متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «وامدار ملت یا وامدار جریانهای سیاسی؟!» به شرح ذیل است:
در آستانه شکلگیری مجلس دهم و شروع بهکار نمایندگان منتخب مردم در سنگری که آنرا خانه ملت میخوانند، بیش از دغدغه نمایندگان برای رصد و شناسایی نیازها و ضرورتها، بایستهها و شایستهها و یا مطالعه مواد قانونی و تسلط بر حریم اختیارات و همچنین وظایف اساسی نمایندگان در حوزه قانونگذاری؛ این جریانهای سیاسی و سرخطهای اصلی آنها هستند که در تکاپوی شکار چهرههای بیشتر در جهت تشکیل فراکسیونهای متمایل به جناح سیاسی خویش میباشند. آنچه قابل تأمل است این است که قریب به 75درصد نمایندگان این دوره برای اولینبار فضای قوه مقننه و کرسیهای مجلس شورای اسلامی را تجربه مینمایند و لذا همین امر موجب گشته است تا برخی جناحهای سیاسی بدون احترام به استقلال و اراده و شخصیت نمایندگان، در اندیشه تشکیل لجنهها و تیمهایی در سایه و خارج از محیط مجلس باشند بهگمان آنکه بتوانند در فرایند قانونگذاری به نفع جریان سیاسی خود در خانه ملت توفیقاتی کسب نمایند و البته طمع به کرسی ریاست مجلس و برخی کمیسیونها نیز گواه همین معناست.
البته آنچه شایسته و مطلوب ملت به نظر میرسد این است که نماینده منتخب مردم در مقام ادای حق نمایندگی و ارج نهادن به اقبال و اعتماد مردم، همواره باید خود را وامدار مردمانی بداند که با دلی پر از امید، برگ رأی خویش را با آراستن به نام وی به صندوقهای رأی سپردهاند، مردمی که حل معضلات کشور و باز شدن گرههای کور عرصه حیات و زندگی روزمره را به دستان و اراده نماینده منتخب معطوف داشتهاند.
هرچند الزامات یک جامعه پویا و سرزنده و دمکراتیک و مبتنی بر آموزههای دینی و آرمانهای انقلابی مقتضی آن است که بهلحاظ سیاسی در اوج بصیرت و درک و قدرت تحلیل سیاسی باشد و این امر از مجرای تضارب آراء و رقابت بین جریانها و احزاب سیاسی و گروههای مردمی حاصل میگردد، اما آنچه بهمنزله آفت جدی بر سر راه نمایندگان ملت خودنمایی مینماید و برای آحاد مردم نیز تولید نگرانی و ناامیدی میکند، این است که نمایندگان منتخب پس از ورود به خانه ملت، اول چیزی که ممکن است از آن غفلت نمایند، مردم و نیازها و ضرورتهای آنان در سطح ملی و مصالح و منافع نظام و انقلاب باشد.
به راستی واژه نماینده و یا فلسفه کلیدواژه نمایندگی، ناظر بر چه حقیقتی است آیا جز با رأی پرپیام توده مردم چیزی به نام نمایندگی مفهوم مییابد؟
بنابراین سعادت و موفقیت یک نماینده مجلس به این است که خود را شجاعانه از بند سیاستزدگی و وامداری جریانهای سیاسی و یا کانونهای قدرت و ثروت رهایی بخشد و چنانکه در سوگند اولیه در محضر قرآن و عترت و شهیدان راه فضیلت بر زبان جاری مینماید، ثبات قدم داشته و در بازار آشفته سیاستبازان تشنه قدرت، شرافت نمایندگی را به ثمن بخس نفروشد و تنها و تنها خود را وامدار و بدهکار همه مردم حوزه انتخابیه و بلکه توده مردم ایران اعم از کسانی که به وی رأی داده باشند و یا رأی نداده باشند بداند و در محضر عالم الغیب و الشهاده خود را مسؤول مواضع و عملکرد و قیام و قعود و اظهارنظرات خویش در مجلس و در برابر وجدان عمومی بداند که البته خدمت صادقانه به مردم شریف و انقلابی و شهیدپرور ایران اسلامی بهویژه در حوزه قانونگذاری، خود عبادت و جهادی است که اجر و مزدش نزد خدای منان بیشمار خواهد بود.
در دامنه مسؤولیت خطیر نمایندگی مجلس کافی است به شرایط فوقالعاده پیچیده و حساس امروز داخل و منطقه و جهان نظر کنیم. طبیعی است یکی از کانونهای مورد توجه خاص و عام و بلکه دوست و دشمن، خانه ملت (مجلس شورای اسلامی) است که در حوزههای مختلف، تصمیمساز و اثرگذار است. در این مجال تنها به یکی از این حوزهها که از اهمیت ویژهای برخوردار است اشارتی میکنیم: حوزه فرهنگ، اعم از کتاب، هنر، سینما، موسیقی و... سالهاست که رهبری حکیم و فرزانه انقلاب با طرح هوشمندانه کلیدواژههایی همچون تهاجم و شبیخون و ناتو فرهنگی، هشدارهای لازم را به مسؤولان امر دادهاند و گاهی هم که منویات و هشدارهای معظمله مورد بیمهری و بیتوجهی قرار میگیرد با عدم حضورشان در بازدید از نمایشگاه کتاب علیرغم دعوت و اصرار مسؤولان، نگرانی توأم با اتمام حجت و عدم رضایت خویش را ابراز میدارند ولی متأسفانه برای برخی درک این معنا که عهدهداری عناوین و مسئولیتها در نظام ولایی و اسلامی و انقلابی، ادب و آداب خاص خودش را دارد، گوئیا هنوز حاصل نگردیده است.
با نیمنگاهی به عرصه سینما و فیلم و هنر و موسیقی و حتی بازار آسیب برداشته کتاب و نشر و از همه مهمتر فضای مجازی و رسانه، بهروشنی خواهیم یافت که دشمنان ملت ایران چهار اسبه بر ارزشهای ملی و دینی و انقلابی ما میتازند و هر روز با ترویج بیحیایی و بیغیرتی، قبح بیگانهپرستی و بردگی اجانب را میشکنند تا جاییکه اهالی فرقه ضاله بهائیت را که همه میدانند نه یک مکتب و آئین و مذهب است بلکه فرقه دستساخته استعمار انگلیس برای هموارسازی مجاری نفوذ به حریم کشورها و جوامع اسلامی و بهویژه شیعی و انقلابی است، در واقع بهائیت اتاق فکر و بهائیان نیز پیادهنظام تهاجم و تجاوز به حریم استقلال و امنیت ملتها و کشورهای اسلامی و انقلابی است. بهویژه که شبکه بهائیت در گذر زمان نشان داده است جز مأموریت جاسوسی و نفوذ و دریوزگی و عملگی بیگانگان را دنبال ننموده است و بهویژه خیانتها و جنایات این فرقه دستساخت استعماری قبل و بعد پیروزی انقلاب اسلامی برای ملت شریف ایران پوشیده نیست حال گوئیا در ایران همه معضلات و مشکلات اقتصادی و رفاهی و امنیتی و فرهنگی و سیاسی حل گردیده است و تنها امر خدمت و حمایت از بهائیان روی زمین مانده است که برخی گستاخانه و از سر بیفرهنگی و نابخردی آب به آسیاب دشمنان قسمخورده ملت ایران میریزند و از رهگذر اعتبارات عاریتی از وابستگان خویش، دچار نه اشتباه که انحراف بیّن و آشکار میشوند.
ای کاش دستدرازی به حریم اعتقادات و فرهنگ زلال ملی و دینی و انقلابی به همینجا ختم میگردید و در دهه چهارم انقلاب که به فضل الهی و به برکت مجاهدتها و مقاومتها و هزینههای سنگین مادی و معنوی ملت بزرگ ایران در اوج عزت و عظمت قرار گرفته است، شاهد دستگیری عناصری در داخل کشور که در پوشش شبکههای مدلینگ مشغول جنگ نرم و بلکه خیانت و ظلم به ملت شریف ایران بودند نبودیم. کسانی که پای سفره آماده انقلاب با امنیت کامل نشستهاند و علیرغم آزادی و برخورداری از امکانات گوناگون، نان و نمک میخورند و برای خوشایند بیگانگان، سفره پاره میکنند و یا نمکدان میشکنند. بهراستی با متجاوزان حریم ارزشهای غرورآفرین ملت که میراث خون دهها و صدها هزار شهید گلگونکفن است، چگونه باید برخورد شود؟!
آیا آسیبهای اجتماعی، ناامنیهای اخلاقی، بیکاری و بروز برخی مفاسد اداری و مالی و اقتصادی و بالاخره ترویج و گسترش بیپروایی و بیحیایی و بیفرهنگی، جز بهخاطر محاسبات غلط و بیراهه رفتنهای برخی عناصر بیمسؤولیت است که با ضعف ایمان و نداشتن روحیه جهادی و انقلابی، زمینه را برای غارتگران مهاجم و فتنهگران بیسروپا مهیا میسازند. از اینروست که دیدهبان تیزبین انقلاب در جمع طلاب و روحانیون حوزههای علمیه استان تهران، این پرچمداران ایمان و تقوی و بصیرت و اخلاق، امر به آمادگی همهجانبه برای جهادی فراگیر در حوزههای فرهنگی و تربیتی و اعتقادی نمودند و البته جهاد فرهنگی ابزار و الزامات خاص خودش را طلب مینماید که از آنجمله است درک شرایط زمان و آشنایی با رسانه و فضای مجازی بهعنوان مؤثرترین ابزار تبلیغ و روشنگری در عصر حاضر.
در همین راستا اگر از خانه ملت و نمایندگان مردم که نبض قانونگذاری را در اختیار دارند، انتظار و توقع پرچمداری این جهاد مقدس برود آیا امری بهدور از انصاف و حق است؟! امید که وامداران ملت در چهار سالگذرای خدمت، در تراز انقلاب شکوهمند اسلامی و ملت بزرگ و غیور ایران، راستقامت و استوار ظاهر گردند و خاطره خوشی از مجلس دهم در خاطرهها باقی گذارند. انشاءالله تعالی.