با پایان یافتن جنگ جهانی اول و تجزیه امپراتوری عثمانی، عراق تحت سرپرستی و قیمومیت استعمار بریتانیا قرار گرفت. انگلیس نیز امیر فیصل پسر حسین حاکم مکه را به پادشاهی عراق برگزید. اما به تدریج احزاب سیاسی در عراق فعال شدند و تلاشهایی برای استقلال عراق صورت گرفت. از جمله، رشید عالی گیلانی، که از استقلال طلبان عراق بود، در جریان جنگ جهانی دوم، مبارزه با استعمار انگلیس را به امید حمایت آلمان آغاز کرد و ریاست دولت را بر عهده گرفت. ولی کمک آلمان به وی نرسید و انگلیس پس از شکست دادن استقلال طلبان، بار دیگر عراق را اشغال کرد. رشید عالی نیز پس از شکست به ایران گریخت. اما علت اصلی بروز این درگیری، ادامه سلطه انگلیس بر چاههای نفت عراق و همچنین مداخله در امور داخلی این کشور بود. انگلیسیها به خاطر دستیابی بر منابع نفتی منطقه دیر یا زود به کشورهای خاور میانه یورش میبردند.
رشید عالی گیلانی کیست؟
رشید عالی گیلانی در ۱۸۹۲ یا ۱۸۹۳ در روستایی در نزدیکی بعقوبه چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را در بغداد انجام داد. از ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۷ وزیر دادگستری بود و سپس رئیس دفتر و مشاور ملک فیصل اول پادشاه عراق شد. از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۱ سه بار نخستوزیر عراق شد. در جنگ دوم جهانی کوشش کرد تا برای قطع نفوذ بریتانیا در عراق به کشورهای محور به ویژه آلمان نازی نزدیک شود. در آوریل ۱۹۴۱ کودتایی ضد بریتانیایی را سازمان داد اما بعد از دو ماه حکومتش برافتاد. پس از شکست کوششهایش در عراق به ایران گریخت و به تهران آمد . این واقعه زمانی اتفاق افتاد که رضاشاه هنوز در قدرت خود بود و شهربانی به ریاست سرپاس مختاری با تسلط کامل، هر تحرکی را زیر نظر داشت. رشید عالی گیلانی و مفتی اعظم فلسطین در تهران به شدت تحت مراقبت جاسوسان شهربانی بودند تا اینکه رشید عازم برلین شد. پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم به آلمان گریخت و در برلن زندگی میکرد. در آنجا با هیتلر دیدار کرد و دولت آلمان او را به عنوان رئیس دولت عراق در تبعید به رسمیت شناخت. پس از شکست آلمان به عربستان سعودی رفت. در ۱۹۵۸ پس از کودتای عبدالکریم قاسم به عراق بازگشت. پس از آن که در دسامبر ۱۹۵۸ به همراه عبدالسلام عارف در کوششی برای برکنار کردن قاسم ناکام شد دستگیر شد و به مرگ محکوم شد. در ۱۹۶۱ دولت عراق او را عفو کرد و به لبنان رفت و تا سال ۱۹۶۵ که درگذشت در بیروت زندگی میکرد.
پس از به قدرت رسیدن رشید گیلانی در عراق ، بولارد از طراحان عملیات اشغال ایران بوده و به تصریح برخی مورخین نقش مهمی در راضی کردن روسها به همراهی آنان در این عملیات و همزمان ساختن اقدام نظامی دو کشور علیه ایران بر عهده داشته است. او از جمله کسانی بود که هر بار در برابر پرسش یکی از مسئولان ایرانی که علت این حمله را جویا میشدند موضوع حضور مستشاران و تکنسینهای آلمانی در ایران و خودداری دولت ایران از اخراج آنها را مطرح میکرد. در حالی که در سالهای 1319 و نیمه اول 1320 تعداد کارشناسان و متخصصان آلمانی در ایران و همچنین تعداد پرسنل سفارت آن کشور در تهران، همواره کمتر از تعداد مستشاران و دیپلماتهای انگلیسی و یا روسی بوده است. علاوه بر این آلمانیهای مقیم ایران مهندسان و افرادی فنی بودند که در صنایع و مؤسسات اقتصادی ایران سرگرم کار بودند و وجود آنان نمیتوانست یک خطر سیاسی به حساب آید. این نکتهای است در همان زمان دولتهای انگلیس و روسیه به آن واقف بودهاند. از این رو سادهلوحانهترین باور آن است که تصور کنیم ایران به خاطر وجود کارشناسان آلمانی بود که به اشغال انگلیس و روسیه درآمد.
مشخص بود که موضوع آلمان یک بهانه است و ایران از دید انگلیسیها باید اشغال میشد. این اشغالگری با توجه به حوادث عراق و شکست کودتای رشید عالی گیلانی در آن کشور و با توجه به آنکه سوریه در اختیار قوای ویشی مطیع آلمان بود، از نظر انگلیسیها اهمیت داشت. به عبارت دیگر کودتای رشید عالی گیلانی در عراق و فرار نایب السلطنه وابسته به انگلیس در آن کشور بهانه ای برای اشغال بصره توسط انگلیسیها، و سپس فرار رشید عالی گیلانی به ایران یکی از دستاویزهای انگلیس برای اشغال ایران در شهریور 1320 بود.