حالا دیگر فاصله سخنرانی هایش به هفته رسیده است. هفته گذشته در ملارد و امروز در مسجد جامع مسعودیه واقع در سه راه افسریه.
به نظر میرسد، هر چه قدر به زمان انتخابات نزدیک می شویم، تواتر فعالیت های محمود احمدی نژاد بیشتر و بیشتر شود. بسیاری هدف رئیس جمهور سابق از برگزاری چنین مراسم ها و محفل هایی را چیزی جز انتخابات 96 نمی دانند اما احمدی نژاد و یارانش با گذاشتن عناوینی همچون "تبیین اندیشه های امام و رهبری" روی برنامه هاشان، خود را به ظاهر هم که شده از مظان اتهام خارج می کنند.
هر چه هست، احمدی نژاد همچنان گیرایی دارد و رسانه ها قدم به قدم و نفس به نفس با او همراهی می کنند. شاید خودش هم همین را بخواهد. او امروز بیش از هر چی به توجه رسانه ها نیاز دارد.
رئیس دولت های نهم و دهم عصر امروز 31 تیر در مسجد جامع مسعودیه در مراسمی با عنوان "امام خمینی(ره)، مردم و انقلاب" حاضر می شود و سخنرانی می کند.
*سخنرانی قرار است بعد از نماز مغرب و عشا باشد. ساعت 20؛ جمعیتی حدود 600نفر در شبستان مسجد جمع شده اند. مردم همین طور دارند آرام آرام اضافه می شوند. کفش به دست!
*برخلاف برنامه های قبلی، اینجا خبری از مجری نیست. فضا آرام است و جز صلوات های گاه و بیگاه، پچ پچ و صدای گریه کودکی از قسمت زنان، چیزی دیگری به گوش نمی رسد. "لعنت بر زبیر و فرزندانش، برای سلامتی امام زمان صلوات."
*بازار مصاحبه داغ است. جوانی به ظاهر 30و چند ساله دوربین خود را در شبستان مسجد روی سه پایه کاشته و مشغول گرفتن مصاحبه از برخی حاضران است. آرام می روم و دم گوشش می پرسم از کجا هستید؟ دفتر محمود احمدی نژاد.
*روحانی جوانی روبه روی دوربین می نشیند. مصاحبه کننده می گوید: حاج آقا تصور کنید این دوربین رئیس جمهور است، چه چیزی می گویید؟ فرد روحانی اندکی فکر می کند و می گوید: "عمر بسیار کوتاه است. هر کاری می کنید، فکر آخرت هم باشید."
آن طرف شبستان هم جوانی دوربین به دست شده و دارد مصاحبه می گیرد. مصاحبه شونده ها مسن و پابه سن گذاشته اند. چهره هاشان آشفته و مشوش است.
می پرسد برای چه به این جا آمده اید؟ شاید سوال برای آن ها اهمیت چندانی نداشته باشد. آن ها انگار به دنبال فرصتی هستند تا سفره درد دل خود را باز کنند. یکی می گوید: "پسرم بیکار است"؛ دیگری می گوید: "گرفتارم کار ندارم، هزینه درمان ها بالاست."
اگر احمدی نژاد بیاید، اوضاع درست می شود؟ به یکدیگر خیره می شوند، همه شان با هم می گویند: "نمی دانیم، خدا کند که درست شود!"
*یک دفعه صدای داد و بیداد بلند می شود. چیزی نیست! پوسترهای تبلیغاتی احمدی نژاد دارد بین مردم تقسیم می شود.
*خبرنگاران در شبستان حضور دارند. اگر کارت خبرنگاری دور گردن نباشد، تیم حفاظت مراسم، با قامتی بلند و گوشی در گوش، به سراغت می آیند و می پرسند: آقا شما از کجا آمدی؟!
*ساعت 20:15؛ با پخش نوحه سرایی در رثای شهدای مدافع حرم، ناگهان بقیه صداها خفه می شود!
*ساعت 20:36؛ صدای اذان بلند می شود. آرام آرام صف ها بسته می شود. آقا جلوتر برو. آقا من وضو ندارم، شما بیا جلو. الله اکبر....