وی در مصاحبه با نشریه مثلث گفت: ذاتاً و خصلتاً نزدیکان و اطرافیان و وزرای آقای روحانی آدمهای محافظهکاری هستند. شاید رادیکالترین آنها آقای مهندس زنگنه و آقای آخوندی و با مقداری فاصله آقای دکتر ظریف و مهندس اکبر ترکان هستند. اگر اینها استثنا شوند مابقی چه آقای روحانی به آنها میگفتند که دست از پا خطا نکنند و چه نمیگفتند فرقی نمیکرد. چون کسانی نبودند که یک مقدار جسارت سیاسی داشته باشند که یکسری مباحث را بگویند و یکسری موضعگیریها را انجام دهند. نمونه بارزش همین آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که میبینیم باکوچکترین نهیبی که به او میزنند، او فوری دستهایش را بالا میبرد و تسلیم میشو
د. آقای نوبخت از آقای جنتی بدتر، آقای نهاوندیان از هر دوی آنها بدتر، آقای نعمتزاده از همه بدتر. هیچ کدام جسارت و شهامت اینکه سر مواضع اصولی خود بایستند ندارند. خیلی جالب است من فکر میکنم آقای رحمانی فضلی که یک اصولگرای به تمام معناست جسارت و شهامت و ایستادگی او روی مواضع اصولی و عقل مدارانه دولت خیلی از آقای نوبخت، نعمتزاده، اسحاق جهانگیری، نهاوندیان و حسامالدین آشنا بیشتر است و نگرانی از اینکه واکنش جناح راست چه باشد ندارد.
وی در ادامه میگوید: واقع این است که اصلاحطلبان چارهای ندارند جز آنکه از آقای روحانی دفاع و حمایت کنند. من یک مرحله جلوتر میآیم و برخلاف آنچه آقای صوفی گفت یا برخی نزدیکان آقای عارف یا سایر اصلاحطلبان میگویند معتقدم ما همچنان باید تمام قد از آقای روحانی دفاع کنیم و در کنارش بایستیم. دلیلش هم واضح است چون در شرایطی که آقای روحانی زیر سنگینترین حملات از جانب اصولگرایان قرار دارد و ما شاهد هستیم بعد از هفتم اسفند 94 شبانهروز دارند به دولت روحانی حمله میکنند و دارند تخریبش میکنند و حتی اصولگرایان معتدل و میانهرو هم حاضر نیستند از او به دفاع برخیزند ما نمیتوانیم واقعیتهای جامعه را نادیده بگیریم و بگوییم که ما دست از روحانی شستیم یا یکسری شروط بگذاریم و بگوییم آقای روحانی باید به این شروط و بحثهای ما تن دهد.
واقعیت امر این است که اصلاحطلبان و آقای روحانی مثل زن و شوهری هستند که به رغم همه دلخوریهایی که از همدیگر دارند مجبورند به خاطر بچهها با همدیگر زندگی کنند. اصلاحطلبان با وجود همه گلایههایی که دارند مجبورند با آقای روحانی همراهی کنند چون آلترناتیو دیگری ندارند. به فرض شورای راهبردی یا سیاستگذاری یا هر مجموعه تصمیمگیر دیگری در جناح اصلاحات به جمعبندی برسد که دیگر حاضر به حمایت از آقای روحانی نیست چون حرفها را به رئیس جمهور منتقل کرده و رئیس جمهور حاضر نشده شرطهای حداقلی را بپذیرد و بر همین اساس اصلاحطلبان رسماً اعلام کنند دیگر از آقای روحانی در انتخابات اردیبهشت 96 حمایت نمیکنند، سؤال این است که از چه کسی میخواهند حمایت کنند؟ یا باید بگویند مردم جریان اصلاحات در انتخابات شرکت نمیکند و نامزدی ندارد یا باید بگویند آقای روحانی نه ولی مردم بیایید به این گزینه که رهبری اصلاحات میگوید رأی بدهید که هیچ کدام از این دو حالت نمیشود.
او میافزاید: جهانگیری هیچ فرقی با آقای روحانی ندارد و رئیس جمهور شدن او هیچ تغییری به وجود نمیآورد اما گزینه دمدستیتر و شناختهتر را میگویم که آقای دکتر عارف است. واقعامر بر این است که اگر اصلاحطلبان روحانی را کنار بگذارند و نامزد خود را در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 عارف انتخاب کنند، جریان اصلاحات از چاله درمیآید و به چاه میافتد. دستاوردهای اصلاحات در شرایطی که آقای عارف رئیس جمهور شود به مراتب بدتر و محدودتر از دوران ریاست جمهوری آقای روحانی خواهد شد.