اصل ماجرای خودکشی دانشجوی بورسیه دکترا

پس از گذشت دو هفته از حادثه خودکشی دانشجوی بورسیه دکترای دانشگاه کاشان، تشکل های دانشجویی این دانشگاه با صدور بیانیه‌ای، ضمن ارائه شرحی از وضعیت بورسیه مرحوم ایوب آقایی، تأکید کردند: هم ادعای بسیاری از سایت ها مبنی بر اینکه مرحوم آقایی لغو بورسیه شده بود، درست است و هم ادعای دانشگاه مبنی بر اینکه ایشان در حال حاضر بورسیه بوده، صحت دارد و هر یک، بخشی از واقعیت را بیان می‌کنند.

در این بیانیه همچنین تأکید شده است: لازم است مسئولین دولت و مجلس ضمن پیگیری مجدانه این موضوع، فکری اساسی برای صدها ایوب آقایی دیگر بکنند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

«اینکه برخی از افراد برای رسیدن به اغراض سیاسی، جنجال بورسیه ها را مطرح کردند و با این کار صدها جوان نخبه کشور را قربانی کردند، جرمی است نابخشودنی که باید در مقابل ملت شریف ایران و خدای متعال پاسخگو باشند.»

در روزهای گذشته شاهد خودکشی آقای ایوب آقایی دانشجوی دکترای دانشگاه کاشان بودیم. بر خود لازم می دانیم این ضایعه دردناک را به خانواده و دوستان داغدار آن مرحوم و جامعه دانشگاهی کشور تسلیت گفته و برای روشن شدن فضا به چند نکته اشاره کنیم.

با کنار هم قرار دادن مجموع صحبت های مسئولین دانشگاه، صحبت های خود مرحوم آقایی در شبکه های اجتماعی که در سایت‌های خبری بیان شده - و تکذیبیه یا شکایتی در مورد آن انجام نشده - و حرف های دانشجویان دانشگاه درباره آن مرحوم، به جمع‌بندی زیر رسیدیم که به صورت سوال از مسئولان دانشگاه مطرح می کنیم که آیا این مطالب با مستندات شما مطابق هست یا نه؟

در سال ۱۳۹۰ مرحوم آقایی علیرغم اینکه یکی از شرایط حداقل معدل لازم برای بورسیه وزارت علوم را نداشتند، به عنوان بورسیه وزارت علوم پذیرفته شده و در دانشگاه کاشان مشغول به تحصیل می‌شوند. ایشان بعد از گذراندن دروس تخصصی برای جایابی اقدام می کند و در مصاحبه عمومی و تخصصی در دانشگاه آیت الله بروجردی لرستان شرکت کرده و به صورت شفاهی از این دانشگاه قول جایابی می‌گیرد، ولی با تغییر دولت این موضوع منتفی می‌شود. با برپا شدن جنجال بورسیه ها، در آبان ۹۳ وزارت علوم اطلاعیه ای منتشر می کند و اعلام می کند از بین ۳۷۷۲ که بین سال های ۸۸ تا ۹۲ بورسیه شده اند، ۵۰۸ نفر- از جمله مرحوم آقایی- فاقد حداقل شرایط معدلی بوده اند و حکم «لغو بورس، ادامه تحصیل با هزینه شخصی و بازگرداندن هزینه های پرداختی وزارت» را برای آنها صادر می کند. چند هفته بعد، نامه ای به دست وی می‌رسد مبنی بر اینکه تا آخر ترم جاری، برای تعیین نحوه بازگرداندن هزینه های پرداختی وزارت علوم مراجعه کند. آن مرحوم اعتراض خود را از طریق مسئولین دانشگاه پیگیری می‌کند و به نتیجه ای نمی‌رسد تا در نهایت در اواخر دی ماه به دیوان عدالت اداری مراجعه کرده و از وزارت علوم شکایت می کند، اما این شکایت هم راه به جایی نمی برد.

ماجرا می گذرد تا در ۱۳ خرداد ۹۴ رهبری در سخنرانی خود به موضوع ظلم روا شده به بورسیه ها اشاره کردند. چند روز بعد حکم مرحوم آقایی تغییر می کند و به «مجاز به ادامه تحصیل، تا زمان جایابی» تبدیل می‌شود و وزارت علوم ۴۰ میلیون تومان به عنوان شهریه ایشان به حساب دانشگاه کاشان واریز می‌کند. اگرچه شهریه دانشگاه پرداخت می شود ولی مقرری که وزارت علوم باید به دانشجویان بورسیه پرداخت کند- حدودا ماهیانه یک میلیون تومان- به ایشان داده نمی شود و از طرفی وقتی برای جایابی به دانشگاه های معرفی شده توسط وزارت علوم مراجعه می‌کند، دانشگاه ها حاضر به پذیرش ایشان نمی شوند.

این مشکل تنها مربوط به مرحوم آقایی نبوده و به نظر می‌رسد قانون نانوشته‌ای در دانشگاه ها وجود دارد که نباید دانشجویان بورسیه را پذیرش کنند. آن مرحوم همچنین برای دریافت پژوهانه ۵۰۰ هزار تومانی دانشجویان دکتری اقدام می‌کند ولی از آنجا که بورسیه محسوب می شده، این پول نیز به او تعلق نمی‌گیرد. علاوه بر مقرری و پژوهانه، علیرغم اینکه وزارت علوم ۴۰ میلیون تومان به حساب دانشگاه واریز کرده بود، تا ترم هشتم، یک ریال هم برای تامین مواد آزمایشگاهی پروژه به ایشان داده نمی‌شود و این در حالی است که ۴۰ درصد از شهریه ای که وزارت علوم به دانشگاه می دهد باید صرف رساله دانشجو شود.

اما مشکلات این مرحوم به همین جا ختم نمی شود. به گواه دوستان و نزدیکان وی، ایشان از صبح زود تا نیمه های شب را در آزمایشگاه بوده و روی رساله خود کار می‌کرده، ولی با توجه به اتفاقات گفته شده، پروژه ایشان به ترم ۹ و ۱۰ کشیده شدهاست. در ترم ۱۰ حدود پنج میلیون تومان هزینه سنوات و حدود یک میلیون تومان هزینه خوابگاه به مشکلات قبلی ایشان اضافه می‌شود.

با توجه به داستان بورسیه مرحوم آقایی که در بالا گفته شد و قسمت عمده آن صحبت های خود ایشان در شبکه های مجازی است، ذکر چند نکته لازم است:

۱. هم ادعای بسیاری از سایت ها مبنی بر اینکه مرحوم آقایی لغو بورسیه شده بود، درست است و هم ادعای دانشگاه مبنی بر اینکه وی در حال حاضر بورسیه بوده، صحت دارد و هر یک بخشی از واقعیت را بیان می کند. با این وجود، نکته ای که نمی توان از آن چشم‌پوشی کرد این است که ظلم بزرگی که به دانشجویان بورسیه از جمله مرحوم آقایی روا شده است و عدم پرداخت مقرری و پژوهانه و هزینه های رساله و گرفتن هزینه های چند میلیونی به دلیل سنواتی شدن و از همه مهمتر بلاتکلیفی طولانی مدت، فشار روانی بسیار شدیدی را به این دانشجویان وارد می کند که می تواند تاثیر مهمی در تصمیم مرحوم آقایی به خودکشی داشته باشد.

۲. بنا به اطلاعیه وزارت علوم دولت یازدهم، ۹۹% دانشجویان بورسیه که مرحوم آقایی هم یکی از آنها بوده، تخلف، جرم یا دروغ و اشتباهی در جریان بورسیه شدن، مرتکب نشده اند و اگر مشکلی هم بوده مربوط به مدیران و دستورالعمل های وزارتخانه بوده است. اینکه برخی از افراد برای رسیدن به اغراض سیاسی، جنجال بورسیه ها را مطرح کردند و با این کار صدها جوان نخبه کشور را قربانی کردند، جرمی است نابخشودنی که باید در مقابل ملت شریف ایران و خدای متعال پاسخگو باشند.

۳. لازم است مسئولین دولت و مجلس ضمن پیگیری مجدانه این موضوع، فکری اساسی برای صدها ایوب آقایی دیگر بکنند. کسانی که در جریان بورسیه ها مورد ظلم قرار گرفته اند و علاوه بر اینکه حمایت های مالی لازم از آنها انجام نشده است، در حال رسیدن به سنوات غیرمجاز هستند و شرایط لازم برای پیش بردن مناسب رساله خود را نداشته اند و در آستانه جریمه های مربوط به سنوات و اخراج قرار گرفته اند. بیم آن وجود دارد که اگر فکر عاجلی به حال این دانشجویان نشود شاهد تکرار حوادثی غیرقابل جبران نظیر حادثه فعلی باشیم.

فاعتبروا یا اولی الابصار

و السلام علیکم ورحمة الله

 

بسیج دانشجویی دانشگاه کاشان

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان

انجمن اسلامی مستقل دانشگاه کاشان»