الهه کولایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفتوگویی با روزنامه شرق داشته است که بخش هایی از آن در ادامه می آید.
به نظرتان اصلاحطلبان اگر قدرت انتخاب بیشتری داشتند، باز هم از حسن روحانی حمایت میکردند؟
این واقعیت که حسن روحانی، یک رئیسجمهور اصلاحطلب نیست، به اشکال گوناگون از سوی جریان اصلاحات و حتی خود حسن روحانی تأیید شده است. من فکر میکنم شرایط کنونی کشور شرایطی نیست که گروههای سیاسی بخواهند با توهمپردازی سالهای گذشته، درصدد احیای جایگاهشان برآیند چراکه با درنظرداشتن واقعیات، چنین فرصتی از سوی سطوح دیگر هرگز به آنها داده نخواهد شد. بنابراین هواداران اصلاحات باید بدانند همه تلاش این جریان سیاسی آن است که براساس واقعیت تصمیم بگیرند و گزینههای عملی را بیشتر مورد توجه قرار دهند. رؤیاگرایی و توهمبافی نمیتواند منجر به تغییرات قابلقبولی شود. به عقیده من حمایت از روحانی درحالیکه او مقابل جریان محافظهکار قرار گرفته است، بهعنوان یک گزینه مقدور، قابلچشمپوشی نیست، البته باید اضافه کنم که عالم سیاست، عالم قطعیت نیست و همیشه نباید انتظار حماسه را داشت.
نقدی به دولت مطرح میشود که به برخی شعارهای انتخاباتیاش از جمله گشایش فضای سیاست داخلی کشور عمل نکرده است. برخی حامیان دولت بر این باورند فرصت اجرای برخی شعارها برای دولت پیش نیامده وگرنه آقای روحانی به شعارها پشت نکرده است. تحلیل شما از این انتقادها چیست؟
وقتی روحانی را از منظر سیاست داخلی و خارجی مورد نقد و ارزیابی قرار میدهیم، این نقد را نیز باید با توجه به موقعیت و شرایط او مطرح کنیم و واقعبینانه درباره عملکرد او سخن بگوییم. به عقیده من رأی به روحانی بیشتر رأی به گزینه شرایط موجود است. من باز هم تأکید میکنم با یادآوری اینکه برخی تصمیمات توهمزده، منابع عظیم ملی را در دورههای گذشته حتی در دوره اصلاحات به باد داد، درک شرایط سهلتر میشود. به همین دلیل دیگر فرصت آزمون و خطا نیست. باید واقعبینانه شرایط را بپذیریم و برای بهترشدن شرایط قدم برداریم.
اگر بخواهید به کارنامه حسن روحانی نمره بدهید، چه نمرهای برای او در نظر میگیرید؟
به عقیده من فرصتهای بسیاری برای اصلاح حوزههای داخلی کشور وجود داشت و دارد که بهخوبی مورد توجه و بهرهبرداری حسن روحانی و تیمش قرار نگرفت. با همه این ایرادات اما تلاش روحانی در سیاست خارجی و ترمیم روابط ایران با جوامع بینالمللی قابلتوجه است.
تحلیلگران میگویند مهمترین فاکتور در موفقیت یا عدم موفقیت دولتها به اراده شخص رئیسجمهورها ارتباط مستقیم دارد، به نظرتان نقطه ضعف و قوت روحانی در رأس دستگاه اجرائی چه بوده است؟
من بر این باور هستم که حسن روحانی بسیار بهتر و قابلقبولتر میتوانست در اصلاح امور کشور نقشآفرینی کند. او میتوانست در چرخش نخبگان و بهکارگیری متخصصان حلقه بسته مدیریت قبیلهای را بشکند، اما این اتفاق رخ نداد. البته همانطورکه قبلتر اشاره کردم، بهناچار باید عملکرد حسن روحانی را در ظرف منطقهای از جهان که در آن ساکن هستیم، بسنجیم، آن وقت است که میشود به عملکرد او نمره قابلقبولی داد.