آنچه که میخوانید مروری کوتاه بر زندگی و پادشاهی شاه عباس صفوی بر ایران است:
زادگاه : هرات
تاج گذاری : 989 هجری قمری
مکان تاج گذاری : شهر هرات در ایالت خراسان (اکنون در افغانستان)
درگذشت : 24 جمادیالاول سال 1038 هجری قمری؛ برابر با 1629 میلادی
مکان درگذشت : اشرف (بهشهر کنونی در استان مازندران)
جانشین : شاه صفی (سام میرزا پسر صفی میرزا)
آنچه پیترو دلاواله (جهانگردی ایتالیایی که پنج سال در ایران به سر برده و با شاه عباس مصاحب بوده است.)
ثروت و درآمد شاه عباس
در دوران سلطنت پادشاهان صفوی تمام درآمد و عواید کشور در اختیار شخص شاه و تمام مخارج نیز به فرمان و تصویب او صورت میگرفت.
√ شاه از قلمرو استانهایی که در آن هیچ گونه علاقه ملکی نداشت، بعضی از عواید به نام «رسوم» میگرفت.
√ گذشته از مالیات ارضی، مقداری از بهترین محصولات هر ولایت نیز همه ساله برای شاه فرستاده میشد.
√ حقوق اربابی، مثل عوارض حاصل از گلهها و عوارض پنبه و ابریشم که معادل یک سوم محصول بود.
√ صدور محصول ابریشم ایران و فروش آن در کشورهای اروپا در انحصار شاه قرار داشت.
√ ثلث عواید معادن و احجار کریمه و صید مروارید و دو درصد عواید مسکوکات و عواید حاصل از عوارض آب، مثلاً از رودخانهها و آبهای حوالی اصفهان میگرفتند و حاصل این عوارض در سال در حدود چهار هزار تومان بودهاست.
√ جزیه که از غیر مسلمانان چه ایرانی چه خارجی گرفته میشد. به طور مثال هر یک از مردان ارامنه و یهود ناگزیر بودند که همه ساله مبلغی به عنوان جزیه بپردازند. میزان سرانه جزیه معادل یک مثقال طلا بود.
√ عوارضی که از پیشه وران و اصناف گرفته میشد و به وسیله کلانتران هر شهر وصول میشد.
√ حقوق راهداری که نخست برای ساختن و نگاهداری راهها و پلها وضع شد و کم کم افزایش پیدا کرده و منبع درآمد سرشاری برای خزانه گردید.
√ عواید سازمان گمرک که در زمره درآمدهای خاص خزانه شاهی به شمار میرفت. مثلاً در سواحل خلیج فارس ده درصد از قیمت اجناسی را که به ایران وارد میشد به عنوان عوارض گمرکی میگرفتند.
√ عوارضی که از فروش تنباکو گرفته میشد. کشت تنباکو، ظاهراً در سال اول قرن یازدهم هجری در ایران متداول شد و در اوایل سلطنت شاه عباس رواج و رونقی نداشت ولی از اواسط سلطنت او کشیدن چپق و قلیان مرسوم شد. شاه عباس در سال 1027 هجری قمری به موجب فرمانی، کشیدن تنباکو و قلیان را قدغن کرد. اما پس از مرگ او بار دیگر رونق گرفت.
√ در آمدهای اتفاقی دیگر مانند پیشکشهایی که از طرف سفیران بیگانه و مخصوصاً حکام و فرمانروایان ولایات ایران برای شاه فرستاده میشد، یکی از منابع سرشار خزانه شاهی بود.
اقدامات شاه عباس
شاه عباس به شعر و نقاشی و موسیقی و معماری توجه داشت؛ و به علما و هنرمندان علاقه می ورزید. ملاصدرا - میرداماد – میرفندسکی – شیخ بهایی و... از فاضلان عهد وی بودند. شاه عباس مردی دیندار بود و به ویژه به حضرت علی (ع) سخت ارادت میورزید. گویند نسبت به رعایا و زیر دستان مهربان بود. فرهنگ معماری هنوز نیز متأثر از آن دوره میباشد.
شاه عباس پادشاهی ایران دوست بود. وی برای آبادی و پیشرفت کشور کوشش های بسیار نمود. اراضی اشغال شده ایران را آزاد کرد. بناها و معماری های بسیار زیبا که شهرت جهانی دارد را در اصفهان و قزوین و دیگر شهرها باقی گذاشت. بازرگانی و صنعت را در ایران گسترش داد. در سال 1000 پایتخت خود را ازقزوین به اصفهان برد و در آبادانی اصفهان کوشش بسیاری نمود. از جمله بناهای وی می توان: مسجد شاه، مسجد شیخ لطف الله سی و سه پل، خیابان چهار باغ، تکمیل ساختمان عالی قاپو و... را نام برد. ساختمان چهل ستون نیز در سال های آخر پادشاهی وی آغاز شد. پایه گذاری حکومت شیعه در ایران را به وی نسبت می دهند.
سختگیریهای شاه عباس
شاه عباس اگر چه با مردم و رعایا مهربان بود ولی آنچه که معلوم است حکایت از آن دارد که فردی دقیق و سخت گیر – به ویژه در خانواده اش – بود. پدر خویش را به زندان محبوس ساخت، دو برادرش را نابینا کرد، پسرش را به ظن آنکه علیه وی شورش کند کشت، دو پسر کوچکش را نابینا کرد و پسر دوم او نیز در زمان حیات وی مرد.
شاه عباس پس از نابودی سپاهش به دست گرجیهای «مارتقوپی» مشغول جمع آوری سپاه شد و با دویست هزار مرد جنگی به گرجستان لشکر کشید و عدهای از گرجیها را قتل عام کرد و دویست هزارجنگاور گرجی را (به عنوان اسیر) به داخل ایران آورد و مخصوصا دستور داد که هر یک از این اقوام را به ولایتی که در آن آب و هوا و شرایط زندگی با وطن اصلی ایشان شبیه باشد انتقال دهند.
سپس عدهای از آنان را جهت حفظ پایتخت از حملات و غارتگریهای اقوام لر و کرد همچنین به دلیل آب و هوای مساعد و مزارع و شکارگاههای مناسب به منطقهء فریدن مهاجرت داد، تا هم انتقام نابودی سپاهش را در مارتقوپی از جنگاوران گرجی بگیرد، و هم آنان را سدی در مقابل یورشهای اقوام لر قرار دهد، و نیز بهترین روش از بین بردن فرهنگ آنان، که آنان را در مجاورت اقوام ارمنی، لر، ترک، فارس و عرب قرار بدهد.
سرانجام در سال 1038 پس از 42 سال پادشاهی قدرتمند در سن 59 سالگی در مازندران چشم از جهان فروبست و پیکر وی را درکاشان به خاک سپردند.