دولت در شرایطی سخن از عبور از رکود ومهار تورم و وعده های مختلف اقتصادی و از همه مهمتر رفع تحریم می دهد که خود تحریمی به داخل کشور تحمیل کرده و قبل از دستور رئیس بانک مرکزی، مسئولان نهادهای بانکی رسما نهادهای تحریم شده در خارج از ایران را از داخل تحریم کردند .
به تعبیردقیق تر قبل از هر برجامی قرار بود بر سر مسائل هسته ای تحریم هایی که کشور را دچار آُسیب نموده برداشته شود و آن هم ثمره اش با برجام معرفی شد. نهایت امر نیز با بدعهدی امریکا این برجام فایده ای نداشت و در نهایت برای حل موضوع سوئیفت دولت به کارگروه FATF پیوست تا از درون گروه ها و نهادهای مختلف را تحریم کند. پیوستن به این کارگروه شاید برای عده ای با توجیهات عجیب و غریب همراه باشد اما واقعیت نشان می دهد دولت از درون سعی نمود تا خود تحریمی را اغاز کند و آنچه قرار بود با برجام برداشته شود، تشدید شود.
سه سال از عمر دولت یازدهم گذشته و دولت نتوانسته مشکل اقتصادی و معیشتی مردم را حل کند و هر روز بر وعده های گذشته خود تکرار می ورزد. دولت در وعده های خود قول حل مشکلات اقتصادی ظرف ۱۰۰ روز را داد اما واقعیت نشان می دهد بیش از سه سال است این وعده حتی رنگ و بوی عملی نگرفته است. مذاکراتی که با خوشبینی طرف ایرانی دو سال از انرژی دولت را گرفت، سرانجامی تقریبا هیچ داشت و یک سال باقیمانده هم دولت در چانه زنی سیاسی با احزاب و گروه ها سعی میکند عدم موفقیت خود را توجیه نماید.
دولت نشان داد با پذیرش FATF نقشه راه حل مشکلات اقتصادی را نه در داخل که در خارج از کشور جستجو میکند. هر روز کارخانه های بزرگ و صنعتی و قدیمی کشور ورشکسته تر می شود و کارگاه های کوچک اقتصادی و بنگاه های خورد نابود تر. ارج و سدید و ده ها کارخانه به نام کشور در دولت یازدهم تعطیل شد و دولت هیچ پاسخی هم به چرایی تعطیلی نداد الا اینکه تعطیلی ها مقصری به غیر دولت قبل ندارد!
دولت وعده های به ثمر ننشسته، حالا با موضوعی به نام درگیری با منتقدان مواجه شده و دوستانی که تا دیروز در کنار او بر روی سن قرار داشتند با شکایت دولتی ها مواجه می شوند و او را بستن دهان منتقدان متهم میکنند.
دولتی که میزان شکایتش از روزنامه ها و رسانه های ارزشی فراتر از حد و انتظار سخن رفته این بار یاران خود را هدف قرار دادند و اخیرا از مجری برنامه های خود (رشیدپور) شکایت کردند. همه اینها نشان می دهد بی برنامه بودن دولت فقط در سطح شعار ها نیست ودولت اساسا تصویری برای بعد از انتخابات ۹۲ نداشت و حتی نمیدانست برای بعد از انتخابات چه باید کند.
برنامه های نا صحیح دولت در اجرا نشان می دهد دولت از یارانی استفاده کرد که سابقه چندین ساله کرسی وزارت خانه را دارند اما نمی توانند از مسئولیت های خود بر آیند . آن همه ادعا نتوانست نتایجی به ارمغان آورد و سرانجام نیز فیش های نجومی بیشترین آسیب را به امنیت روانی جامعه وارد ساخت. دولت نشان داد عزم جدی برای مبارزه با فساد ندارد و وقتی حرام خواران بزرگی همچون صفدر حسینی ذخیره نظام می شوند، مردم نیز در صندوق رای واکنش خود را نشان می دهد. دولت اگر به فکر تک دوره ای شدن نیست سعی کند به شعارهای خود در این یک سال جامعه عمل بپوشاند و موضوع اقتصاد را دستور کار خود قرار دهد. اخبار منتشر شده حکایت دارد دولت در سال پایانی عمر خود به فعالیت انتخاباتی و تک دوره ای نشدن بیش از اقتصاد و معیشت مردم اهمیت می دهد و این بیش از آنکه به نفع دولت باشد پاشنه آشیل او است.
باید منتظر ماند و دید دولت در چه سطحی از می خواهد پیگیر موضوعات و وعده های خود در دولت قبل باشد و از همه مهمتر برای عملی شدن آن چه قراری می گذارد. دولت به جای تمرکز بر حواشی و کنسرت درمانی بهتر است وضعیت معیشتی را پیگیر شود که بی کاری و مشکلات اقتصادی دامن ملت را گرفته و موجب نارضایتی اجتماعی شده است.