دیک چنی در مطلبی طولانی با عنوان «در حالی که آمریکا عقبنشینی میکند، خطرات افزایش مییابد»، به انتقاد شدید از مواضع دولت باراک اوباما و هیلاری کلینتون پرداخته است.
معاون اول رئیسجمهور سابق آمریکا در این مطلب نوشت: «رئیسجمهور اوباما بیشتر از آنکه متعهد به شکست دشمنان ما باشد، به کم کردن قدرت آمریکا متعهد بوده است. او تواناییها، برد و قابلیتهای مالی دشمنان ما را توسعه و گسترش داده است».
او در این مطلب از آنچه تضعیف ارتش آمریکا توسط اوباما و بی توجهی او به لزوم سرمایهگذاری برای تقویت توان نظامی آمریکا خوانده، به شدت گلایه کرده و نوشته است: «برای نخستین بار طی چند دهه، دیگر برتری آمریکا در حوزههای کلیدی تضمین شده نیست».
چنی ادامه داد: «رئیسجمهور با قول پایان دادن به جنگها وارد منصب شد اما با کاستن از توان و قدرت بازدارندگی آمریکا، جنگ را محتملتر کرده است. به نظر میرسد او قادر به درک این مساله نیست که تهدید معتبر نظامی، به دیپلماسی ما اساس و معنای بیشتری میدهد. او با کم کردن حجم و توان نیروهای مسلح مان، این موضوع را قطعی کرده که جنگهای آینده طولانی مدتتر خواهد بود و جان تعداد بیشتری از آمریکاییها را در معرض خطر قرار خواهد داد».
او به شدت از مواضع اوباما در قبال مبارزه با تروریسم هم تاخت و مواضع دولت دموکرات آمریکا را سبب افزایش تهدیدات تروریستی خوانده است.
معاون جورج بوش نوشت: «در حالی که او تروریستهای رها شده به صحنه نبرد باز میگشتند، آقای اوباما همزمان در حال عقب نشینی نیروهای آمریکایی از عراق و افغانستان بود. او این سیاست را "پایان جنگها" خوانده بود اما افراد معقول و منطقی میدانند که این رویکرد، شکست خوردن در جنگها بودند».
او که یکی از حامیان سرسخت حمله سال 2003 به عراق بود، ادامه داد: «20 ژانویه 2009 وقتی که آقای اوباما مراسم تحلیف را به جا آورد، عراق با ثبات بود. به دنبال سیاست تجهیز و افزایش نیرو از سوی رئیسجمهور بوش، القاعده در عراق تا حد زیادی شکست خورده بود و همینطور شبه نظامیان شیعه. وضعیت به نحوی خوب بود که جو بایدن معاون رئیسجمهور پیشبینی کرده بود "عراق یکی از دستاوردهای بزرگ این دولت(دولت بوش) خواهد بود».
دیک چنی افزود: «امروز، مرزهای عراق با سوریه توسط یکی از موفقترین و خطرناکترین سازمان تروریستی تاریخ از بین رفته است. داعش، در امتداد قسمتهای وسیعی در قبل سوریه و عراق "خلافت" ایجاد کرده است».
دومین مقام ارشد در دولت سابق آمریکا در ادامه تصریح کرد: «آقای اوباما 20 آگوست 2012 یک خط قرمز کشید و تاکید داشت که اگر بشار اسد رئیسجمهور سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کند، به اقدام نظامی متوسل میشود».
او با این ادعا که دولت اسد پس از ترسیم این خط قرمز، از سلاحهای شیمیایی در سوریه استفاده کرد، افزود: «اما آقای اوباما هیچ کاری نکرد؛ شکست و ناکامی که اعتبار آمریکا را نابود و دست دشمنان ما را تقویت کرد».
دیک چنی درباره عدم حمله دولت اوباما به سوریه اینطور مدعی شد: «اکنون ما میدانیم که دلیل امتناع رئیسجمهور برای اقدام به این دلیل بوده که ایرانیها و آمریکا درگیر مذاکرات محرمانه درباره برنامه هستهای ایران بودند».
او مدعی شد که رئیسجمهور اوباما و وزرای خارجهاش، هیلاری کلینتون و جان کری خون آمریکاییهای ریخته شده توسط ایران و فعالیتهای تروریستی چند دههای تهران را نادیده گرفته و مشغول «خشنود کردن» ایران بودند.
معاون بوش با اشاره به برجام گفت: «آنها(اوباما، کلینتون و کری) در تلاش برای توافق هستهای، یکی پس از دیگری امتیازات خطرناکی دادند. تک تک قولهای داده شده درباره توافق هستهای اوباما، نقض شده است. به ما یک فرایند راستی آزمایی "در حد جهانی" قول داده شد اما در عوض، به ایرانیها اجازه داده شد تا خودشان موارد مهم را راستی آزمایی کنند».
وی در رد برجام، این ادعا را مطرح میکند که با اعطای «دسترسی به جدیدترین فناوری سانتریفیوژ» به ایران، تقریبا حصول آن به سلاحهای اتمی تضمین شده است.
دیک چنی ادامه داد: «به ما قول داده شد که تحریمهای غیرهستهای شامل آنهایی که دسترسی ایران به دلار و سیستمهای مالی ما را مسدود میکند، باقی میماند. اما در عوض، دولت اوباما حداقل 1.7 میلیارد دلار پول نقد به ایران پرداخت کرده که 1.3 میلیارد دلار آن از محل مالیاتدهندگان آمریکایی بود که این پول، اولین قسط باج برای آزادی گروگانهای آمریکایی بود».
معاون بوش ادعای منسوخ آمریکاییها درباره حمایت ایران از تروریسم را تکرار کرد و هشدار داد که ایرانیها از این پولها برای حملات تروریستی استفاده میکنند.
معاون اول رئیسجمهور سابق آمریکا در ادامه نوشت: «ایران، تنها دشمنی نیست که در دوره اوباما در حال سود بردن است. روسیه در حال تهدید ناتو، حمله به تمامیت سرزمینی دیگر، فروش سامانههای دفاع هوایی به ایرانیها، استفاده از ارتشش برای دفاع از رژیم اسد، بمباران شورشیان تحت حمایت آمریکا در سوریه و ایفای نقش بزرگتر در خاورمیانه است؛ نقشی که از زمان اخراج مشاوران شوروی از مصر در سال 1972 توسط انور سادات وجود نداشت».
او هشدار داد: «در سراسر منطقه، کشورهایی که قبلا متحدان قوی آمریکا بودند، دارند ارزیابیهای متفاوتی میکنند. اینطور ارزیابی میشود که روسیه متحدی قابل اتکا است و در کنار آقای اسد باقی است در حالی که آمریکا در حال دور شدن از دوستانش است. موج بازدیدها از خاورمیانه به مسکو شامل سفر اخیر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل، گواه افزایش نقش مسکو در منطقه است. نه روسیه و نه ولادیمیر پوتین، شراکتی با منافع آمریکا ندارند».
چنی در ادامه مواضع اوباما در آسیا به ویژه در قبال چین و کره شمالی را مثال دیگری از تضعیف آمریکا خوانده و مینویسد: «قدرت و نفوذ چین در حال افزایش است و آزادی دریانوردی در دریای چین جنوبی است. تهدید هستهای کره شمالی برای خاک آمریکا، در حال افزایش است».
او افزود: «برای برطرف کردن آسیب(دولت اوباما برای آمریکا) به یک تلاش با ابعاد تاریخی نیاز خواهد بود. رئیسجمهور بعدی ما باید وهم و خیالبافی آقای اوباما مبنی بر اینکه خلع سلاح یکجانبه، عقب نشینی و رها کردن متحدانمان صلح و امنیت به ارمغان میآورد را باید رها کند».
دیک چنی با تاکید بر لزوم تقویت ارتش توسط رئیسجمهور بعدی به او توصیه کرد: «در فناوریهایی که برای حفظ تسلط و غلبه نظامی ما به ویژه علیه دشمنانمان از قبیل روسیه، چین، ایران و کره شمالی ضروری هستند، سرمایهگذاری کند».
او به جانشین اوباما درباره ایران این توصیهها را مطرح کرد: «ما باید این موضوع را صریح روشن کنیم که اجازه نخواهمی داد ایران به سلاح اتمی برسد یا کشور با قابلیت اتمی شود. رئیسجمهور بعدی ما باید توافق هستهای اوباما-کلینتون را نفی و رد کند و در مشورت با متحدانمان در منطقه، یک استراتژی برای مواجه شدن با حمایت ایران از تروریسم ترسیم کند و به روشنی تصریح کند که در قضیه برنامه هستهای ایران، همه گزینهها روی میز هستند».