هفته پیش میزبان یکی از همان دلیرمردان و سلحشورانی بودیم که در نبردهای اخیر عراق توانسته بود با رشادت های خود و همرزمانش، پرچم پرافتخار مقاومت را بار دیگر به اهتزاز در آورد و مردم بخش هایی از کشور عراق را از زیر چکمه خون بار و توحش تکفیری های داعش برهاند.
سید حامد الجزایری فرمانده تیپ هجده الحشد الشعبی دیروز برای ما گوشه هایی از صحنه های نبرد و افتخار اخیر بسیجیان عراقی را مکشوف کرد و از رشادت های آنان گفت که با تاسی از مولای مظلوم و مقتدرشان امام علی (ع) در برابر جنایت ها، چپاول ها و غارتگری های حرامیان داعش سکوت پیشه نکردند و سلحشورانه پای در میدان جهاد و شهادت گذاشتند تا همچون کوفیان هزار و چهارصد سال پیش شرمسار مولایشان نباشند.
به عنوان سوال اول از اینجا شروع کنیم که با توجه به انجام اقدامات گسترده رسانه ای و تبلیغاتی از سوی تکفیری ها در فضای مجازی و همچنین شبکه های ماهواره ای، شما فعالیت های رسانه ای جبهه مقاومت در عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟
باید بگویم که در ابتدای شکل گیری حشد الشعبی، فعالیت های رسانه ای و تبلیغاتی جبهه مقاومت در عراق ضعیف بود ولی الحمدلله همانگونه که در مقاومت و درگیری های رودرو در مدت چند ماه اخیر پیشرفت های بسیاری کسب کرده ایم، می توانیم ادعا کنیم که در امر تبلیغاتی و رسانه ای نیز پیشرفت های خیره کننده ای به دست آورده ایم.
ارتباط خوبی با شبکه های خبری و رسانه ای گوناگون داریم؛ خودمان نیز شبکه هایی درست کرده ایم و فعالیت های تبلیغاتی زیادی روی آن انجام می دهیم؛ به طوریکه بازدیدکنندگان سایتهای ما به میلیون هم رسید. ساختمان بزرگی را صرفا برای انجام تبلیغات رسانه ای تدارک دیده ایم.
شبکه «الطلیعه» که شبکه ای ماهواره ای است را راه اندازی کردیم که صرفا به پوشش خبری و تبلیغاتی بحث مقاومت می پردازد و گام به گام پیشرفت های نیروهای مقاومت را رصد کرده و آنها را پوشش می دهد.
امروز تقریبا نزدیک به 10 الی 12 شبکه فعال شده اند و در برابر تبلیغات دشمن به خوبی ایفای نقش می کنند؛ افراد متخصصی در این شبکه ها فعالیت می کنند و طبق اخباری که به ما رسیده، تاثیر راه اندازی این شبکه ها در مدت اخیر بسیار چشمگیر بوده است.
شبکه های خبری جبهه مقاومت، قبل، حین و بعد از عملیات نیروهای مقاومت را به خوبی پوشش می دهند و تفسیر ها و تحلیل های میدانی دقیقی را ارائه می دهند.
می دانیم که در دنیای امروز «تبلیغات» نصف جنگ است و تاثیر آن حتی می تواند بیشتر از خود جنگ باشد؛ به لطف خدا امروز گروه های مقاومت بیشتر از گذشته به موضوع «تبلیغات در جنگ» اهمیت می دهند و بر روی آن تمرکز خوبی کرده اند. می توانیم ادعا کنیم که امروز توانسته ایم در بحث تبلیغات با دشمن تکفیری مقابله کنیم.
با توجه به اینکه تعدادی از شهدای جبهه مقاومت در عراق، ایرانی بودند، از سوی رسانه های غربی عربی این گونه تبلیغ می شود که حضور ایران در عراق مستشاری نیست و این حضور در سطح عملیاتی تعریف شده است؛ در این خصوص توضح دهید.
امروز خط مقدم و خاکریز اول تمام کشورهای مقاومت مشخص شده است؛ اساسا حضور نیروهای ایرانی در سوریه و عراق "مستشاری" است ولی چگونه می شود در مرحله ای که دشمن در چند متری ما مبارزه می کند نمی توان جلوی آن نیروی ایرانی را گرفت و مانع از جنگیدن وی شد؛ یک مرحله ای است که انسان وظیفه دارد از خود دفاع کند و در مقابل دشمن از خودش عکس العمل نشان بدهد؛ نباید وقتی دشمن به مقابل ما رسیده، سکوت اختیار کنیم؛
کسانی که اکنون به عنوان مشاور در عراق حضور دارند افراد عادی نیستند بلکه سال های سال در نیروهای عملیاتی فعال بوده اند.
دلیل اصلی درگیری ها با گروه های تروریستی "عشق به ولایت" و "عشق به اهل بیت(ع)" است. ما خونی که در این راه ریخته شده را خارج از محدوده نظام جمهوری اسلامی ایران نمی دانیم.
اعتقاد داریم که ما امت اسلامی هستیم زیرا وقتیکه موضوع "ولایت فقیه" مطرح می شود صحبت از امت اسلامی به میان می آید؛هیچ حد و مرزی در اینجا نداریم؛ هر جا که در امت اسلامی خطر ایجاد شود وظیفه هر انسان مسلمان و متدینی است که در برابر آن بایستد.
دشمن در صدد تجزیه عراق و سوریه است در حالیکه ما معتقدیم دارای امت اسلامی هستیم. تجزیه عراق و سوریه پروژه دشمن است که سالیان سال بر روی آن کار کرده است. باید با این پروژه مقابله کنیم و این مقابله کردن با سردادن شعار «امت واحده» مسیر خواهد شد؛ همانطور که در سوریه که این سال ها درگیر مبارزه با تکفیری هاست علاوه بر نیروهای سوری، نیروهای لبنانی، عراقی، ایرانی،پاکستانی و افغانی و... وجود دارند.
اعتقاد داریم که نباید در بحث رسانه ای و تبلیغاتی که انجام می دهیم بر روی حضور نیروهای چند کشور برای مقابله با تکفیری ها تاکید کنیم چرا که هدف اصلی جبهه مقاومت ایجاد امت واحده اسلامی است.
تصاویر زیادی از شما در کنار سرلشکر سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه منتشر شده است؛ برای ما در این خصوص صحبت کنید که حفاظت از سرلشکرسلیمانی در عراق به چه شکل صوت می گیرد.
حاج قاسم سلیمانی یک فرد عادی نیست؛ همگان او را به عنوان فردی که تمام کشورهای کفر از وی وحشت دارند می شناسند؛ کشورهای کفر از مقابله با قاسم سلیمانی ترس دارند آنها می دانند که قاسم سلیمانی یعنی نماینده ولی فقیه و امام امت اسلام؛ و باز هم می گویم که نباید به حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک فرد عادی نگریست.
در خاطرم می آید که در یکی از عملیات های آزاد سازی تکریت که اتفاقا از پرخطرترین عملیات ها بود، قاسم سلیمانی ترک یک موتورسوار نشست و از جبهه ها سرکشی کرد؛ سرلشکر سلیمانی با تکان دادن دست خود به رزمندگان روحیه می داد و در مقابل نیز مجاهدان در جبهه با دیدن حاج قاسم بسیار خوشحال شده و انرژی مضاعفی می گرفتند.
حاج قاسم سلیمانی در خاکریز اول درگیری ها حضور پیدا می کند و از نیروهای جبهه مقاومت و نحوه درگیری آنها با دشمن بازدید می کند؛ تا به حال من ندیده ام که حاج قاسم محافظان زیادی با خود به همراه داشته باشد.
الان کوچکترین فرمانده در عراق 5 تا 6 محافظ را در پشت سر خود می بیند ولی من با حاج قاسم سلیمانی این تعداد محافظ را ندیدم؛ شاید خود حاج قاسم بیش از یک یا دو نفر محافظ نداشته باشد ولی با این حال وظیفه ما به عنوان مجاهدین و کسانی که نیروهای تحت امر ایشان هستیم، این است که با تمام وجودمان از حاج قاسم حفاظت کنیم و جانمان را فدای این شخص کنیم.
ما حاضر هستیم که فدایی سرلشکر حاج قاسم سلیمانی باشیم چرا که هیچ کس را به جرات، ثبات، شجاعت و توانایی روحی و معنوی وی ندیده ایم.
در مقام مقایسه می توانیم ببینیم که حیدر العبادی به عنوان نخست وزیر و فرمانده نیروهای مسلح عراق، تا کنون چه میزان در جبهه های درگیری حضور داشته است؟ آیا به خط مقدمی که حاج قاسم سیلمانی رسیده ایشان رسیده است؟
از نظر ما، اهمیت حضور حاج قاسم سلیمانی در خط مقدم درگیری ها، کمتر از العبادی نیست چون این حاح قاسم است که نقشه و راه و چاه و امکانات لازم را برای عملیات تعیین می کند؛ مجری و مشاور اصلی تمام عملیات ها حاج قاسم سلیمانی است؛ العبادی تمام اختیارات را به حاج قاسم سپرده است. حاج قاسم برای اخراج نیروها و جایگزینی افراد، ذی حق است چرا که او از عملیات ها نتیجه مثبت می خواهد..
یقینا خود حاج قاسم قبول نمی کند که ما برای وی نیروهای محافظ بگذاریم اما وظیفه ماست که با جان و دل از وی محافظت کنیم.
یادم است در عملیات جلولاء، همراه با حاج قاسم و دو سه نفر دیگر برای بازدید به منطقه رفتیم؛ حاج قاسم گفت "به جز من و شما و دو نفر دیگر کسی حق ندارد بیاید"؛ ما با یک ماشین به دل دشمن زدیم و نقاط هدف را مشخص کرده و برگشتیم؛ در آن زمان در فاصله 200 تا 300 متری دشمن بودیم.
حاج قاسم سلیمانی شخصی است که تمام جبهه حق به او مدیون هستند و وظیفه تمام مردم عراق است که از این شخص دفاع کنند تا ان شاالله راه مقاومت اسلامی و دفاع از حریم اهل بیت (ع) ادامه پیدا کند.
دشمنان سعی دارند درگیری های نیروهای مقاومت و داعش در عراق را به جنگ میان شیعه و سنی تعبیر کنند؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
دشمن قصد دارد اینگونه در میان مردم تبلیغ کند که جنگ در عراق، جنگ میان شیعه و سنی است درحالیکه به هیچ وجه اینگونه نیست؛ امروز درگیریها در عراق و سوریه، جنگ میان جبهه حق و جبهه باطل است؛ نیازی نیست که تمامی جبهه حق لزوما شیعه باشد، لزومی ندارد که تمامی آنها مسلمان باشند، اصلا لزومی ندارد که دارای دین آسمانی باشند یا نه؛ در کنار امام حسین (ع) در عاشورای سال 61 هجری قمری، وهب و ام وهب که نصرانی بودند نیز حضور داشتند. در آن نبرد، وهب به درجه رفیع شهادت نائل آمد ام وهب و همسر وهب نیز همسفر حضرت زینب (س) تا شام و کوفه و مدینه شدند؛ پس در جدال بین حق و باطل، یک قوم یا یک مذهب خاص، "موضوعیت" ندارد.
اعتقاد ما بر این است که تمام آزادگان و حق طلبان جهان در جبهه حق قرار دارند؛ فرقی نمی کند کسی که در جبهه حق قرار گرفته، مسلمان، مسیحی، ایزدی یا سابعی باشد؛ همانگونه که تمامی این 4 گروه امروز در جبهه مقابله با تکفیری ها حضور دارند؛ بسیاری از افرادی که در درون جبهه حق در عراق جهاد می کنند نه شیعه و نه حتی مسلمان هستند اما حضور دارند و خون می دهند و نقش بسزایی در پیروزی های مقاومت دارند.
متقاضیان مبارزه با داعش چگونه می توانند به عراق بیایند و علیه تکفیری ها بجنگند؟ آیا ساز و کار خاصی برای دعوت و یا جذب آنها دارید؟
هم اکنون بیش از 2 سال است که از فتوای جهاد کفایی توسط آیت الله سیستانی می گذرد؛ لذا هر کس که در دنیا این فتوا را شنیده و حس می کند که می تواند توانایی خاص خود را در جبهه مقاومت به کار گیرد، باید در صحنه عراق حضور پیدا کند وگرنه مشمول الذمه است و این فتوا در روز قیامت علیه آن فرد یک حجت می شود.
معنقد هستیم که برای مبارزه با داعش نیازی به دعوت عمومی از مردم وجود ندارد چراکه فرد خودش باید به مرحله ای برسد که شرایط و فتوای صادر شده را درک کند.
نقش و تاثیر آمریکایی ها در وضعیت کنونی عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا آنها از ابتدا واقعا به دنبال مبارزه با داعش بودند؟
زمانیکه ما از دشمن صحبت می کنیم، صرفا منظورمان داعش نیست بلکه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، عربستان، قطر، ترکیه و تمام حامیان داعش، دشمن محسوب می شوند؛ چراکه زمانیکه پدیده داعش در منطقه ظاهر شد، این کشورها حتی حاضر نشدند حتی یک فشنگ در اختیار عراق قرار دهند تا با استفاده از آن جلوی پیشروی های تکفیری ها را بگیرد.
از نیمه سال 2014 که فتوای جهاد کفایی صادر شد تا برج 6 سال 2015 آمریکایی ها هیچ اطلاعات و معلوماتی از استقرار و وضعیت دشمن به ما نمی دادند در حالیکه هواپیماهای بدون سرنشین آنها مدام بالای سر مردم عراق حرکت می کرد.
اعتقاد داریم که پروژه اصلی دشمن در عراق، متعلق به آمریکاست و داعش تنها مجری این پروژه است؛ هدف اصلی پروژه نیز ایجاد خاورمیانه جدید است؛ آمریکا حامی اول و آخر داعش بود و اعتقاد داریم اگر آمریکا نبود اصلا این پروژه ایجاد نمی شد.
آمریکایی ها می دانستند که عراق چه از لحاظ "ارتش" و چه از لحاظ "امکانات" توانایی مقابله با داعش را ندارد؛ اولین کاری که آمریکایی ها پس از ورود به عراق انجام دادند، منحل کردن ارتش و نیروی انتظامی بود؛ آنها تمام تسلیحات نیروهای مسلح عراق را نابود کردند. واقعیت آن بود که ارتش عراق در حد یک نیروی انتظامی فعالیت می کرد و همه می دانند که یک نیروی انتظامی نمی تواند آن نقشی را که ارتش در جنگ ایفا می کند، از خود نشان دهد؛ به همین دلیل بود که هنگامی که داعشی ها وارد عراق شدند، بدون هیچگونه مقاومتی توانستند پیشروی کنند و بر چهار استان مسلط شوند.
آمریکا 12 سال برای حضور داعش در عراق زمینه سازی کرد و نیروهای امنیتی عراق را به شکلی ضعیف ساخته و پرداخته کرد تا نتوانند در مقابل دشمن خارجی مقابله کنند.
پس از صادر شدن فتوای جهاد کفایی توسط آیت الله سیستانی، آمریکایی ها جا خوردند؛ آنها انتظار حضور گسترده نیروهای مردمی و الحشد الشعبی در جبهه های درگیری را نداشتند؛ خیال می کردند که با عقب نشینی حکومت، مردم هم از مواضع خود عقب نشینی می کنند.
آمریکایی ها یک سال پس از حمایت کامل مادی، معنوی، آموزشی و تبلیغاتی داعش، وقتی دیدند که آنها در حال عقب نشینی از 4 استان بزرگ به تصرف درآورده خودشان هستند، حمایت خود را از داعش قطع کردند.
فراموش نکنیم که داعش از 4 استانی که در اختیار گرفته بود، امروز تنها تقریبا یک استان برایش باقی مانده؛ آمریکایی ها وقتیکه شرایط را اینگونه دیدند، رفتار خود را با حکومت عراق عوض کردند و سعی کردند خود را به نوعی در شکست دادن داعش سهیم کنند. در طول سال 2016 ما هیچ حمایت لجستیکی آمریکا از داعشی ها را ندیده ایم.
آمریکایی ها برای سهیم کردن خود در شکست داعش، قرارداد فروش چهار هواپیما را با حکومت عراق امضا کردند؛ یکی از بندهای این قرارداد آن بود که یکی از این 4 هواپیما به حکومت اقلیم کردستان تحویل داده شود؛ اکنون دو هواپیما به حکومت عراق و یک هواپیما به حکومت اقلیم کردستان عراق تحویل داده شده و از سرنوشت هواپیمای چهارم خبری در دست نیست؛ برخی می گویند هواپیمای چهارم نیز به کردستان عراق تحویل داده شده است.
اظهار نظرهای مسعود بارزانی رئیس حکومت اقلیم کردستان عراق درباره تجزیه عراق و ایجاد کشور کردستان را چکونه ارزیابی می کنید؟ آیا به نظر شما بارزانی در زمین دشمن بازی می کند؟
باید در نظر داشته باشیم که کردهای عراق در دو گروه عمده جای می گیرند؛ نخست گروهی که تابع حکومت مرکزی عراق هستند و به تجزیه عراق راضی نمی شوند و خواستار عراق واحد هستند؛ گروه دوم تابع مسعود بارزانی و پیرو سیاست های وی هستند.
این رفتار و عملکرد بارزانی، دشمنان زیادی را برایش ایجاد کرده است؛ نباید از یاد ببریم که مسعود بارزانی در گذشته برای آنکه مجموعه جلال طالبانی را شکست دهد حتی با صدام جنایتکار هم همکاری کرد. اکنون نیز بعید نیست که با دشمن همکاری کند تا افکار و سیاست های آنها را اجرا کند.
در حال حاضر ما اطلاع داریم که اسرائیلی ها در کردستان عراق با عناوینی چون مشاور حضور دارند.
در ایجاد و ادامه جنگ عراق، نقش کشور ترکیه را چگونه می بینید.
پس از معاهده ای که بعد از جنگ جهانی اول حکومت بزرگ عثمانی (شامل چند کشور مصر، فلسطین، سوریه، عراق و لبنان) را به کشورهای مجزا و مستقل تبدیل کرد، ترک ها خود را در دخالت دادن در امور این کشورها صاحب حق می دانستند. این صاحب حق دانستن به سبب آن بود که در یکی از بندهای معاهده تجزیه عثمانی آمده بود که هرگاه در یکی از کشورهای استقلال یافته، آشوب و هرج و مرج و درگیری اتفاق بیفتد و ثبات حکومت مرکزی در آنجا متزلزل شود، آن کشور و یا حتی آن منطقه درگیر شده، باید اتوماتیک وار به عثمانی یا ترکیه امروزی برگردد.
بعد از آشوب ها و درگیری هایی که در عراق پیش آمد به دلیل وجود همان بند موجود در قرارداد تجزیه عثمانی، ترک ها دخالت خود در عراق را قانونی دانستند؛ ترک ها به آن بند قرارداد بسیار امید دارند و معتقدند کشور عراق حتی به اندازه موصل، باید به ترکیه منضم شود.
همچنان مناطق مرزی ترکیه و موصل در اختیار داعش است و نقل و انتقال و تجارت داعشی ها فقط با ترکیه صورت می گیرد؛ در سلسله کوههای حمرین که سرایاالخراسانی آن را آزاد کرد، چاههای نفت زیادی قرار دارد که تمام آنها مدتی در اختیار داعش بود؛ نفت این چاهها را داعشی ها با قیمت ارزان به ترک ها می فروختند؛ با اطلاعات دقیقی که به دست آوردیم، روزانه 5 میلیون دلار از این مناطق نفتی، پول فروش نفت خام به ترکیه، نصیب داعش می شد؛ اگر این 5 میلیون دلار را در ماه و سال ضرب کنیم متوجه می شویم که داعشی ها چگونه با کمک ترکیه خزانه خود را پر می کردند.
بدترین جنایتی که تا کنون در عراق توسط داعشی ها دیدید چه بوده است؟
یادم می آید یک بار جنازه سر بریده یک مرد را دیدم که شکم آن به شکل غیر معمول بزرگ شده بود؛ ابتدا احتمال بمبگذاری در شکم جنازه را دادیم؛ چون متداول بود پس از آنکه با احتیاط دوخت شکم را پاره کردیم دیدیم که داعشی ها در درون بدن آن جنازه، جنازه یک نوزاد سربریده را قرار داده و سپس شکم را دوخته اند.
تا مدت ها این صحنه در مقابل چشمانم بود؛ داعشی ها هیچ انسانیتی ندارند، حتی از حیوانات هم پست تر هستند.
از مکان استقرار ابوبکر البغدادی سرکرده داعش اطلاعی در دست دارید؟
برخی ها می گویند مکان البغدادی در موصل است؛ در تکریت که بودیم نفوذی هایمان گفتند چندی پیش در آنجا حضور داشته؛ نفوذی هایی که ما در میان داعشی ها داشتیم گاهی اوقات به ما اطلاع می دادند که البغدادی یا معاونش در چه مکانی حضور دارد.
به عنوان مثال سال گذشته البغدادی یک شب در منطقه جنوب موصل حضور داشت و شب را در آنجا ماند و هنگامیکه خبر به ما رسید، ما آن منطقه را بمباران کردیم اما ظاهرا قبل از آن البغدادی از آن منطقه فرار کرده بود؛ در عملیات اخیر جبهه مقاومت نیز که در الرمادی و الانبار صورت گرفت، به کاروان ماشین های البغدادی حمله کردیم و بعدا شنیده شد که در جریان این حمله، سرکرده داعشی ها زخمی شده است.
جای ثابت البغدادی که محل استقرار وی باشد مورد اختلاف است؛ برخی ها می گویند گاهی اوقات از طریق موصل راهی ترکیه می شود و از آنجا مجددا به موصل برمی گردد.
این را هم باید بگویم که ملیت تمامی نفوذی هایی که برای ما خبر می آورند، عراقی است.
حضور مدافعان حرم در استان کربلا چگونه است؟ آیا تا کنون اقدامی از سوی دشمن برای ورود به کربلا صورت گرفته است؟
همانگونه که می دانید مرز کربلا با عربستان سعودی باز است و یک صحرای بزرگ به عنوان صحرای "عربستان"، حایل میان دو کشور سعودی و عراق است؛ در این صحرا نیروهای مقاومت حضور دارند گرچه حضورشان گسترده و زیاد نیست؛ نیروهای مقاومت حاضر در صحرای عربستان به صورت گروههایی هستند که مرتبا از وضعیت صحرا سرکشی می کنند و تغییرات و تحرکات احتمالی دشمن را رصد می کنند.
گاهی اوقات تغییراتی در وضعیت صحرا دیده شده و درگیری هایی نیز میان نیروهای مقاومت و دشمنان به وقوع پیوسته است؛ نیروهای مقاومت در استان کربلا حضور دارند و در زمان لازم، عکس العمل مناسب را از خود نشان می دهند.
برخی از رسانه های خارجی مثل "نیویورک تایمز" با زنان و دختران ایزدی در بند داعش که آزاد شده بودند گفتگو کرده است. نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا شما تا بحال اقدامی برای آزادسازی این زنان و دختران انجام داده اید؟
بله. ما هم برای آزادسازی زنان و دختران ایزدی در بند داعش، اقدامات زیادی انجام دادیم اما این اقدامات را مثل رسانه های بیگانه، در بوق و کرنا نکردیم؛ چرا که اخلاق اسلامی اجازه این کار را به ما نمی دهد.
مصاحبه رسانه های خارجی با زنان و دختران ایزدی که آزاد شده اند، خلاف انسانیت و کار بسیار زشتی بود.
به عنوان مثال ما از طریق نفوذی هایی که داشتیم 10 الی 15 زن ایزدی را خریدیم و پس از آنکه آنها را با مشقت و سختی به خارج از منطقه بردیم، آزادشان کردیم.
با هزار مکافات و دادن شهید، می توان یکی دو نفر از این زنان ایزدی که از طرف داعشی ها قیمت گذاری شده اند را آزاد کرد؛ اگر رسانه ای خارجی واقعا دلسوز ایزدی ها هستند بیایند تمام آنها را که هرکدامشان 200 الی 300 دلار قیمت دارند بخرد و آزاد کند؛ با هزار دلار می توان 4 تا 5 زن یا دختر ایزدی را آزاد کرد.
خیلی تشکر می کنیم از حضورتان در
خبرگزاری میزان؛ اگر نکته خاصی باقی مانده در خدمتتان هستیم.
نه نکته خاصی باقی نمانده؛ از شما و همکارانتان تشکر می کنم و امیدوارم روزی برسد که خبر ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) را منتشر کنید.