رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی امروز سهشنبه 95/2/28 گفت و گویی با روزنامه شرق انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
* شکلگیری فراکسیون امید با چه سازوکاری میتواند مانع تکرار حوادثی مشابه تشکیل آخرین شورای شهر شود؟
در اواخر سال ٩٤ و اوایل سال ٩٥ مردم با حضور گسترده و فعال خود در انتخابات و رأی قاطع و متعهدانه به یک جریان فکری خاص، خواستند به مسئولان و همه اعلام کنند ما در میان اندیشههای مختلفی که در کشور وجود دارد، برای اداره و مدیریت کشور چه اندیشهای را ترجیح میدهیم و چه اندیشهای را قبول داریم. این انتخاب معنادار بود و با وجود بیمهری و کملطفی به نامزدهای اصلاحطلب که از طرف هیأتهای نظارت صورت گرفت، مردم به لیست امید در سراسر کشور رأی بالا دادند. با وجود آنکه رفتاری که مردم آگاه تهران انجام دادند کمنظیر بود، اما در بسیاری استانهای دیگر هم وضعیت مشابه عملکرد تشکیلاتی مردم تهران بود. قطعا اگر نامزدهای اصلی اصلاحطلب بهویژه در حوزههای انتخابیه کوچکتر که شناختهشدهبودن افراد هم اهمیت دارد، رد نمیشدند، ما شاهد ورود اکثریت قریببهاتفاق نامزدهای لیست امید به مجلس دهم بودیم. افرادی از اصلاحطلبان که رأی نیاوردند به دلیل رد نامزدهای مورد توجه مردم در آن مناطق بود و جایگزینی چهرههای جدید؛ اقناع مردم آن مناطق، واقعا دشوارتر از شهرهای بزرگ است. بههرحال اتفاق مبارک موفقیت فهرست اصلاحطلبان در این چندماه به وقوع پیوست. اکنون باید دید مردم با این انتخاب چه میخواهند و انتظارشان چیست؟ مردم خواهان تغییر هستند.
* از طرف برخی هواداران اصلاحات این نگرانی وجود دارد که برخی نامزدها که در لیست امید به مجلس راه یافتند، ممکن است در تشکیل فراکسیون و رأی به ریاست مجلس همراهی لازم را نداشته باشند... .
افرادی که در انتخابات و از سوی اصلاحطلبان نامزد شدند، سه دستهاند؛ اول افرادی که کاملا اصلاحطلب بودند. مجموعه دیگر هوادار دولت بودند و سابقه طولانی اصلاحطلبی نداشتند اما حاضر شدند میثاقنامه اصلاحطلبان را امضا کنند و تعهد بسپارند اگر به مجلس رفتند با فراکسیون امید و تصمیمات آن هماهنگ باشند. اما گروه سوم اصولگرایانی بودند که تمایل به اصلاحطلبی داشتند، هوادار دولت بودند و چهبساکه میثاقنامه امضا نکردند اما به دلایلی از آنان حمایت شد. عمده دلیل این بود که با ورود آنها به مجلس مانع از ورود افراطیون شویم. البته در سالهای گذشته اقدامات تازهای با این هدف انجام شده بود که کشور از رفتارهای ضدمنافع ملی و هزینهزای افراطیون نجات یابد. هدف دوم این بود که نیروهای کارآمد و شایسته وارد مجلس شوند. در بسیاری موارد شاهد بودیم رقابت بین نامزد معتدل و افراطی بود اما دوستان ترجیح دادند از معتدلها حمایت کنند.
برای مثال در قم آقای «لاریجانی» سرلیست امید قرار گرفت. او قطعا اصولگرا است و اصلاحطلب نیست. درست است با دولت هماهنگی و همکاری کرده، اما دلیل کمک به ورود او به مجلس، ممانعت از ورود تندروها بود و اصلاحطلبان سرلیستی ایشان در قم را پذیرفتند.
بنابراین مجموعهای که درحالحاضر راه یافتهاند یا اصلاحطلب ناباند یا هوادار دولت هستند یا اگر اصلاحطلب نیستند حداقل کسانی هستند که اصلاحطلبان از آنها حمایت کرده و آنها مدیون لیست امید هستند و باید در مجلس هماهنگی و همکاری لازم را در مقاطع مختلف داشته باشند.
* آیا میثاقنامه امضاشده ضامن این هست که فعالیتی خارج از تعهدات صورت نگیرد؟
همه دوستان ما مسلمان و مؤمن و علاوه بر این، انسانهای متعهدی هستند. وقتی پیمان بستند و موادی امضا کردند که حداقل آن این است که با فراکسیون امید هماهنگ باشند، انتظار داریم این افراد پای پیمان و میثاق خود بمانند و انتظار بیوفایی از این افراد نمیرود.
* آیا امضای میثاقنامههای مورد اشاره، سازوکار جریان اصلاحات برای جلوگیری از اتفاقاتی مشابه شورای شهر دوره آخر است؟
مردم به نامزدهایی رأی دادند که از آنها انتظار تغییر و تحول دارند تغییر یعنی چه؟ تغییر یعنی روشی که در مجالس نهم، هشتم و هفتم که اکثریت در دست اصولگرایان بوده و مطلوب مردم نبوده است. مردم از دولت هم انتظار تغییر دارند بنابراین وقتی مردم چنین انتظاری دارند باید نمایندگان مراقب رفتار خود باشند. معتقدم هم معتدلان، هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان مراقب باشند کاری نکنند که خلاف خواست مردم باشد. هر حرکتی خلاف خواست مردم منجر به شکست خواهد شد. اگر مردم ببینند مسئولان از خواست آنها فاصله گرفتهاند؛ به آنها پشت میکنند. راه اتحاد و انسجام در چنین شرایطی چیست؟ باید فراکسیون قوی و فراگیر در مجلس تشکیل شود که شامل اعتدالگرایان، اصلاحطلبان و بعضی اصولگرایان معتدل باشد. اگر چنین فراکسیونی تعریف شود اکثریت مجلس را دربر میگیرد و میتوانند با تبادل نظر به رفع موانع قانونی و حل مشکلات مردم بپردازند. در ابتدای مجلس یکی از کارهای مهمی که باید نمایندگان انجام دهند، مسئله ایجاد تغییر در هیأترئیسه است. هیأترئیسه و شخص رئیس در مجلس نماد خواست مردم و تغییرات است اگر مردم احساس کنند در مجلس هیأترئیسه تغییر کرده و رئیس مطابق با خواستهای مردم است، امیدوار میشوند و بیشتر حمایت میکنند. اگر خدای ناکرده این نماد تغییر نکند و در هیأترئیسه تحولی ایجاد نشود، غبار یأس و ناامیدی بر چهره مردم مینشیند و مردم فکر میکنند این مجلس هم نمیتواند مجلس مطابق با خواست آنها باشد.
* اصلاحطلبان، فردی را دارند که در قامت رئیس مجلس بتواند عمل کند؟
بحمدالله شخصیتی مانند آقای دکتر عارف در صحنه مجلس هست که از نظر سوابق و مدیریت تدبیر و دوراندیشی جای تردید دربارهاش نیست. او بعد از انقلاب تجربه مدیریت داشته و هنگام انقلاب فرهنگی توانسته دانشگاه را متحول و وزارت علوم را اداره کند. وزارت پست و تلگراف و تلفن، معاوناول رئیسجمهور دوران اصلاحات و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و در هر کجا که حضور داشته با تدبیر، نظم مثالزدنی و اقتدار، کار خود را انجام داده است. در دوره اخیر هم ریاست شورایعالی سیاستگذاری اصلاحات را بر عهده گرفت و بهخوبی توانست آن را اداره کند و همه سلایق را کنار هم قرار دهد. البته مردم سراسر کشور با استقبال از او هنگام سفرهای پرتعداد استانی، قدرشناسی خود را ثابت کردند و مردم تهران هم بههمیندلیل رأی بالایی به ایشان دادند. اگر مردم احساس کنند رئیس مجلس کسی است که مردم بیشترین تمایل را به او دارند، امیدوار میشوند اما اگر اتفاق دیگری بیفتد، موجب یأس میشود.
* تأکید بیش از اندازه بر انتخاب رئیس مجلس، باعث نمیشود اهمیت سایر سمتها کمجلوه داده شود؟
البته که فقط انتخاب رئیس مجلس نیست که اهمیت زیادی دارد. بعد از رئیس، نواب رئیس و ترکیب هیأترئیسه هم وزن قابلتوجهی دارند. حتی انتخاب رؤسای کمیسیونها باید همه منطبق شوند با آنچه مردم خواستند. مردم این مقیاس را در اختیار منتخبان خود گذاشتند و امیدواریم نمایندگان در کنار مردم و نه در مقابل آنها حرکت کنند.
* آیا ایده برخی نزدیکان دولت مبنی بر ائتلاف با نزدیکان لاریجانی را مفید ارزیابی میکنید. با توجه به عملکرد این جریان در برگزاری همایش هفته گذشته اصلاحطلبان، نگرانیها از خلف وعده این افراد وجود ندارد؟
من در جریان برگزاری همایشها هستم. همایشی که آقای روحانی برگزار کردند عام بود و جریان خاصی در آن حضور نداشت. همایش دیگری به نام مجلس بود و منتخبان از طرف روابطعمومی مجلس به آن دعوت شدند. آنهایی که حضور یافتند دعوت مجلس را اجابت کرده بودند و همه امکانات به مجلس تعلق داشت نه یک نامزد و کاندیدای اصولگرای ریاست. بنابراین هرگونه بهرهبرداری جناحی از این نوع برنامهها، غلط و سوءاستفاده است. اما دو همایش دیگر جنبه جناحی پیدا کرد؛ اول همایشی بود که جناب آقای موحدیکرمانی بهعنوان یکی از چهرههای سیاسی اصولگرایان از نمایندگان مجلس قدیم دعوت کردند و تا این لحظه تعداد حاضران اعلام نشده و خبرنگاران هم حضور نداشتند و برخی میگویند تعداد زیاد نبوده است. گفته میشود تعدادی از اصولگرایان در این همایش شرکت نکردند. بعدازظهر هم همایشی بوده که از مدتها قبل برنامهریزی شده بود و دکتر عارف از منتخبان لیست امید دعوت کرده بودند که ابتدا قرار بود در سالن مشروطه مجلس برگزار شود که گویا نوبت اصلاحطلبان را به دیگران داده بودند. ایشان هم در مسجد ابوذر نهاد ریاستجمهوری حضور پیدا کردند و دوستانی که آنجا بودند گفتند حدود ١٦٠ نفر، فهرست حضور و غیاب را امضا کردند. ١٦٠نفری که رسما اعلام حضور کردند، نشان میدهد اکثریت قوی مجلس در لیست امید هستند. اینجا این مسئله مطرح است؛ آیا ما باید لیست امید را تبدیل به ابزار معامله و مصالحه با کسانی کنیم که از دولت حمایت کردند؟ نه! اولین ضرر این معامله ایجاد یأس و ناامیدی میان مردم است. دوم کنارگذاشتن ماهیت اعتدالگرایی و اصلاحطلبی است. بالاخره ما چه بخواهیم چه نخواهیم، ماهیت لیست امید، اصلاحطلبی است. اکثریت آنان اصلاحطلبان ناب هستند.
* پس به رقابت اعتقاد دارید؟
بله، من معتقدم در این مرحله مرزها باید جدا شود. در مسائل سیاسی رودربایستیکردن و تعارفکردن معنا ندارد. لاریجانی عزیز ماست اما بالاخره نماد اصولگرایی است و عارف نماد اصلاحطلبی و لیست امید است و ما نباید از نماد خود کوتاه بیاییم و آن را گم کنیم. بنده میگویم این تعامل به هیچوجه به نفع اصلاحات و لیست امید نیست. بههرحال یا شخص عارف فقط کاندیدا باشند و همه به ایشان رأی دهند یا حداکثر اینکه رقابت بین این دو نفر باشد و هرکدام رأی بالاتر آوردند، ریاست را برعهده بگیرند. درحالحاضر که دکتر عارف به هیچ قیمتی کنارهگیری نخواهند کرد. بههرحال، ایشان از ماهها قبل وارد صحنه شده و مصمم است که تا آخر بایستد و به هیچوجه بحث انصراف را نمیپذیرد. مسئولیتهای دیگری هم در مجلس هست و امیدواریم لاریجانی و دوستانشان بتوانند انجام وظیفه کنند.
* لیست امید چطور میتواند در مجلس انسجام خود را حفظ کند؟
همانطور که عرض کردم باید فراکسیون فراگیر و منسجم در مجلس تشکیل شود و هیأترئیسهای قوی و مجرب فراکسیون را هدایت و مدیریت کند و بتوانند در مقاطع مختلف کنار مردم باشند و به مطالبات مردم پاسخ دهند. اگر اینطور باشد فکر میکنم مجلس جهشی خواهد داشت و به جایگاه خود بازخواهد گشت و لیست امید هم به محبوبیت بیشتری دست خواهد یافت.
* آیا اصرار بر حضور در عرصه رقابت ریاستی مجلس با احتمال پیشبینی شکست، به ضرر اصلاحطلبان نخواهد بود؟
در رقابت احتمال پیروزی و شکست هست اما بحث انصراف عارف بحث انحرافی، گمراهکننده و غیرمنصفانه است. ایشان نماد مطالبات مردم، خواست و امید آنهاست. مردم به ایشان امید بستند و در انتظار تحول از سمت او هستند. چرا عارف رأی نیاورد؟ چرا شکست بخورد ایشان شایستگی برای مدیریت دارند. دلیلی ندارد ایشان رأی نیاورد. از طرفی نباید کسی این انتظار را داشته باشد که او کنارهگیری کند. قرار نیست تا آخر عمر یک نفر ایثار کند. بگذار دیگران ایثار کنند. اکنون از چنین کسی انتظار داشته باشیم مجددا انصراف دهد؟ انتظار بحقی نیست.
* نظر بزرگان اصلاحات درباره ریاست آقای عارف چیست؟
خود این بزرگان اصلاحات در روزهای اخیر، مواضع روشنی گرفتهاند. شنیدهام نظر بزرگان دیگر هم برای ریاست مجلس آقای عارف مثبت است و علاوه بر رئیسجمهور دوران اصلاحات، هم آقای هاشمی و هم دیگر بزرگان بر این مسئله تأکید دارند. تردیدی نیست عارف بر سایر گزینهها ترجیح دارد.