طیبالله! طرفه حکایت اینجاست؛ از سویی خود اعوان و انصار دولت اعتدال راهبهراه اعتراف کرده و میکنند «برجام تقریبا هیچ دستاوردی برای ملت ایران نداشته» و «بنا به هر دلیل، نتوانسته در زمینه لغو همه تحریمها در همان روز اجرا موفق باشد»، از دیگر سو رئیس کابینه یازدهم مدعی میشود: «دولت اگر کاری جز برجام نکرده بود، برای دستاورد 3 سالهاش کافی بود»! یعنی اساسی طیبالله! جا دارد برویم گرانقیمتترین کتوشلوارمان را بپوشیم و خوشبوترین ادوکلنمان را بزنیم و یک کف مرتب نثار دولت اعتدال کنیم! صدالبته این جمله پرمغز «دولت اگر...» یک معنای مهم در خودش مستتر دارد و آن اینکه آهای ملت! لطفا از دولتمردان محترم یازدهم، نه کار بخواهید و نه خدمت و نه اقتصاد و نه معیشت! یعنی همینی هست که هست! و این درست که برجام، بنا به روایت خود این عزیزان، تقریبا هیچ سودی برای ملت ایران نداشته اما نداشته که نداشته! صرف اضافه شدن همین کلمه ۵ حرفی «برجام» به فرهنگ لغت، برای دستاورد دولت یازدهم کافی است! لیکن اینکه میگوید «کافی است» یعنی چه؟! توضیح میدهم! یعنی توی منتقد، بیجا میکنی از این دولت، بهبود اوضاع اقتصاد را تمنا میکنی! یعنی توی کارشناس، بیجا میکنی به کرسنت و قراردادهای جدید نفتی نقد وارد میکنی! یعنی همینی هست که هست!
از نظر دولت محترم، همین یک قلم برجام برای ملت کافی است! دیگر کدام دستاورد؟! برجام دست کدخدا بر سر ما است و خیلی هم عالی! و نهتنها عالی، بلکه کافی! بس! تمام! آوردن برجام توسط دولت اعتدال برای ملت، یعنی اتمام رسالت خدمت! و منتهای منت! حالا اینکه بیکاری و رکود و ورشکستگی کارخانهها و نچرخیدن توأمان چرخ زندگی مردم و چرخ سانتریفیوژها هست؛ هست که هست! چرا مردم برجام را نمیبینند؟! حالا اینکه برجام در زمینه لغو همه تحریمها در همان روز اجرای توافق، موفق نبوده؛ نبوده که نبوده! خودش که بوده! برجام که هست! و از قضا، همین کافی است برای دستاورد دولت یازدهم!
حقا که باید گفت طیبالله! نه معمولی، بلکه غلیظ! غلیظ طیبالله نگویی، خطر در کمین است! کدام خطر؟! خطر نزول عذاب الهی! یعنی کفران نعمت برجام، مسبب نزول عذاب الهی میشود! نزول عذاب الهی! وعدهای دیگر از آقای روحانی! من حالا برایم پرسشی بهوجود آمده: رئیس قوه مجریه دقیقا از طرف چه کسی وعده نزول عذاب الهی میدهد؟! خوب است اگر ایشان دستی در عوالم بالا دارند، به ما هم بگویند! و بر ما معلوم کنند که عاقبت، متکی به کدام تکیهگاه، وعده عذاب الهی میدهند؟! البته پرسش دیگری هم دارم! آیا این وعده عذاب الهی حکایت همان وعده اصلاح
۱۰۰ روزه اقتصاد کشور است؟! و حکایت همان وعده لغو همه تحریمها در همان روز اجرای برجام است؟! اگر هست که طیبالله! اگر هم نیست، باز طیبالله! دگر بار چند خط اول این یادداشت را مرور کنید! خلاصه میکنم برایتان حالا! بنا به فرموده آقای روحانی، ایضا بنا به فرموده شرکای ایشان در کابینه یازدهم، «دولت اگر کاری جز «تقریبا هیچ» نکرده بود، برای دستاورد ۳ سالهاش کافی بود!» چقدر خوب! ما چقدر خوشبختیم! و چند ماه دیگر لابد خواهند گفت که «دولت اگر کاری جز برجام «تقریبا هیچ» نکرده بود، برای دستاورد ۴ سالهاش کافی بود!» همالان پرسش دیگری در ذهنم مطرح شده! اگر برجام برای دولت یازدهم، کافی است به عنوان دستاورد، چرا آقایان نمیروند تعطیلات؟! والله ما اینقدر هم راضی به زحمت نیستیم! و دیگر اینقدر هم راضی به خدمت نیستیم! اینک اما نوبت برگرداندن ورق این نوشته است!
این ۳ سال و ۴ سال، وقت این دولت نیست که دارد مثل ابر میگذرد! نیک اگر بنگری «وقت و سرمایه این ملت» است! و «۴ سال از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی» که برایش خون سرخ و مطهر داده شده! چه میگویید آقایان؟! میخواهید «در حد اعتدال!» دولتمردی کنید، عیبی ندارد اما نه آنقدر که دودش برود در چشم وقت و سرمایه این مردم بیگناه! آیا چیست گناه این مردم که «تقریبا هیچ» برایشان کافی است؟! این شد تجدید میثاق با آرمانهای حضرت روحالله؟! این شد تجدید بیعت با شهیدان رجایی و باهنر؟! این شد پیمودن راه شهدا؟! این شد رسم دولتمردی؟! که منت «تقریبا هیچ» بگذاریم بر سر ملت؟! و همین را کافی بدانیم برای خدمت؟! در بزرگترین دروغ ممکن و وقتی که میبینند برجام در تنها هدفش یعنی لغو همه تحریمها در همان روز اجرای توافق، توفیقی جز «تقریبا هیچ» نداشته، مدعی میشوند «برجام سایه شوم جنگ را از سر کشور برداشت»! من به این کار ندارم که دروغ هر چه بزرگتر باشد، باورش راحتتر میشود یا نه، بلکه حرفم این است: دروغ هر چه بزرگتر باشد، رفتن به جنگ بزرگتری با خداوند منان است! اگر «دروغگو دشمن خداست» آنکه دروغ را بزرگتر میگوید، بیشتر دشمن خداست!
برجام که در تنها هدفش مانده، غلط زیادی و دروغ بزرگ است اگر مدعی میشوند توانسته سایه شوم جنگ را از سر کشور بردارد! از «احساس» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم سایه شوم جنگ را از سر این کشور، گرد یتیمی بر چهره فرزند شهید مدافع حرم «تقی ارغوانی» برداشته، نه یک توافق لنگ در هوا! از «شرف» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم سایه شوم جنگ را از سر این کشور، سردار قاسم سلیمانی بههمراه شیربچههایش در سپاه قدس برداشته، نه یک توافق لنگ در هوا! از «معرفت» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم سایه شوم جنگ را از سر این کشور، رهبری حکیمانه و در عین حال دلیرانه و دشمنشکن امام خامنهای برداشته، نه یک توافق لنگ در هوا! از «طرف مذاکره خود آقایان» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم به اعتراف خود یانکیها، آمریکا اصلا و اساسا تاب و توان راهاندازی یک جنگ دیگر، آنهم با کشوری در قد و قامت ایران عزیز ما را ندارد که اگر داشت، یک لحظه در حمله تردید نمیکرد! از «استدلال و اقامه برهان» بخواهم مایه بگذارم، باید بنویسم معالاسف برجام، چیزی بهمراتب بزرگتر از آنچه در حمله نظامی آمریکا علیه ایران نصیب کاخ سفید میکرد، ارزانی شیطان بزرگ کرده! و باید بنویسم متاسفانه برجام، آمریکا را به دستاوردهایی رسانده که عمرا در جنگ نصیبش میشد! با این حساب، آیا مضحک و شرمآور نیست که در بزرگترین و بدترین دروغ ممکن، برای برجام نقش بازدارنده از جنگ تراشیده میشود؟!
***
این چند جمله آخر را اما به تلویح بگذرانم و تمام! از یک طرف، شیربچههای دلاور همین مردم، در جبهه سخت، نفسگیر و آخرالزمانی شام، مشغول جنگ غریبانه و جهاد مظلومانه با یزیدیان زمانهاند، از طرف دیگر، بعضیها در بدنه همین دولت، پا روی گلوی این سرداران بیادعا و سربازان گمنام گذاشتهاند، بلکه «تحریم از ناحیه دوست» به «تحریم از ناحیه دشمن» هم اضافه شود! برای چنین امری اما گمانم هنوز واژهای آفریده نشده! خیانت، خباثت، وطنفروشی... نه! این عناوین هیچکدام دربرگیرنده معنای ماجرای مدنظر نیست! فقط این را میدانم که در هر کشوری برای چنین عناصر رذل و بیمایهای، نه دادگاه که فیالواقع «دادگاه صحرایی» برگزار میکنند! آقایان! اگر هر چه زودتر به اتمام این روند که خود حتما در جریان آن هستید مبادرت نکنید، لاجرم موضوع را با وضوح بیشتری با مردم در میان خواهیم گذاشت! دیگر قرار نیست فرزند وطن، در جبهه عجیب شام، هم از روبهرو تیر بخورد، هم از پشت خنجر! لطفا تیغ اسلام رحمانیتان را از حلقوم جگرگوشههای ملت بردارید! لطفا اندکی شرف! و کمی حیا!