آفتاب یزد با بیان اینکه برخی محمدرضا عارف را 3 سال پیش فردین سیاست(!) معرفی میکردند، اما حال فراموش کردهاند یا خود را به فراموشی میزنند، بر دو دستگی در میان اصلاحطلبان بر سر حمایت یا عدم حمایت از ریاست عارف بر مجلس اشاره میکند و مینویسد: این عده یادشان رفته که عارف یکبار از خود گذشت و خودش را ثابت کرد، حالا نوبتی هم باشد نوبت ماندن اوست. این عده یادشان رفته آنکه این روزها زیر قول و قرارها میزند عارف نیست، بلکه همانهایی هستند که تا قبل از انتخابات مجلس دهم میگفتند پای عارف میایستند ولی...، این عده یادشان رفته که عارف اگر باز هم کنار بکشد میشود مرد همیشه مستعفی دنیای سیاست. و باز هم افسوس که همین فراموشکاران، کارشان شده آسمان و ریسمان بافتن، دلیل آوردن، نامه نوشتن، پیغام و پسغام دادن، مصاحبه کردن و هزار چیز دیگر تا بگویند عارف باید دوباره «فردین» شود. یعنی یکبار دیگر گوشهای بیصدا بنشیند تا کسی به غیر از او ریاست قوه مقننه را به دست بگیرد. غافل از اینکه «فردینبازی» اینبار محمدرضا عارف نهتنها از او ستارهای محبوب نمیسازد بلکه وی را به چهرهای سوخته مبدل میکند که همیشه و همهجا باید یک گوشه بنشیند و راه را برای همواری مسیر دیگران آب و جارو کند!
این روزنامه میافزاید: چرا عدهای از «لیست امیدیهای بیوفا!» حرفهایی میزنند که بوی جبهه پایداری میدهد!؟ حرفهایی که تهش این است؛ «پشت عارف را خالی میکنیم و در جهت رای دادن به رقیبش برای ریاست مجلس، کمر همت بستهایم!» بر اتوبوس لیست امید خیلیها سوار شدهاند. اما انگار بعضیها بدون بلیت، خود را سوار بر آن کردند! با رسیدن به میدان بهارستان و ساختمان هرمی شکل مجلس از این اتوبوس پیاده شدند و سنگ کسی دیگر را به سینه زدند.
آفتاب یزد با اشاره به کاهش مدام تعداد اعضای فراکسیون امید با وجود ادعای اولیه 166 نفر مینویسد: اعضای لیست امید به چند دسته تقسیم میشوند. گروه اول؛ مرتدین امید! در یک جمله میتوان آنها را اینگونه توصیف کرد کسانی که رایشان را به خاطر پنهان شدن در پشت نام عارف گرفتند، ولی اکنون به دنبال ریاست کسی دیگر در مجلس هستند! گروه دوم؛ بیتفاوتها! این دسته از راهیافتگان لیست امید به مجلس، از همان دسته آدمهایی هستند که شاید نانشان را به نرخ روز میخورند و همراه با نسیم قدرت تغییر رویه میدهند، این عده در فراکسیون امید هستند. اما سکوت پیشه کردهاند. آنها نه در مورد ریاست محمدرضا عارف واکنشی از خود نشان میدهند و نه در مورد ریاست کسی دیگر. اگرچه ممکن است با «برند» هواداری از عارف شناخته شوند، اما عملا هیچ فعالیتی که دال بر این هواداری باشد از خود نشان نمیدهند. دلیل اصلی این عدم تلاش آنها به این خاطر است که نکند یک وقتی، یک روزی، یک جایی، به خاطر حمایت از عارف، موقعیتشان در خطر بیفتد.
گروه سوم؛ عارف را ترجیح میدهند ولی... این گروه، از اصلاحطلبان واقعی هستند که ته دلشان با عارف است اما یک وقتهایی از تعامل با لاریجانی هم حرف میزنند و یک وقتهایی از تسامح، دم. کمی با رئیس مجلس نهم رودربایستی دارند. این عده برای ریاست محمدرضا عارف نمیجنگند.
آفتاب یزد گروه چهارم را چسبیدگان! معرفی کرد و نوشت: کسانی که دنبال ریاست عارفند اما بیشتر برای رضای خودشان، نه رضای خدا! این چند نفر کسانی هستند که اگر چه برای ریاست عارف در تلاشند اما برای کسب پست و مقام خودشان هم، خواب و خیالهایی دیدهاند. به محمدرضا عارف چسبیدهاند تا شاید یکی از اعضای هیئت رئیسه مجلس لقب بگیرند.
گروه پنجم؛ معتقدین واقعی هستند که بیپرده از ریاست محمدرضا عارف حمایت میکنند.