساله داریم؟ و این مشکل است. زیرا آن برنامه براساس پنج سال نوشته شده بود نه اینکه نزدیک به دوسال هم از آن بگذرد. پیشنهاد من این است که باید شاخصهای اصلی مانند راه و آب را تصویب کنیم تا براساس آن بشود شاخصهای برنامه و بودجه را تنظیم کرد. بنابراین با این اوصاف برنامه تا دوماه دیگر نمیرسد و اگر برنامه نرسد دولت نمیتواند به مجلس بودجه بدهد.
ایراد دوم این است که در قوانین آمده بودجه باید عملیاتی نوشته شود حال چرا بودجه عملیاتی نوشته نمیشود. شاید یک چیزی در سال گذشته اشتباه بود اما ما نباید همان اشتباه را تکرار کنیم. این نقص چندسال در کشور رایج است. بارها گفتهاند که برویم بودجه را عملیاتی کنیم اما هردفعه تنها درصدی از آن را عملیاتی میکنند. مثل قطاری میماند که از ریل خارج شده است، حال باید این قطار را نگه داشت و ریلها را عوض کرد تا قطار در مسیر اصلیاش بیفتد، بنابراین مسافرها چندین ساعت دیرتر میرسند. دومین مشکل بزرگ پس این است که هرساله با وجود همه شعارهایی که میدهند هزینههای جاری افزایش پیدا میکند.
شما گفتید که دولت به شعارهایش عمل نمیکند و هزینههای جاری افزایش پیدا میکند. خب دولت برای کاهش هزینههای خودش و هزینههای جاری چکار کند؟
دولت باید هزینهها را واقعی بنویسد. دولتها هزینههای جاری را کاهش میدهند اما زمانی که همه عملکرد سنواتی ر ا نگاه کنیم شاهد افزایش هزینههای جاری خواهیم بود و دلیل آن هم این است که این هزینه را مثلا از عمرانی بر میدارند. دولت اگر بخواهد بودجه را واقعی بنویسد کل رشد معقول و منطقی آن را هم راحتتر میپذیرد. دولتها روی کاغذ مینویسند ما صرفه جویی کردیم ولی آخرش وقتی بودجه را جمعبندی میکنیم، میبینیم اول و آخرشان باهم نمیخواند. هیچ دولتی در هیچ سالی هزینههای جاریاش واقعی درنیامد.
سال95 نخستین سالی بود که در متن بودجه هیچ تکلیفی به بانکها نشد اما در ادامه دولت بانکها را ملزم به پرداخت 16هزار میلیارد تومان وام به صنایع و 24هزار میلیارد تومان وام ازدواج کرد که حجم بسیار بالایی است. یعنی تنها از حالت رسمی به غیررسمی تغییر شکل داده است. چه عاملی دولت و مجلس را به این سو میبرد که رویههای غلط گذشته اصلاح نشود؟
اعتقاد دارم که این کار نامتعارف نیست و در این مورد دولت و مجلس رویه غلطی نداشتهاند. در حال حاضر 80هزار میلیارد تومان سپرده مردم دست بانکهاست و بانکها میتوانند از آن تسهیلات پرداخت کنند. بنابراین با یک حساب و کتاب ساده متوجه میشویم که فقط یک پنجم بودجه در اختیار بانکهاست. آقای روحانی تعامل زیادی با بانکها دارد. گاهی به هرحال باید برای منافع مردم سختگیرانه با بانکها برخورد کند. مشکل اساسی خود بانکها هستند نه بودجه متعلق به آنها و این است که بانکها فقط بهدنبال پول جمع کردن و بنگاه داری هستند که مورد نقدر مقام معظم رهبری هم بودهاند.