پس از فتنه ۸۸ بسیاری از افراد بخصوص اصحاب رسانه که پیشتر در روزنامههای زنجیرهای فعالیت میکردند، به دامان دولتهای غربی پناهنده شدند و پس از آن از راه سخن گفتن و نوشتن علیه ملت ایران و جمهوریاسلامی امرار معاش کردند.
«مجتبی واحدی» یکی از همین روزنامه نگارانی بود که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ از ایران فرار کرد و در حال حاضر به آمریکا پناهنده شده است.
این اپوزیسیون فراری مدتی تلاش کرد به شبکه «صدای آمریکا» نزدیک شود، اما پس از ناکامی به سلطنتطلبان و گروهکهای برانداز تاریخ مصرف گذشته نزدیک شد و به عنوان کارشناسی با شبکههای اپوزیسیون همکاری کرد و در خدمت ضد انقلابها قرار گرفت.
با آنکه «مجتبی واحدی» در سخنانش از مفاهیمی همچون آزادی و حقوقزنان و حقوقبشر سخن میگوید و همواره از طریق رسانههای بیگانه و ضدانقلاب به سخنپراکنی علیه اسلام و قوانین اساسی جمهوری اسلامی ایران میپردازد، اما اخیرا همسرش را تحت فشار مجبور به کشف حجاب کرده است. فشارهای واحدی به همسرش آنقدر زیاد بوده که او را مجبور به متارکه و طلاق کرد.
از سوی دیگر «فاطمه حقیقتجو» که یکی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم و از متحصنین بود نیز پس از فرار از ایران به تبیین موضع گوناگون علیه ایران پرداخته و بارها نسخه حکومت غیردینی در ایران را پیچیده است. او که با بورسیه دولت آمریکا در دانشگاههای این کشور به طور رایگان تحصیل کرد، به دلیل خیانت مجبور به جدایی از همسرش «محمد تهوری» شده است.
«محمد تهوری» خبرنگار روزنامه ایران که یکی از حلقههای وصل به گروهک تروریستی منافقین بود به دستور سرکردگان گروهک با «فاطمه حقیقتجو» (نماینده وقت مجلس) روابط عاطفی برقرار کرده و سپس با دستور تشکیلات با وی ازدواج کرده بود.
حقیقتجو که زمینههای رفتارهای رادیکال را در خود داشت، پس از ازدواج تشکیلاتی با تهوری پتانسیل خود در این زمینه را به خدمت رهنمودهای گروهک تروریستی منافقین در آورد، اما اکنون طلاق این دو نفر حکایت از آن دارد که همسر وی (عضو منافقین) با پایان یافتن ماموریت خود در ازدواج با حقیقت جو و تبدیل شدن حقیقتجو به مهره سوخته، به سراغ مهرههای جدیدی خواهد رفت.
حقیقتجو که پس از فرار به خارج ابتدا چادر را کنار گذاشت و سپس به توصیه دوستان آمریکاییاش با کت و دامن در انظار عمومی ظاهر شد، در مصاحبهای با رسانههای غربی به تشریح نظرات سکولار خود درباره حجاب پرداخت و حجاب را با عفت بیارتباط دانست! او اکنون به مهره سوختهای تبدیل شده که دیگر توجه چندانی را نمیتواند به خود جلب کند.
فروپاشیهای خانوادگی میان فراریهای اپوزیسیون در حالی است که از گوشه و کنار خبر از طرحهای دیگری در راستای عضوگیری از داخل ایران برای فعالیت در شبکههای سلطنتی مانند «بیبیسی فارسی» و «صدای آمریکا» به گوش میرسد. مستندات حکایت از آن دارد که آمریکاییها از طریق دفاتر خود در ترکیه و دوبی به دنبال جذب نیروهای مستعد صورت میگیرد؛ البته معمولاً عناصر مستعدتر به بیبیسی و باقیمانده و عوامل درجه دو جذب VOA میشوند.
در جریان مذاکرات هستهای در ماههای گذشته یکی از اهداف اصلی «آلن ایر» سخنگوی فارسیزبان وزارت خارجه آمریکا تلاش برای ارتباطگیری مستقیم با خبرنگاران و تحلیلگران فعال رسانههای ایران برای پر کردن خلا مذکور و ساماندهی به وضعیت صدای آمریکا بود.
اما مدیریت میدانی جذب نیرو در شبکه سلطنتی «بیبیسی فارسی» بر عهده «مسعود بهنود» ضد انقلاب فراری است.
بهنود که پیش از انقلاب سابقه همکاری با ساواک را در پرونده دارد، عامل چندجانبهای است که از سویی با برخی افراد خاص در داخل ایران ارتباط دارد و از طرف دیگر با افتخار خدمتگزار ملکه است.
او با استعدادیابی و پایش از دور عناصر رسانهای فعال در رسانههای زنجیرهای ایران، بهترینهای آنها را گزینش کرده و پس از فرار آنها به غرب، به عضویت در رسانههای بیگانه بخصوص بیبیسی درمیآوردشان.