داریوش سجادی روزنامه نگار مقیم آمریکا که از نزدیک با این جماعت حشر و نشر دارد در خصوص یکی از جدیدترین نمونه های رسوایی اپوزیسیون می نویسد:” شخصاً و کراراً بر این واقعیت انگشت تاکید گذاشته ام که یکی از شانس های جمهوری اسلامی در خارج از کشور برخورداریش از مشنگ ترین نحله های اپوزیسیونی است که قبل از آنکه اپوزیسیون باشند با ماسک سیاست اهتمام و اشتغال به فعل شریف تجارت دارند!
بر همین روال دارالمجانین اپوزیسیون خارج از ایران بار دیگر از جدیدترین ورژن کمدی کلاسیک خود با نام «شهرام سبزواری» پرده برداری کرد!
پدیده مُحیرالعقولی که مطابق ادعای خودش طی مصاحبه با سایت مسعود بهنود (گویا نیوز) کارمند امنیتی بخش حفاظت اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی با نیم دوجین مسئولیت های فوق حرفه ای و امنیتی دیگر در سازمان های امنیتی ایران بوده که بعد از ۱۵ سال اشتغال در ارگان های امنیتی یک شبه خواب نما شده و فهمیده رژیم جمهوری اسلامی خیلی ضد مردمی است!! و پس از آنکه با استعفایش موافقت نشده با نقشه ای فوق حرفه ای موفق به فرار از ایران و الحاق به اسلاف قبلی خود در دارالمجانین اپوزیسیون خارج از کشور شده اند.”
سجادی در ادامه می نویسد:”فرد مزبور، در مصاحبه خود بمنظور اثبات ماهیت ضد مردمی رژیم حاکم بر ایران دست به افشاگری از فعالیت های امنیتی ماموران خفیه نظام علیه مردم زده و در مقام اثبات به یک مورد بسیار مهم تحت عنوان «پروژه پردیسان» اشاره کرده که طی آن حفاظت اطلاعات جمهوری اسلامی برای کنترل مردم در جامعه دستگاه های شنودی در نقاط مختلف از جمله پارک پردیسان که در سال ۸۴ به مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان خریداری شد، نصب کرد تا مکالمات شهروندان را شنود کند و به واسطه آن زندگی آنها را تحت کنترل بگیرند و اگر کسی برخوردی مغایر با نظام داشت دستگیر و مجازات شود.”
سجادی در ادامه خطاب به این سوژه تازه اپوزیسیون نوشته:”دلبندم! درست آمدی! اونجائی که دنبالش می گشتی همین جاست و آدرس را درست آمدی و خوش آمدی!فقط کمی برای افشاگری های بعدی به خودت وقت بده و با چند نفر این کاره که پیش از شما در خارج از کشور اپوزیسیون شده اند مشورت کن تا افشاگری های تان «افشاگری تر» باشد! به این ماجرائی که در نخستین افشاگری تان فرمایش فرمودید می گویند «توهم در سطح لالیگا»”
احتمالا این فرد با خواندن کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول خیالاتی شده و تاثیرات این کتاب او را به این نتیجه رسانده که از عنوان کتاب استفاده نماید و خیالات خود را به سال ۸۴ ارجاع دهد تا این گونه نظام مقدس را جامعه ای کمونیستی جلوه دهد که مدام افراد جامعه را زیر نظر دارد تا مبادا دست به اقدامی بر علیه حکومت بزنند.