این اظهارنظر عجیب روحانی در شرایطی است که فیشهای نجومی مدیران آن هم در شرایطی که به اذعان حامیان دولت، سیاستهای دولت برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم به شکست انجامیده، به یک بحران بزرگ در مقیاس ملی تبدیل شده و از آنجا که نوعی تبعیض و بیعدالتی آشکار است، فریاد اعتراض مردم را بلند کرده است. با این حال حسن روحانی بهرغم آنکه میگوید با مدیران متخلف برخورد میکند اما با اظهارات خود و پیش کشیدن مسائلی مانند سفارت عربستان یا دستاویز همیشگی دولت او یعنی ماجرای نفت و احتمالا بابک زنجانی، به گونهای سخن میگوید که گویی تلاش میشود از اهمیت فاجعه فیشهای حقوقی کاسته شود.
اظهارات عجیب حسن روحانی دیروز و در همایش سراسری قوهقضائیه گفته شد. در حالی که مطالبه عمومی از قوهقضائیه در شرایط فعلی، رسیدگی عادلانه به ماجرای فیشهای حقوقی است و مردم در انتظار محاکمه صاحبان حقوقهای چندصد میلیونی آن هم در وضعیت معیشتی فعلی هستند، حسن روحانی درباره مقوله اعتماد مردم به دستگاه قضایی، موضوع سفارت عربستان را پیش کشید! او گفت: قوهقضائیه قبل از آنکه به بحث رفع تخاصم بپردازد و رسیدگی به شکایات مردم و احقاق حقوق مردم و اجرای عدالت کند، باید مورد اعتماد جامعه باشد. هر مقدار اعتماد مردم به قوهقضائیه بیشتر باشد در آن جامعه امنیت قضایی بیشتر خواهد بود.
ممکن است یک قوهقضائیه از هر نظر فعال در یک کشوری باشد اما دید مردم و نظر مردم نسبت به قوهقضائیه و قضات اعتمادآور نباشد، این بدان معناست که از قضاوت مهمتر شاید نحوه بیان فعالیت قوهقضائیه و شفافیت کار قضایی برای جلب اعتماد مردم است. به گزارش میزان، وی تصریح کرد: مردم میخواهند بدانند اگر عدهای خودسر به یک سفارت خارجی برخلاف قانون و امنیت عمومی کشور حمله کردند که عاملانشان و آمرانشان بخوبی روشن هستند، قوهقضائیه چگونه برخورد میکند و چگونه اجرای این حکم به سمع و نظر مردم میرسد.
این به معنای آن است که یک کشور در برابر سفارتخانههای خارجی مسؤولیت دارد و امنیت آن سرزمین را بردوش و عهده گرفته است. روحانی گفت: اگر مردم ما نسبت به اینگونه مسائل بخوبی و شفافیت بدانند که در دستگاه قضایی چه شده است به همان نسبت اعتماد مردم به دستگاه قضایی و اعتماد جهانی به کشور ما و دستگاه قضایی بیشتر میشود. به دنبال این نیستیم که دیگران برای ما کف میزنند یا نمیزنند، مهم این است که ما در پیشگاه وجدان خودمان و افکار عمومی جهانیان چگونه عمل میکنیم و چگونه عدل اسلامی را به رخ جهانیان میکشیم که اینجا سرزمین مولای متقیان حضرت علی(ع) است و اگر اموال مردم و پول بیتالمال و پول نفت مردم را عدهای به تاراج و به یغما بردهاند، مردم ما میخواهند بدانند که این سازماندهی از کجا بوده است و چه کسانی مجوز صادر کرده و برنامهریزی کردهاند. این پول چگونه در اختیار افراد قرارگرفته است.
حالا یک غفلتی شد!
روحانی در ادامه اظهاراتش ناگزیر به فاجعه فیشهای حقوقی اشاره کرد اما اظهارات او به گونهای بود که به نظر میرسد با روایت و قضاوت عمومی نسبت به این ماجرا بسیار متفاوت باشد. او درباره فیشهای حقوقی گفت: همین مساله اخیری که سر و صدا به راه انداخت درباره فیش حقوقی برخی مدیران که خود نشانه این بوده یک غفلتی در این زمینه صورت گرفته است و حتی قبل از اینکه کاری را انجام دهند میآید و ورود میکند اما در عین حال میبینیم که سالهاست یک اتفاقاتی رخ داده و در برخی موارد حقوقهای غیرمتعارف گرفتند که البته هم باید با این معضل برخورد و درمان شود و حتما ما این کار را خواهیم کرد و برخورد میکنیم و نتیجه آن را به استماع مردم خواهیم رساند و هم باید حواسمان جمع باشد که اکثریت قاطع مدیران سالم جامعه ما حیثیت آنان، تلاششان و فداکاریشان مورد خدشه قرار نگیرد.
هر دوی اینها باید مدنظر باشد و در این موضوع و مساله هم نیاز به کمک هر دو قوه یا هر سه قوه داریم. این اظهارات حسن روحانی همانگونه که گفته شد به نظر میرسد با قضاوت و دیدگاه عمومی درباره فاجعه فیشهای حقوقی بسیار متفاوت است. او میگوید فاجعه فیشهای حقوقی در دولتهای گذشته هم بوده است! در واقع این اظهارنظر میتواند به این معنا باشد که حقوقهای چندصد میلیونی یک رویه ثابت در دولتها بوده است و مختص به دولت او نیست! این اظهارنظر روحانی درحالی است که اساسا چنین حقوقهایی در دولتهای سابق سابقه نداشته است و موضوع مهمتر نیز این است که در شرایطی که مردم به خاطر وضعیت معیشتی خود، نسبت به حقوقهای نجومی مدیران به خشم آمدهاند، آقای روحانی اگرچه از برخورد با متخلفان میگوید اما گویا در حال توجیه ماجراست!
بیخیال منا، بیخیال بمب 500 کیلویی!
ماجرای ورود غیرقانونی به سفارت آلسعود در تهران از سوی قوهقضائیه در حال رسیدگی است. تعدادی از عوامل این اقدام غیرقانونی دستگیر و آنگونه که حجتالاسلام محسنیاژهای اخیرا اعلام کرده برای آنها کیفرخواست صادر شده و بزودی محاکمه میشوند. در این میان اما تمرکز ویژه حسن روحانی بر این ماجرا در شرایطی است که به نظر میرسد در شرایط فعلی این رفتار وی خلاف مطالبه و ذائقه عمومی است. ماجرای تاسفبار سفارت سعودی در تهران پس از یک سلسلهاقدامات ضدایرانی آلسعود و در پی انفعال مشکوک وزارت امور خارجه ایران در قبال این اقدامات ضدایرانی رخ داد.
ماجرای حمله به سفارت ایران در بیروت و پس از آن تجاوز به 2 نوجوان ایرانی در فرودگاه جده تا بهراه انداختن جنگ منطقهای و بویژه جنگ نفتی علیه ایران از عزم سعودی برای ایجاد یک جنگ فراگیر علیه ایران خبر میداد. پس از آن فاجعه منا و رفتار غیرانسانی حکام سعودی علیه کشتهشدگان ایرانی و توهین آشکار به دولت ایران بود که نشان میداد سعودیها علیه مردم ایران شمشیر را از رو بستهاند. این رفتارها اما در داخل ایران بهرغم اینکه یک خشم عمومی را علیه آلسعود برانگیخت اما دولت حسن روحانی نهتنها این خشم عمومی را نمایندگی نکرد بلکه عملا و صراحتا در مقابل مطالبه عمومی برای تنبیه آلسعود ایستاد به گونهای که اکنون خانوادههای قربانیان فاجعه منا از عملکرد دولت روحانی بویژه محمدجواد ظریف دل خون هستند.
با وجود همه این موارد اما آنچه اظهارات سعودیپسند روحانی را تاسفآور کرده، ماجرای عملیاتهای اخیر تروریستی عوامل سعودی در ایران است. وزارت اطلاعات اخیرا برخی عوامل یک شبکه تروریستی وابسته به عربستان سعودی را دستگیر کرد. براساس اطلاعیه وزارت اطلاعات و نیز اظهارات وزیر، این شبکه قصد بمبگذاری و عملیاتهای انتحاری در تهران و برخی شهرهای ایران را داشتند.
برخی شنیدهها حاکی است عوامل این شبکه سعودی 500 نقطه را در تهران برای عملیات بمبگذاری نشانهگذاری کرده بودند. کشف بزرگ وزارت اطلاعات در یکی از خانههای تیمی تروریستها در تهران، 500 کیلوگرم مواد منفجره بوده است! تروریستها قصد داشتند در شبهای قدر عملیاتهای خود را اجرا کنند. در چنین شرایطی که آلسعود امنیت شهروندان ایرانی را حتی در خانههای خودشان نیز به خطر انداخته، حسن روحانی چگونه میتواند ادعا کند مطالبه مردم محاکمه عوامل حمله به سفارت سعودی است؟! موضوع طراحی سعودیها برای ناامن کردن ایران موضوعی بود که علی لاریجانی در همین همایش سراسری قوهقضائیه به آن اشاره کرد. لاریجانی با بیان اینکه خلق بحران در منطقه تبدیل به سیاست شده است، گفت: سعودیها به دلیل عدم توفیق در یمن و ناامیدی در رفتارهای دیپلماتیکشان چارهای جز ایجاد بحران در منطقه نمیبینند.
سعودیها بحرانهایی را برای برخی کشورهای منطقه و تجزیه برخی کشورها دنبال میکنند، ما باید یک ارزیابی از این وضعیت در منطقه داشته باشیم. رئیس قوه مقننه افزود: روند جریانهای تروریستی در منطقه نشان میدهد موضوع تروریسم هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی رو به گسترش است، بعید به نظر میرسد موضوع تروریسم به نحو کوتاهمدت، علاجپذیر باشد، با یک بحران تروریستی حداقل میانمدت در منطقه مواجه هستیم و هر روز جلوه جدیدی از تروریسم در منطقه را میبینیم، در این میان باید پرسید آیا میتوان حدس زد هدف مهم خلق بحران و افزایش جریانهای تروریستی چیست؟ وی ادامه داد: یکی از موارد پراهمیت در همه این اقدامات این است که هیمنه ایران را در داخل دچار تردید کنند، میخواهند شرایطی ایجاد کنند که حکومت مرکزی در ایران از اقتدار لازم برخوردار نباشد. سعودیها با برخی گروهکهای بیآبروی منطقه در شرق کشور تماسهایی داشتند تا سر و صدایی ایجاد کنند، همچنین برخی ضد انقلاب هم با برخی گروهکهای تروریستی در غرب کشور تماس گرفتند تا آنجا سر و صدا ایجاد کنند، از این جهت باید خیلی توجه کرد، اگر میبینیم دیگران به دنبال آن هستند که در داخل کشور اقتدار جمهوری اسلامی ایران را مخدوش کنند، باید تلاش کنیم این اتفاق نیفتد.
انتقاد آیتالله از اشراف اپوزیسیوننما!
آیتالله آملیلاریجانی، رئیس دستگاه قضا در همایش سراسری قوهقضائیه از برخی افراد که 37 سال است در نظام مسؤولیت دارند اما اکنون زبان اپوزیسیون شدهاند؛ انتقاد کرد و از آنها خواست نسبت به روابط آقازادههایشان با مفسدان توجه کنند! رئیس قوهقضائیه بیان داشت: یک آقای بزرگواری استدال کرده که من در دفتر کارم بودم و یک فرد آمده و گفته من هیچ توقعی ندارم جز اینکه در دادگستری به پرونده من عادلانه رسیدگی شود؛ و این آقا گفته چرا باید اینگونه باشد که تن مردم بلرزد؛ من از بابت اینگونه استدلالها و ارزیابیها واقعا متاسفم. آیتالله آملیلاریجانی تصریح کرد: پس از گذشت 37 سال کسانی که لسان انتقاد باز کردهاند، خودشان در این کشور مسؤول بودهاند و حالا یک دفعه نقش عوض کردهاند و اپوزیسیون شدهاند، برخی از اینها خودشان اشرافیگری را در کشور راه انداختند اما یادشان رفته است؛ یک نگاه به خودشان و آقازادهها و اطرافشان بیندازند و به سرمایهدارهای مفسدی که با آنها روابطی دارند نگاه کنند، آن وقت مشخص میشود که مشکل کجاست. رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: بنده نمیخواهم دفاع متعصبانه کنم. قوهقضائیه کمبودهایی دارد و بعضا تخلفهایی نیز در آن وجود دارد اما ما در بستر و محدوده زمینی و با وجود محدودیتها فعالیت میکنیم با این وجود آیا قوهقضائیه مسیر تکاملی را سیر نمیکند و با متخلفان برخورد نمیکند؟ آیا ما با قضاتی که متخلف هستند و بعضا رشوه دریافت میکنند ساختهایم؟ این در حالی است که در سال گذشته میزان افرادی که از قوهقضائیه منفصل کردیم بیش از 50 نفر بوده است، بنابراین دستگاه قضا بنای سازش با تخلف ندارد.