یوم اللّه هفده شهریور، از نمادهای مقاومت، شجاعت و ایستادگی ایرانیان در حکومت پهلوی است. روزی که به تعبیر رهبرکبیر انقلاب، روز خداست. از سوی دیگر، جمعه سیاه، گزارشگر جنایتهای شاهنشاهی و اعمال ضداسلامی و غیرانسانی رژیم پهلوی است که با عنوان آزادی و استقلال کشور، در مسیر حذف دین از جامعه دینی میکوشید.
نستوه چونان کوه
در نخستین ساعتهای صبح جمعه هفدهم شهریور، دهها هزارنفر به سوی میدان ژاله که از آن روز میدان شهدا نام گرفت، سرازیر شدند و در کمتر از دو ساعت، میدان و خیابانهای اطراف لبریز از جمعیت شد؛ جمعیتی که آمده بودند تا آخرین تپشهای قلب خویش را ایثار کنند و چنین بود که یوماللّه هفده شهریور شکل گرفت.
جمعه سیاه
هفده شهریور، روزی از شمار روزهای دیگرسال بود، ولی در آستانه انقلاب اسلامی، با فاجعهای که به دست نیروهای نظامی رژیم شاه پدید آمد، به عنوان لکه ننگی در عملکرد رژیم پهلوی ماندگار شد. این حادثه چنان دهشتناک بود که بیگانگان هم آن را «جمعه سیاه» دانستند.
جمعه سیاه یا چراغ راه
رژیم شاهنشاهی، یک سال پس از جشنهای پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی، در باتلاقی گرفتار آمد که دست و پا زدن در آن به نابودیاش انجامید. در یک سال پایانی حکومت طاغوتی، حوادثی روی داد که ملت را به جنبش و دگرگونی رهنمون و راهنمایان دینی را به تبیین جنایتهای شاه بیش از گذشته مصمم ساخت.
شعور و شعار
از ویژگیهای نهضت اسلامی، حضور مردمی بود که آگاهانه به دنبال بیان خواسته های خود بودند. شعارهای ملت که در سراسر کشور از مضمون یکسانی برخوردار بود، نشان دهنده شعور و آگاهی انسانهایی است که برای خدا به پا خاسته بودند.
قیام اسلامی و حکومت نظامی
انقلاب اسلامی، حرکتی بود که از یکسو، پایان بخشیدن به حکومت طاغوتی و حاکمیت طاغوتیان را در پی داشت و از سوی دیگر، به جایگزینی حکومت دینی و نظامی مبتنی بر ارزشهای مذهبی میاندیشید. در این میان، رژیم پهلوی که برای خاموش کردن شعلههای قیام به هر وسیلهای دست میزد، به عنوان یکی از مهمترین راهکارها، به برقراری حکومت نظامی روی آورد. در نخستین اطلاعیه فرماندار نظامی تهران که در سحرگاه هفده شهریور منتشر شد، آمده بود که به منظور ایجاد رفاه مردم و حفظ نظم، از ساعت شش صبح روز جمعه هفده شهریور مقررات حکومت نظامی برقرار میشود و هرگونه اجتماع بیش از دو نفر ممنوع است.
شاه و جمعه سیاه
حکومت شاهنشاهی، نظام نامشروعی بود که بیش از آنکه به منافع ملت بیندیشد، به خود میاندیشید. طبیعی است چنین حکومتی وقتی با اعتراضهای فراگیر مردی روبهرو شود، متزلزل میگردد. چنین وضعیتی با آغاز جنبش انقلاب اسلامی، گریبانگیر رژیم پهلوی شده بود و حادثه هفده شهریور، بر سرعت فروپاشی آن افزود.
کجاندیشی رژیم
حادثه هفده شهریور، در نخستین روز اعلام حکومت نظامی رخ داد و نه تنها بی اعتباری نظامی گری را روشن ساخت، بلکه نشان داد که ملت، به پا خاسته و دلاوری و نشاط، چهره ایران را گلگون کرده است. در این میان، برخی کارشناسان گویا ناچار بودند تا نفهمند چه شده است و ملت چه میخواهد. فردای جمعه سیاه، مجموعهای با عنوان «گروه بررسی مسائل ایران» به اعلام برخی دیدگاههای خود پرداختند و با یک بررسی مثلاً واقعبینانه، نتایجی شگفت را کشف و نکاتی را تبیین کردند که برخی از آنها عبارت است از: دست داشتن عوامل بیگانه در حوادث اخیر، وجود فساد و تبعیض و تورّم در جامعه، لزوم بررسی و رفع علل نارضاییها و جلب افکار عمومی و سرانجام پاکسازی محیط سیاسی و مبارزه جدی با عناصر فاسد. اینان گویا نمیخواستند این نکته را دریابند که ملت به تعبیر رهبر کبیر انقلاب، یک چیز داشت و آن ایمان بود؛ یک پشتوانه داشت و آن خدا بود؛ یک مقصد داشت و آن اسلام بود.
آغاز انقلاب واقعی
انقلاب اسلامی که با هدایت رهبران دینی آغاز شد، با حمایت مردم و جامعه اسلامی ادامه یافت. در خرداد سال 1341 پایهگذاری شد و در دی ماه سال 1356 اوج گرفت، ولی در شهریور سال 1357 به انقلاب اسلامی در ایران رسمیت بخشید. مشاور ارشد شورای امنیت ملی امریکا در این باره مینویسد: «واقعه میدان ژاله چنان خونین و مرگبار بود که کشمکشهای گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این واقعه، پایان شورشهای پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود».
دولت امریکا، دشمن ایرانیان
یکی از نتایج انقلاب اسلامی، قطع روابط میان ایران و امریکا بود. در حقیقت، از فردای کودتای سال 1332، از یکسو هیئت حاکمه ایران به صورت رسمی فرمانبردار امریکا شده بود و از طرف دیگر، ایالاتمتحده، به خود حق دخالت در تمامی ارکان حکومت ایران را میداد. به این ترتیب، کاملاً طبیعی است که شروع انقلاب اسلامی و اوجگیری آن، به نگرانی امریکا بینجامد.
از دید یک سلطنت طلب
حوادث گوناگون و اثرگذاری که در فاصله آغاز نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب پدید آمد، چنان فراوان و از نظر کیفی متنوع بود که نه تنها در میان مردم مؤثر بود و آنان را در ادامه راه تشویق میکرد، بلکه حامیان رژیم شاهنشاهی را نیز به اعتراف وادار کرده بود.
آغاز یک پایان
خاندان پهلوی بیش از نیم قرن در ایران و بر ایرانی حکومت کردند، ولی از همان روز نخست نیز به علت سیاستهای ضددینی و ارزشزدایی که داشتند، مورد تنفر جامعه دینی ایران قرار گرفتند. با این حال، حکومت آنها با زور سرنیزه و تبعید و تهدید ادامه یافت. آغاز نهضت اسلامی امام خمینی رحمت الله ، نوید فروپاشی این نظام بود و حادثه هفده شهریور بر سرعت آن افزود. حتی کاخنشینان نیز این مسئله را پذیرفته بودند.
شاهپور بختیار و هفده شهریور
جنبش اسلامی ملت ایران در مسیر طولانی خود، حوادث گوناگون، رویدادهای متنوع و جلوههای ویژهای از مواضع بزرگان دینی و غیردینی را مشاهده کرد. در این میان، تنها رهبران روحانی و علمای دینمدار بودند که در اعلام دیدگاههای اسلامی و مردمی، بیقرار و در پافشاری بر مواضع دینی استوار بودند.
از نگاه هفته نامه گاردین
بی تردید، حادثهای که در اواسط شهریورماه سال 1357 رخ داد، چنان غمانگیز و نامنتظره بود که بیگانگان نیز از توصیف آن بازماندند. خبرنگار هفتهنامه گاردین در گزارش خود، به تشریح این حادثه پرداخته است. به نظر وی، فاجعه، درست در ساعت نه و بیست دقیقه روز جمعه در میدان ژاله اتفاق افتاد.