احمد توکلی نماینده سابق مردم تهران در مجلس نهم نامهای را خطاب به دادستان با عنوان «جناب آقای دادستان! از مردم در برابر قانونشکنان یقه سفید حمایت کنید تا در مبارزه با فساد در کنارتان باشند» نوشت که متن آن به شرح ذیل است:
جناب آقای دادستان!
از مردم در برابر قانونشکنان یقه سفید حمایت کنید تا در مبارزه با فساد در کنارتان باشند
دیروز نوشتم که جناب جعفری دادستان محترم تهران روز چهارشنبه دوم خرداد پیرامون مبارزه با فساد مواضعی مهم، واقعبینانه و امیدوارکننده گرفت. مهم بود هم به دلیل جایگاه گوینده و نیز به این دلیل که از استدلال پشتیبانیکننده برخوردار بود. مطلب با این جمعبندی پایان یافت که برای توفیق بیشتر قوه قضائیه در مبارزه با فساد (که در اولویت یک قوه قضائیه قرار داده شده است) باید دادستان تهران بیش از پیش از آزادیهای مشروع دفاع کند.
محور مهم دیگر در موضعگیری دادستان این بود که با تأکید و صراحت تام و به درستی، راه نجات کشور از فساد را حضور مردم در میدان مبارزه خواند و گفت: "امروز باید به این مردم اعتماد کنیم؛ این هنری است که در مبازره با فساد باید مورد توجه قرار گیرد. اعتماد مردم باید بهگونهای جلب شود که پس از اعلام خبر محکومیت یک فرد، نگویند که چرا افراد پشت پرده محکوم نشدند."
نسخه مردم محور دادستان، بر آموزههای متقن دینی، تجربههای بشری و تحقیقات علمی متکی است. از مسلمات فقهی ماست که نظارت بر امور، به ویژه امور مربوط به حکومت را اسلام با وجوب امر به معروف و نهی از منکر به مردم سپرده است. همان واجب که علی علیهالسلام دربارهاش فرمود: "همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطرهاى است در برابر دریاى عمیق و مواج که اگر ترک شود، اشرار بر جامعه مسلط میشوند. به فتوای امامخمینی (رحمةالله علیه) اگر نهی از منکر به شکل فردی مؤثر نبود یارگیری برای حرکت جمعی واجب است. در تجربه بشری سازمانهای مردمنهاد شکل گرفته است.
بزرگترین NGO جهان، شفافیت بینالمللی (Transparency International) است که برای مبارزه با فساد تأسیس شده است. در تحقیقات اقتصاد سیاسی نیز با انتشار پژوهشهای جدید، هر روز شاهد تازهای بر ضرورت حضور مردم در مبارزه با فساد پیدا میشود.
اعتماد مسئولان به مردم و جلب اعتماد مردم به دستگاههای مسئول مبارزه با فساد، تأکید دیگر جناب دادستان است که برای مشارکت مردم در مبارزه با فساد طریقیت دارد. اما چگونه به مردم اعتماد کنیم؟ امیر مؤمنان به این پرسش پاسخی عجیب میدهد: "بدان، بهترین چیزى که اعتماد و خوشبینی حاکمان را نسبت به مردم سبب مىشود، نیکى کردن حاکم است در حق مردم و کاستن از بار رنج آنان و وادار نکردنشان به انجام کارهایى است که بدان ملزم نیستند. "ظاهرا مبنای این دستور توجه دادن به این حقیقت است که مردم عموماً قدرشناساند و به خادمان صادق خود خیانت نمیکنند. یعنی اگر دادستان یا وزیر یا نماینده مجلس بخواهند به مردم اعتماد کنند باید به آنان خدمت کنند، از رنجشان بکاهند و از زورگویی به آنان بپرهیزند.
چه کنیم مردم به حاکمان اعتماد کنند؟ حکومت هر چه شفافتر عمل کند و مردم را شایسته آگاهی از همه مسائل بداند، بیشتر و بهتر اعتماد مردم را جلب میکند. امیر مؤمنان میفرماید: اگر دیدی به سبب اتخاذ سیاستی یا اعمال سیاستی مردم گمان اتلاف منابع یا تبعیض در توزیع منابع در تو بردند، با صراحت عذر خویش را با مردم در میان بگذار و با بکار گرفتن این صراحت بدگمانی آنان را نسبت به خود تعدیل کن". (نامه 53)
باز در جای دیگری میفرماید: بدانید حقّ شما بر من است که چیزى را از شما جز اسرار جنگ پنهان ندارم". در واقع حضرت امیر بیشترین شفافیت را در حکمرانی دستور میدهند. شفافیت رفتار کردن به نحوی است که دیگران به آسانی بتوانند بدانند که چه اتفاقی دارد میافتد. شفافیت بر باز بودن، امکان برقراری ارتباط و قابل محاسبه بودن دلالت میکند. رهبر فرزانه ما همین مضمون را در تعریف شفافیت بکار میگیرد: "شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار [دهد]... (29/06/1388)
اکثر مسئولان برخلاف این روش عمل میکنند. به ویژه در پروندههای فساد اطلاعات دیر و بسیار محتاطانه داده میشود. طبق اصل 165 قانون اساسی دادگاهها، جز در دو سه استثنا، باید علنی باشد. در چند درصد دادگاهها این اصل رعایت میشود؟ رعایت این اصل ضرورتی حتمی است. زیرا در مرحله فساد سیستمی اعتماد مردم بسیار ضعیف است و عدم شفافیت با دامن زدن به شایعات از مشروعیت قوه قضا میکاهد.
میدانم محدودیت مذکور در ماده 188 دست شما را بسته است، ولی استناد به ماده 188 آئین دادرسی موجه نیست چرا که دادن لایحه قضایی از جمله وظایف قوه است. علنی نبودن محاکمه مهدی هاشمی چقدر این کار برجسته قوه را زیر سؤال برد؟ جناب دادستان اطلاعرسانی مؤثر و حمایت از قضات را به درستی از لوازم توفیق در مبارزه با فساد شمرد در حالی که تعریف مضیق علنی بودن در ماده 188 و رعایت نکردن همین حد ناکافی در اغلب دادگاهها، مانع تأمین این لوازم است؛ بلکه قضات شریف را در مظان اتهام تبانی با صاحبان زر و زور قرار میدهد، دست روزنامهنگاران پاک را میبندد و برای رسانههای فاسد نیز میدان میگشاید. قوه میتواند اصلاح ماده 188 را از مجلس بخواهد.
دادستان همچنین گفت: "عملکرد قوه قضائیه در مقابله با مفاسد اقتصادی نسبت به گذشته در وضعیت بهتری قرار دارد؛ اما راه نجات و برون رفت از این وضعیت، استفاده از ظرفیت مردم است". بهترین نوع حضور مردم تحرک ایجابی است یعنی برای دفع فساد از خود مایه بگذارند و به طور فعال وارد عرصه مبارزه شوند. به شکل فردی یا جمعی متشکل.
میخواهم نقش قوه قضائیه را در تحقق این حضور مردمی نشان دهم. فرض کنید کارشناس متدین و وطندوستی موردی از فساد در دستگاه محل کارش به مقامات یا نمایندگان مجلس یا سازمان مردم نهاد قانونی که موضوعش مبارزه با فساد است خبر داد. آیا قانون از او در برابر زورگویی و انتقامجویی مسئول یا مسئولان خودخواه و یا فاسد حمایت میکند؟ جواب مثبت است. لااقل سه قانون که در مجلسهای هفتم، هشتم و نهم تصویب شده از وی حمایت میکند. مثلاً قانون ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد مصوب 1387، در ماده 17 چنین مقرر کرده است:
"ماده 17ـ دولت مکلف است طبق مقررات این قانون نسبت به حمایت قانونی و تأمین امنیت و جبران خسارت اشخاصی که تحت عنوان مخبر یا گزارشدهنده، اطلاعات خود را برای پیشگیری، کشف یا اثبات جرم و همچنین شناسایی مرتکب، در اختیار مراجع ذیصلاح قرار میدهند و به این دلیل در معرض تهدید و اقدامات انتقامجویانه قرار میگیرند، اقدام نماید. ...." آیا حمایت میکنند؟
قانون حمایت از آمران به معروف و نهی کنندگان از منکر مصوب 1394 در ماده 8 حق تمام آحاد ملت ایران میداند که از رهبری تا یک کارمند عادی را آمرانه به معروفی بخواند یا از منکری نهی کند و در ماده 9 هر شخصی را، هر که باشد، که با فشار اداری و مالی بخواهد مانع امر به معروف و نهی از منکر او بشود، مجرم شناخته و برایش مجازات تعیین کرده است. آیا تاکنون این نوع مجرمان مجازات شدهاند؟ اگر این احکام قانونی اجرا شود مردم برای کمک به قوه قضائیه در مبارزه با فساد به میدان خواهند آمد.
درباره شفافیت که بیشترین اثر پیشگیرانه را برای کاهش فساد و ایجاد رانت دارد، قانون آزادی انتشار و دسترسی به اطلاعات مصوب 1387 را داریم. این قانون دسترسی به اطلاعات غیر از اسرار دولتی را حق هر ایرانی میشمارد. دستگاهها حتی حق ندارند از متقاضی اطلاعات علت تقاضایش را بپرسند. آیا دستگاهها اطلاعات درخواستی را میدهند؟
در قدرت بخشیدن به تحرکات جمعی برای اصلاح امور، قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1393 در ماده 66 به سمنها (NGOها) حق میدهد علیه قانونشکنیها در موضوع کار خویش اعلام جرم کنند. در تبصره 3 این ماده وزیر دادگستری موظف شده تا طی سه ماهه اول هر سال، اسامی سمنهای دارای صلاحیت را با کمک وزیر کشور تعیین کند و به تأیید رئیس قوه قضائیه برساند. این حکم مترقی که قدرت قوه را در مبارزه با فساد به مراتب میافزاید، اجرا شده است؟
دادستان محترم توجه دارند که هر حکم قانونی که مسئول اجرایش از انجام آن خودداری کند یا کسی از اجرای قوانین ممانعت کند، طبق قانون مجازات اسلامی مرتکب جرم شده و باید تعقیب، محاکمه و مجازات شود. اتفاقاً جرم جنبه عمومی دارد و دادستان مسئول تعقیب متهمان این عرصه است. اگر دادستانی به این قبیل جرائم رسیدگی کند آنگاه مشاهده خواهد کرد مردم احساس امنیت کرده و صادقانه در کنار قوه قضائیه با زرپرستان روزمدار و مزور که عموماً از همان مجرمان یقه سفید هستند، خواهند جنگید.
جناب آقای دادستان!
از مردم در برابر یقه سفیدان زورگوی سه قوه که دست در دست زرپرستان یقه سفید آن طرف میز دارند، حمایت کنید تا شاهد حضور آنان در کنار خویش برای مبارزه با فساد باشید. چیز زیادی نیست فقط قدرت قانونی خود را علیه قانون شکنان زرطلب زورگو بکار بگیرید.
احمد توکلی