«یاکوو عامیدرور» رئیس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در پژوهشی که مرکز پژوهشهای راهبردی «بگین سادات» منتشر کرده، اعلام کرد رژیم صهیونیستی با مسایل مختلف در سوریه روبروست.
بر اساس گزارش وبگاه «رایالیوم»، وی گفت مساله اول مربوط به سیاست کلی اسرائیل نسبت به جنگ سوریه است: جنگ علویها و شیعیان علیه اهل سنت، جنگ گروههای جهادی (همان تروریستی) مانند جبههالنصره و داعش علیه ارتش سوریه؛ ارتشی که از سوی ایران و روسیه حمایت میشود و حزبالله و دیگر گروه های شیعه به آن کمک میکنند.
عامیدرور افزود: آیا شایسته است که اسرائیل موضعی اتخاذ کند و علیه یکی از طرفین یا به نفع آنها کار کند؟ آیا نظام خود را با تمام مسایل و مشکلات ترجیح می دهد یا گروههای افراطی را؛ گروههایی که تا کنون دست به اقدامی علیه اسرائیل نزدهاند.
این مقام اسرائیلی در ادامه گفت: مساله دوم که از نظر ریشهای کاملا متفاوت است اما میتواند بر جواب اول تاثیر بگذارد این است که آیا اگر اسرائیل در جولان مورد هدف قرار گرفت چگونه باید پاسخ دهد؟ آیا فقط به کمترین حد کفایت میکند و تمرکزش را بر پاسخ به منطقهای که حادثه در آن رخ داده، میگذارد یا این گستره را افزایش میدهد؟
عامیدور تصریح کرد: در نگاه اول به نظر میرسد اسرائیل بالاترین درجه احتیاط را در پیش گرفته تا بخشی از درگیری ناتمام سوریه نباشد زیرا از نظر او هیچ گروهی در سوریه بر دیگری ترجیح ندارد. در مقابلِ افراطگرایی که فهم آن ممکن نیست حزب الله با صدها هزار موشک همراه با حمایت ایران ایستاده است و هر چه «بشار اسد» ضعیفتر شود به ایران و حزب الله تکیه بیشتری خواهد کرد.
وی افزود: پس اسرائیل باید چه کار کند؟ آیا بهتر نیست گروهها (-ی حاضر در سوریه) به درگیری ادامه دهند و خون یکدیگر را بریزند؟ چرا اسرائیل باید زندگی نظامیانش را به خطر بیندازد به خاطر کسانی که ممکن است فردا یا پس فردا دشمنش باشند؟ این موضوع برای من قابل فهم نیست.
قاعدتا به نظر میرسد مقابله با دشمنی که در پشت آن کشوری ایستاده که به گسترشش کمک میکند، سختتر از مقابله با گروهکی وحشیتر باشد اما کشوری نیست که برای افزایش تواناییهایش به آن کمک کند.
اگر این قاعده را در نظر بگیریم اسرائیل هیچ منفعتی در آسان گرفتن بر حزب الله و متحد آن بشار اسد ندارد حتی اگر تنها گزینه بعدی ، گروه مخوفی مانند داعش باشد. اما در همین راستا، به نظر میرسد اگر به سقوط بشار اسد سرعت داده شود و درها در مقابل تسلط گروههای تروریستی در سوریه باز شود، چیزی عاید اسرائیل نخواهد شد، بنابراین عدم مداخله اسرائیل، یک سیاست بازدارنده است.
در مقابل ، دو موضوع هستند که اسرائیل باید بدون توجه به این مساله که «چه طرفی در سوریه را (در آینده) به کار خواهد گرفت» به آن عمل کند: حالت اول: هنگامی که ایران و سوریه اقدام به انتقال سلاح برای حزب الله میکنند موازنه شکسته میشود و و ممکن است اسرائیل را در درگیری آینده کُند کند؛ در مقابله با این حالت اسرائیل باید با یک عملیات دقیق مانع از حمل سلاح شود .
موضوع دوم آن است هنگامی که یک عملیاتی مستقیم علیه اسرائیل در جولان یا منطقه دیگری انجام می شود اسرائیل باید عاملان عملیات را پیدا و آنها را تنبیه کند. اگر امکان این موضوع وجود ندارد که دربیشتر مواقع هم همینطور است باید اهدافی را هدف قرار داد و به کسانی که حامیان عاملان این عملیات بودهاند این پیام را برساند که آنها در امان نخواهند بود.
عامیدرور درباره آینده نیز گفت: تا کنون نشانههایی دیده نشده اما اگر توافق میان آمیرکا و ایران تاثیری منفی بر سوریه داشت، ما نباید غافلگیر شویم. از یک جهت این بیم وجود دارد که این توافق منجر به آن شود که تعداد بیشتری از سنیها در کنار گروهک افراطی داعش بایستند و از سوی دیگر این بسیار معقول است که ایران پس از توافق حس کند که قویتر شده اگرچه این موضوع ممکن است مختص ایران نباشد ؛ این احساسِ ایران در تعمیق مداخله در سوریه به نفع اسد تاثیر میگذارد و منجر به تلاشهای بیشتری برای تقویت حزب الله با سلاحهای جدید و هل دادن به سمت عملیات در جولان میشود.
یاکوف عامیدرور در پایان تاکید کرد : باید در مقابله با تاثیرات منفی توافق ایران و آمریکا در هر مکان غیر قابل پیشبینی مانند سوریه باشیم.