بدون شک شبکههای ماهوارهای فارسیزبان خارجنشین ابزاری جدی و هدفمند در عرصه جنگ نرم فرهنگی هستند. این رسانهها فارغ از دستهبندی مربوط به قالبهای برنامهسازی یا ترجمه و بازپخش برنامههایی از شبکههای جهانی به دنبال تغییر ساختارهای فکری و ناخودآگاه ذهن جامعه ایران هستند. با در نظرگیری این هدف میتوان دستهبندی نسبتاً گستردهای نیز برای این دست از شبکهها در نظر گرفت که بر اساس جامعه هدف مخاطبان اعم از کوکان، نوجوانان، بزرگسالان از جمله مردان و زنان مجرد و متاهل تعریف میشود. بر همین اساس در چند ساله اخیر سر و کله شبکههایی با دستهبندی مخاطبان نیز پیدا شده که مخاطبان خود را حتی براساس رنج سنی و جنسیت انتخاب میکنند.
برنامه پرگار بیبیسی فارسی با موضوع «زن در ایران باستان» با حضور دو کارشناس در حوزه ادیان و ایران باستان و یک ناشر برگزار شد
در این میان زنان یکی از جدیترین نوع مخاطبان شبکههای ماهوارهای هستند که تأثیرگذاری بر آنها با هدف تغییر باورها و تعمیم آن به خانواده و جامعه در انواع مختلف شبکههای ماهوارهای مورد توجه قرار گرفته است. نگاهی به نوع برنامهسازی، فرهنگسازی و القائات فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی این شبکهها مؤید این مطلب است.
یکی از نمونههای اخیر در برنامه پرگار بیبیسی فارسی رخ داد که یک برنامه میزگرد با حضور کارشناسان در موضوعات مختلف و با تِم عموماً تاریخی است. در این برنامه «زن در ایران باستان» به عنوان موضوع با حضور دو کارشناس در حوزه ادیان و ایران باستان و یک ناشر برگزار شد. در این برنامه سعی شد که نقش و جایگاه زن از ایران باستان و مشخصاً دوران هخامنشی و ساسانی موضوع بحث و بررسی قرار بگیرد که البته انتخاب هوشمندانه این دوره تاریخی با توجه به محدودیتهای زیاد در منابع تاریخی بعضاً مخدوش و نه چندان قابل استناد و همچنین نوع روابط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه ایران، به بحث طراحیشده و هدفمند این برنامه اجازه میداد که راحتتر نتیجه مورد نظر خود را به مخاطب القا کند. در مورد ادعای از پیش طراحیشده بودن بحث و نتیجه هدفمند آن کافیست به همین نکته توجه شود که هر سه کارشناس حاضر در برنامه در محدوده بحث و سوالات مجری، کاملاً همفکر بودند و پیوسته نظرات یکدیگر را تأیید میکردند!
این برنامه از پرگار با هدایت مجری بهائیاش داریوش کریمی از همان ابتدا سعی کرد تصویر زن متمرد در برابر مرد، نقشآفرین در قدرت و تغییرات قدرت ولو به قیمت ترور و روشهای نامشروع مرسوم نظامهای پادشاهی را به عنوان زن معیار معرفی و ستایش کند! حال کارشناسان برنامه ذره ذره سعی میکردند با استناد به منابع تاریخی چندهزار ساله و بسیار ضعیف و تحریف شده دلایل تغییر زن در جامعه ایران را مورد بحث و بررسی قرار دهند.
همانطور که از بیبیسی هم انتظار میرفت، روند برنامه به سمتی رفت که در نهایت دستورات اسلام را برای زن به عنوان عامل اصلی عقبماندگی و انزوا معرفی کند. نظرات به ظاهر کارشناسی این برنامه سعی داشت القا کند که زن در اسلام نقش یک کالا را دارد و این سبک زندگی امروز به زن ایرانی تحمیل شده است.
در این میان حمله به ریشههای الهی دین اسلام که یکی از مؤلفههای بیبیسی در مواجهه با اسلام است، نیز از قلم نیفتاد و در بخشهایی از برنامه ریشههای ظلم به زن در مذاهب زرتشتی و کلیمی عنوان شد که بعدها به دین اسلام نیز سرایت کرده و در نتیجه مستتر از این بحث، اسلام دینی قراردادی و مبتنی بر سلایق حاکمان اسلامی تاریخ معرفی شد.
البته نکته جالب اینجا بود که مسئله انتقاد از ادیان زرتشتی و کلیمی به مذاق دیگر عوامل سلطنتطلب و اسلامستیز خارج نشین خوش نیامد و باعث شد که در انتقاد از این برنامه بیبیسی، برنامهای با عنوان «پاسخ به توهینهای میهمانهای پرگار بیبیسی به زنان ایران باستان» ساخته و ضمن خدشه به منابع تاریخی در مورد هویت، سوابق و سواد و اهداف سیاسی میهمانان افشاگری کرده و حتی کار به فحاشی هم بکشد!
مسئله انتقاد از ادیان زرتشتی و کلیمی به مذاق دیگر عوامل سلطنتطلب و اسلامستیز خارج نشین خوش نیامد و باعث شد که در انتقاد از این برنامه بیبیسی، برنامهای ساخته و ضمن خدشه به منابع تاریخی در مورد هویت، سوابق و سواد و اهداف سیاسی میهمانان افشاگری کنند
برنامه پرگار با موضوع زن در ایران باستان فقط یک نمونه از تلاشهای شبکههای ماهوارهای برای معیارسازی و تغییر باورها و افکار جامعه زنان ایران است، زیرا که زن به عنوان یکی از مهمترین یا شاید تأثیرگذارترین عنصر امروز خانواده ایرانی منشأ تغییرات فرهنگی و اجتماعی جدی در جامعه خواهد بود. این رویه در شبکههای ماهوارهای با موضوع سبک زندگی نیز به شدت مورد نظر است و مؤلفههای مشخصی دارد که در قالبها مختلف پیگیری میشود. در همین رابطه متاسفانه بخشی از مطالبات بعلاوه تغییرات ظاهری و سلیقهای زنان در جامعه ایران را میتوان حاصل همین تأثیرگذاری دانست.
مشارکت سیاسی با رویکرد مخالفت و اعتراض یکی از مؤلفههای سیاسی مورد نظر شبکههای ماهوارهای است که نمون آن را میتوان در تحریک برای شرکت در حوادث پس از انتخابات 88 و وقایع و تجمعات بعد از آن مشاهده کرد. در این موارد میتوان عملیات روانی در جهت تشویق زنان برای قرارگیری در نقطه کانونی عملیات میدانی اعتراضات را نیز مثال زد. یکی از عوامل محرک برای این هدف استفاده از زنان در پوشش اخبار و ارائه تحلیلهای سیاسی از وقایع اعتراضی و همچنین کلیپهای موزیک بود.
مؤلفه دیگر نیز که همواره دستمایه شبکههای مختلف ماهوارهای قرار گرفته، ایجاد و هدایت اعتراضات مدنی با گسترش تفکرات فمنیستی و القای حق ضایع شده زنان در جامعه ایران پس از انقلاب دارد که در چندساله اخیر در انواع برنامهسازیهای شبکههای ماهوارهای مورد استفاده قرار گرفته است. مسائلی مانند معرفی حجاب به عنوان محدویت و تشویق زنان به فعالیتهای مردانه از جمله آنهاست.