اصلاحطلبان اینک نه از ژنرالهای این جریان در مجلس دل خوشی دارند و نه از افراد دستهچندمی که نمایندگی جریان آنان را در مجلس بر عهده دارند، راضی هستند.
چندی پیش بود که یکی از سایتهای حامی دولت و اصلاحات در مطلبی انتقادی بیان داشت که نباید از عارف انتظار زیادی داشت. این پایگاه خبری نوشت: « اصلاحات از عارف انتظار دارد جور تمام رهبران خود را منتخب اول تهران در مجلس دهم به دوش بکشد. به نظر میرسد این انتظار از ابتدا هم اشتباه بوده است. با نگاهی به نقش عارف در سالهای گذشته میتوان پی به این معنا برد که او یک سیاستمدار آرام است. یا حتی میشود گفت نگاه او به سیاست عارفانه است نه سیاست ورزانه .»[1]
در ادامه این مطلب آمده است: « جریان اصلاحات از عارف باید اندازه محمدرضا عارف انتظار داشته باشد. عارف "سیاستمدار – چریک " نیست و این را رای دهندگان به فهرست امید باید بدانند. عارف باید در مجلس دهم نقش ستون خیمه اصلاح طلبان را بازی کند.»[2]
در ادامه این روند انتقاد به نمایندگان اصلاحطلب نیز فزونی یافته است. بعد از شکستهای متعدد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست و کمیسیونهای مجلس شاهد هیچ نوع کنش سیاسی و فعالیت مفید فایدهای از سوی این نمایندگان نیستیم و سکوت فصل مشترک اکثر نمایندگان اصلاحطلب در مجلس است. نمونه بارز عملکرد نمایندگان اصلاحطلب مجلس نیز دفاع فاطمه حسینی از اشرافیت پشت تریبون مجلس دهم است که با انتقادات بسیاری روبرو شد اما سران اصلاحات از جمله عارف بازهم در قبال رفتارهای انحرافی همجناحیهای خود سکوت کردند.
اینک عملکرد منفی این نمایندگان به جایی رسیده است که رسانههای اصلاحطلب لب به انتقاد گشوده و مینویسند: « گروهی از نمایندگان تهران همچنان در لاک مهجوریت خود فرو رفته و به گونهای در صحن خانه ملت حضور یافتهاند که بود و نبودشان تفاوتی در روال یک روز کاری مجلس ایجاد نکرده است.»[3]
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد در جدولی که در این زمینه تهیه کرده است، جلوی اسامی بسیاری از نمایندگان اصلاحطلب کلمه غیرفعال را درج کرده است. این جدول در بازه زمانی هشتم خرداد ماه تا دهم شهریور ماه مورد بررسی قرار گرفته و به واکاوی «تعداد نطقها، تعداد تذکرات شفاهی و کتبی، تعداد مصاحبهها از سه خبرگزاری مرجع ( ایلنا، ایسنا و ایرنا) حامی اصلاح طلبان، میزان فعالیت در شبکههای مجازی (توئیتر و اینستاگرام) و مشارکت در صحن» پرداخته است.
نکته جالب توجه آنجایی است که از میان 30 نماینده تهران در 3 ماه نخست تشکیل مجلس تنها 7 نفر به ایراد نطق میان دستور پرداختند و 23 نفر به کل پشت تریبون قرار نگرفتند. در خصوص تعداد تذکرات شفاهی و کتبی نیز باید خاطرنشان کرد که در بازه زمانی مذکور 6 نماینده از 30 وکلای ملت به کل میکروفن نمایندگیشان روشن نشده است.
در این میان به نظر میرسد تفاوتی میان ژنرالها و دستهچندمیهای اصلاحطلب نیست چراکه سکوت وجه تشابه همه این نمایندگان است. محمدرضا عارف تا به اینجا نمود خاصی در مجلس دهم نداشته است. یکی از معدود زمانهایی که نام او در مجلس دهم شنیده شد، انتخابات موقت ریاست مجلس بود که بعد از شکست، عارف گوشه عزلت گزید.
عارف حتی نتوانست ریاست کمیسیون آموزش مجلس و ریاست مرکز پژوهشها را از آن خود کند و این روزها به عنوان یک نماینده عادی در مجلس در حال فعالیت است اما ژنرال اصلاحطلبها در مجلس نیز سکوت پیشه کرده است.
به هرجهت نمایندگان اصلاحطلب مجلس تا به این جا نمره قابل قبولی نه از سوی هم جناحیهای خود به جهت کار سیاسی و نه به جهت کار غیرسیاسی و وظیفه واقعیشان به عنوان نماینده نگرفتهاند که این به معنای اتلاف استعدادها و برخی پتانسلها و ظرفیتهای خاص سیاسی و اقتصادی کشور در مجلس شورای اسلامی است.
[1] http://www.asriran.com/fa/news/490820
[2] همان
[3] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950711000576