کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنی بر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب کرد. چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در 4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند.
امام خمینی در همان اولین ساعتهاى ورود به ترکیه، به آموختن زبان ترکى پرداخت. چه آنکه مردان خدا در همه جا و در همه حال از وظیفۀ دانش پژوهى و فرمان مقدس اطلبوا العلم من المهدالى اللحد غفلت ندارند و از هر فرصتى استفاده مىکنند.
دیگر آنکه امام مىخواست با فراگیرىزبان ترکى، رسالت خود را در میان ترک زبانان دنبال کند. اهتمام و توجه ویژۀ امام به فراگیرى زبان ترکى، گماشتۀ ایرانى او، سرهنگ افضلى را سخت به وحشت انداخت که مبادا با آموختن زبان، بتواند با مردم ترک ارتباط برقرار سازد و مبارزه را در تبعیدگاه نیز دنبال کند. از این رو، در گزارشى به تهران نوشت: «نباید وى را تنها گذاشت»! متن گزارش چنین است:
... روحیۀ شخص مورد نظر نسبت به روز اول بهتر است و در محل جدید، برنامۀ روزانه اش بیشتر استراحت و تلاوت قرآن و اداى نماز و صرف غذاست و گاه گاهى هم کلمات ترکى را یادداشت مىنماید، ولى نباید وى را تنها گذاشت... .
به دنبال رسیدن این گزارش به تهران، بى درنگ تلگراف زیر از طرف رئیس «سازمان امنیت»کل کشور، سرلشکر پاکروان، به ترکیه مخابره شد:
آنکارا ـ رمز
سرهنگ افضلى تا رسیدن افسر دیگر در آنکارا بماند.