این تلاش ها و فضا ساز یها از بزرگ کردن نقش توافق هسته ای در زندگی عادی مردم گرفته تا تخریب بی رحمانه شخصیت ها و نماد های جریان های رقیب جریان غرب گرا در ایران را شامل می شود و در این میان برخی از رسانه ها نیز سعی می کنند از الان نتیجه انتخابات یک سال بعد را پیش بینی کنند و برای رئیس جمهور آینده تبلیغاتی را شروع کرده اند.
فعالترین رسانه در این زمینه را می توان بی بی سی فارسی دانست زیرا هم تجربه بسیار بالایی را در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری گذشته داشته و هم از توان بالایی برای خبر پراکنی و شایعه سازی در داخل کشور دارد البته این توان در سال های اخیر به واسطه کشف مهره های نفوذی این رسانه تا حدی تعدیل شده ولی این شبکه شبه جاسوسی هم چنان در پی جذب افراد جایگزین می باشد و یکی از راه های ارتباطی این سازمان وابسته به ملکه انگلستان هم شبکه های اجتماعی و نحوه ارتباط گیری با مخاطبان این شبکه در داخل ایران است.
در همین زمینه اظهارات یکی از تحلیل گران این شبکه در خصوص انتخابات سال آینده در ایران را میتوان نشانه ای قطعی از برنامه ریزی این شبکه برای تاثیر گزاری بر انتخابات سال آینده ریاست جمهوری دانست.لازم به یاد آوریست اخیرا خبری به نقل از یکی از نمایندگان مجلس منتشر شد که می گوید افرادی از رئیس جمهور کنونی خواسته اند تا در انتخابات بعدی شرکت نکند.
در همین زمینه در یکی از بخش های خبری بی بی سی فارسی حسین باستانی در خصوص این که جریان مدافع انقلاب در حال حذف رقیب خود از انتخابات آنده است می گوید:”احتمال زیاد اگر افرادی در ایران این حرف ها را به دکتر روحانی گفته باشند این حرف خودشان نبوده بلکه از طرف راس نظام جمهوری اسلامی ایران این حرف ها را نقل قول کرده اند.
وی در ادامه با پیش فرض غلطی که البته چند بار نیز بر آن تاکید می کند که به فرض اگر این نقل قول درست باشد به اختلاف افکنی میان ریاست جمهوری و رهبری نظام روی می آورد و اظهارات رهبری را در چند ماه اخیر دقیقا در مقابل رئیس جمهور قرار می دهد تا بتواند برای پیش فرض غلط خود برهان و دلیل قابل قبولی ارائه دهد.
وی در ادامه تحلیل های جهت دار خود به برخی اظهار نظر های مسئولین عالی رتبه در ایران در چند روز اخیر اشاره نمود این اظهارات را در جهت وجود اختلاف عمیق در آرای این مقامات تفسر نمود و در پایان نیز با وجود بی اساس بودن فرض اولیه خود رهبری نظام را فردی کم تحمل و انتقاد ناپذیر دانست که در مقابل آرای به ظاهر درست مقامات دیگر از خود صعه صدر نشان نمی دهد.
این تحلیل ها و تفسیر های مغرضانه که بر اساس یک خبر از طرف حامیان غرب در ایران در رسانه ملکه انگلیس منتشر می شود به روشنی سیر فضا سازی رسانه ای در ایران را در زمان های حساس را نشان می دهد. ابتدا فردی در ایران این خبر را با ابهام کامل بیان می کند و سپس در آن سوی مرزها رسانه ها بر اساس پیش فرض غلطی که خود آن راساخته و منتشر و پس از آن اقدام به تحلیل های مغرضانه به نفع رسانه خود و جریان حامی شان در داخل می کنند. با کمی تفرس در برنامه های این رسانه ها می توان فهمید که عمده خبرسازی ها و تحلیل های این گونه شبکه ها از همین فرمول نخ نما شده تبعیت می کند و با این روش سال هاست که فضای فکری مخاطبان خود را در سراسر جهان به دست گرفته اند.