عباس عراقچی عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در روزهای اخیر با دفاع از برجام، گفته است: جنگ اقتصادی بسیار سنگینی علیه کشور وجود داشت و با توافق هستهای، این جنگ به خاتمه رسیده است.
اظهارات عراقچی که مشخصا همسو با سایر مواضع دولتیها و در راستای بزرگنمایی دستاوردهای برجام است؛ یک رویکرد خطرناک دیگر نیز در بر دارد و آن فرضیه نادرست پایان جنگ اقتصادی علیه کشورمان با توافق هستهای است.
فرضیه غلط پایان جنگ اقتصادی علیه ایران با برجام، اگر به سایر سیاستگذاران دولت خصوصا، تصمیمگیران اقتصادی سرایت کند؛ طبیعتا باید شاهد بیتفاوتی نسبت به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در تصمیمات اقتصادی دولت باشیم. چون اگر جنگ اقتصادی علیه ایران، خاتمه یافته باشد، دیگر نیازی هم به اقتصاد مقاومتی نیست.
از آنجا که دولتمردان و از جمله آقای عراقچی احتمالا این نقد رسانهای را همچون سایر نقدها، در جهت تخریب دولت میدانند و استدلالهای ارائهشده را نپذیرند، لاجرم آقای عراقچی را به مواضع رهبر معظم انقلاب در 5 ماهی که از اجرای توافق هستهای گذشته ارجاع میدهیم تا این رویکرد را هرچه سریعتر اصلاح کنند.
* افزایش تاکیدات رهبری بر مقاومسازی اقتصاد
مروری بر فرامین مهم رهبر معظم انقلاب پس از 27 دیماه سال گذشته، یعنی اجرای توافق هستهای، نشان میدهد تاکیدات و تصریحات ایشان بر لزوم آمادگی کشور برای هجمههای دشمن از جمله در عرصه اقتصادی و همینطور پیگیری ایشان برای اجرای اقتصاد مقاومتی، حتی بیشتر از دوران تحریمها (قبل از توافق هستهای) شده است.
در تمام بیاناتی که رهبر معظم انقلاب از 27 دیماه سال گذشته تاکنون در دیدار با گروههای مختلف داشتهاند، حتی اشارهای نیز به اینکه جنگ اقتصادی دشمنان علیه ایران تمام شده، به چشم نمیخورد؛ بلکه ایشان با صراحت بیشتری بر لزوم مقاومسازی اقتصاد کشور در برابر فشارهای دشمنان، تاکید کردهاند و انتقادات معظم له از کمکاریهای دولت در عرصه اقتصاد مقاومتی، گاه بیسابقه شده و به علت همین کمکاریها، راهکارهای ریز عملیاتی نیز برای مقاوم ساختن اقتصاد کشور (مثل سخنرانی ابتدای امسال) بیان کردهاند.
رهبر معظم انقلاب حتی با تصریح بیشتری نسبت به اقدامات خلاف اقتصاد مقاومتی که از جانب برخی دستگاههای دولتی صورت گرفت (مثل مجوز ورود خودروهای آمریکایی) موضع گرفتهاند و خواستار توقف این اقدامات شدهاند که احتمالا ناشی از همان تفکر آقای عراقچی است که جنگ اقتصادی علیه ایران تمام شده است.
نکته مهمتر آن که بر اساس بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم هفته گذشته سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)، هدف آمریکاییها از توافق هستهای نیز هجوم به اقتصاد ایران و از شیوه دیگری غیر از تحریمها است.
ایشان فرمودند: ببینید، آنها خودشان -آمریکاییها- در همین قضایای بعد از مذاکرات هستهای گفتند معاملهی هستهای باید موجب بشود که اقتصاد ایران در اقتصاد جامعهی جهانی ادغام بشود؛ ادغام! ادغام یعنی چه؟ اقتصاد جامعهی جهانی چیست؟ آیا اقتصاد جامعهی جهانی یک نظم عادلانه و منطقی و عقلائی است؟ ابدا. اقتصادی که نقشهی آن را جامعهی جهانی کشیده است و مظاهر گوناگون آن در همهی دنیا گسترده است، عبارت است از نقشهای و نظامی که سرمایهداران عمدتاً صهیونیستی و بعضاً غیر صهیونیستی برای تصرّف منابع مالی همهی دنیا طراحی کردهاند. این نظم جامعهی جهانی و اقتصاد جهانی است. اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار نیست؛ این خسارت است، این ضرر است، این شکست است. در تحریم هم مقصود آنها یک هدف اقتصادی بود؛ تحریم هم که کردند ما را، خود آمریکاییها تصریح کردند که این تحریم برای فلج کردن اقتصاد ایران است. حالا مذاکرات هستهای هم که انجام گرفته است، به یک نتایجی منتهی شده است، اینجا هم باز هدفشان اقتصادی است؛ یعنی ازجملهی اهدافشان اقتصاد است؛ یعنی بلعیدن اقتصاد ایران بهوسیلهی هاضمهی اقتصاد بینالمللی و جهانی که سردمدار آن هم آمریکا است.
* مروری بر رفتار آمریکاییها پس از برجام
واقعیت دیگری که آقای عراقچی کاملا به آن بیتفاوت بوده یا شاید از سر ناچاری و در جهت دستاوردسازی برای برجام، از آن چشمپوشی کرده؛ عدم تحقق تعهدات 1+5 برای رفع تحریمهای اقتصادی علیه ایران است.
اثرگذارترین تحریم اقتصادی که ایران خواستار لغو آن بود، رفع موانع بانکی بود. زیرا مبادلات بانکی، زیرساخت تمامی مراودات تجاری و اقتصادی است. اما این تحریم، همچنان لغو نشده است و به علت شیطنت آمریکا، بانکهای اروپایی با ایران همکاری نمیکنند، سوئیفت غیرقابل استفاده است، مبادلات دلاری ایران ممکن نیست، بازگشت پولهای بلوکهشده مهیا نشده است و کار به جایی رسیده که خود اروپاییها هفتهها است به صرافت افتادهاند که برای اجرایی کردن قراردادهای نان و آبداری که پس از برجام با ایران منعقد کردهاند، اما به علت تداوم تحریم بانکی، اجرای آنها به مانع خورده، به دنبال اعمال فشار مکرر بر آمریکا هستند اما تاکنون به در بسته خوردهاند.
حتما آقای عراقچی بهتر از ما میدانند که مثلا دولت فرانسه برای اجرایی کردن قرارداد پرسود فروش 118 ایرباس به ایران به علت عدم همکاری بانکهای فرانسوی از ترس مجازات آمریکا، کاری از پیش نبرده است.
آیا این رفتار آمریکا، مصداق دشمنی و جنگ اقتصادی علیه ایران نیست؟ آیا مصادره 2 میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده ایران در ماههای پس از برجام در حالی که آمریکا قبل از توافق هستهای جرات اجرای آن را نداشت، مصداق جنگ اقتصادی نیست؟
سخن آخر آن که آقای عراقچی لازم است سخنان رهبر انقلاب درباره معیارهای انقلابی بودن را بخوانند، خصوصا معیار چهارم آن را: حساسیت داشتن نسبت به دشمن.
آقای عراقچی، بهتر است تعبیراتی که رهبر انقلاب برای افرادی که دشمنی دشمن را انکار میکنند، با دقت بیشتری بخوانند.
این مطلب را با این بخش از سخنان رهبر انقلاب در دیدار 11 فروردین امسال با مداحان به پایان میبریم: دشمن از گفتگوی سیاسی هم استفاده میکند. باید مراقب بود. پس، از مذاکره استفاده میکند، از مبادلات اقتصادی استفاده میکند، از تحریم اقتصادی استفاده میکند، از تهدید به جنگ و سلاح استفاده میکند؛ در مقابل همهی اینها بایستی نیروی دفاعی داشت.