واشینگتن تایمز در گزارشی به قلم "جِنی بث مارتین" نوشت: آیا "باراک اوباما،" رئیس جمهور آمریکا، اقدامی انجام خواهد داد تا ایران را از توسعه برنامه موشکی منع کند؟ احتمالا "نه."
واشینگتن تایمز در ادامه این گزارش نوشت: "لئون پانتا،" وزیر دفاع پیشین و رئیس اسبق سازمان سیا در دولت اوباما، طی در اظهارات اخیر خود به این موضوع اشاره کرده بود. برای آنکه یک تبلیغ در اذهان عمومی موثر واقع شود باید دستکم به 2 نکته توجه داشت: اول دروغی که میگویید باید باورپذیر باشد، دوم نباید احساس شود یک تبلیغ است.
به لطف مطلبی که هفته گذشته در نشریه نیویورک تایمز منتشر شد، مبنی بر اینکه آمریکا و ایران پیش از سال 2013 مذاکرات محرمانهای با یکدیگر داشتند، تبلیغات بر سر توافق هستهای از لحاظ 2 نکته قید شده، کاملا شکست خورد.
نام "بن رودز،" معاون مشاور امنیت ملی، در نوک پیکان اتهامات دیده میشد. ماجرا از جایی آغاز شد که نیویورک تایمز گزارش مشروحی در مورد "رودز" 39 ساله منتشر و نقش او را در مذاکرات هستهای ایران و فرآیند قبولاندن توافق نهایی به افکار عمومی بررسی کرد.
این گزارش نزدیک به 10000 کلمهای را شاید بتوان در یک جمله که رودز گفت خلاصه کرد: ما یک اتاق پژواک درست کردیم. آنها همان مطالبی را میگفتند که همان مواردی را که ما به آنها گفته بودیم، تائید میکرد.
به اذعان دستیار اوباما و معاون مشاور امنیت ملی کاخ سفید، دولت "باراک اوباما" برای، به اصطلاح، فروختن قرائت مد نظر خود از مذاکرات به کنگره و افکار عمومی، خبرنگاران، تحلیلگران و اندیشکدهها را به نفع خود به کار گرفته است.
گزارش نیویورک تایمز آنقدر به صراحت از فریب افکار عمومی و ایجاد عمدی موج رسانهای صحبت کرده بود که خبرنگاران و سیاستمدارانی از هر دو طیف آمریکا دلیلی برای اعتراض به آن داشتند. از یک سو مخالفان توافق هستهای خود را فریبخورده یافتند و از سوی دیگر، خبرنگاران حامی توافق هستهای خود را در مظان اتهام همکاری با کاخ سفید دیدند.
"دیوید ساموئل،" از مجله ساندی، نوشت: رودز مانند یک رمان نویس مشتاق و چیره دست داستانی را برای همه بازگو کرد که قهرمان و شخصیتهای خبیث داشت. جای تعجب ندارد که او را به عنوان روایتکننده سیاست خارجی "باراک اوباما،" رئیس جمهور آمریکا، انتخاب کردهاند.
رودز در حقیقت پرکننده قطعه خالی پازل اوباما و تیم مذاکرهکننده او بود. رودز یک کارمند کاخ سفید بود که حقوقش را مالیاتدهندگان آمریکایی پرداخت میکردند؛ اما وی برای همین شهروندان آمریکایی داستانهایی از توافق هستهای ایران شرح میداد تا آنها را از واقعیت ماجرا دور کند و با فریبکاری افکار عمومی، خواستههای کاخ سفید را به اجرا بگذارد.
واشینگتن تایمز در ادامه نوشت: رسیدن به توافق هستهای ایران، هدف عالی اوباما در دوران ریاست جمهوری بود و برای رسیدن به ان از تمامی معیارها برای همراه کردن افکار عمومی با خود استفاده کرد. به این ترتیب توانس شهروندان امریکایی را متقاعد کند بر روی توافق با کشوری که پیش از این، واشینگتن آن را حامی تروریسم معرفی کرده بود، چشم خود را ببندند. امضای توافق برای اوباما بسیار از اجرای آن مهمتر بود.
پانتا درباره توافق هستهای به نیویورک تایمز گفت: این توافق قادر نیست مانع از دسترسی ایران به سلاح هستهای شود. کاخ سفید نمیتواند تضمین کند ایران به کشوری قابل اطمینان تبدیل شده است و دیگر به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست، به همین دلیل نیازمند گفتههای امیدبخش یک رماننویس (اشاره به بن رودز) است. باید قبول کرد توافق هستهای ایران به شکلی غیرواقعی برای مردم آمریکا بازگو شده است.