پس از مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران، بسیار زودتر از زمان معمول گمانهزنیها در رابطه با ریاست مجلس دهم آغاز شد. برخی رسانهها به خبرسازی در رابطه با جلسات شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان برای انتخاب رئیس مجلس دهم پرداخته و برخی دیگر نیز با قطعیت محمدرضا عارف را رئیس مجلس آینده معرفی کردند. کاری به غایت دور از منطق و واقعگرایی!
گزینهای متزلزل
با گذشت زمانی کوتاه از روز برگزاری انتخابات مجلس دهم و روشن شدن بخش عمدهی آرایش سیاسی جناحها و احزاب در مجلس، صحبتها دربارهی ریاست مجلس بیشتر از گذشته شد. روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلبان، ریاست عارف بر مجلس را با استناد به رأی بالای او در تهران، تمام شده میدانستند. اما طولی نکشید که اختلافات میان اصلاحطلبان بر روی ریاست احتمالی عارف بر مجلس دهم بالا گرفت و در رسانهها بیش از پیش بروز پیدا کرد.
روزنامهی "آرمان" سهم بیشتری از مصاحبهها و اخبار گوناگون دربارهی ریاست مجلس دهم را در میان رسانههای اصلاحطلب به خود اختصاص داده است. یک روز از ریاست عارف حمایت میکند، روز دیگر لاریجانی را تنها گزینهی مطلوب برای ریاست مجلس میداند! به عنوان نمونه این روزنامه در یادداشتی کوتاه به قلم عباس موسایی، پس از جا زدن اصلاحطلبان به عنوان ناجیان ملی و اصولگرایان به عنوان مخالفان منافع مردم، عارف را «نماد اصلاحطلبی» دانسته و مینویسد: «ریاست عارف بر مجلس آینده به معنای تثبیت و ارتقای سیاستورزی بهبودخواهانه خواهد بود. اما ریاست لاریجانی با این تصور که او با حضورش جریان مخالف اصلاحات را در پیشبرد منویات خود ناکام میگذارد تصور غلطی است، چون او همچنان اندیشههای اصولگرایانهی خود را در چنته دارد. بنابراین ریاست عارف هم منطقی است و هم واقعگرایانه.»
یکشنبه 29 فروردین "آرمان" اما دلایل خوب بودن لاریجانی برای ریاست مجلس را برمیشمرد: اینکه او تا به حال اجازه نداده در مجلس به اصلاحطلبان توهین شود و هجمهای بر علیه آنها صورت بگیرد؛ اینکه تعاملش با دولتها خوب بوده، اینکه مورد وثوق علما و مراجع تقلید است، و اینکه بالاترین رأی را در قم دارد (البته مشخص نیست این آمار را دقیقاً از کجا تهیه کرده است!) و با توجه به تصویب برجام و همراهی صمیمانهی او با دولت فعلی، میتوان به قدرت مدیریت وی هم ایمان آورد. جالبتر اما اینکه در ادامهی یادداشت، عارف گزینهی مطلوبی برای ریاست مجلس معرفی نمیشود به این دلیل که او سبقهی مدیریتی قوی به اندازهی لاریجانی ندارد و تنها نمیتوان به «معاونت ریاست جمهوری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام» بودن، برای حمایت از او اکتفا کرد.
عارف و لاریجانی تفاهم کنند!
به اعتقاد برخی اصلاحطلبان از میان این دو گزینه، بالاخره یکی باید کنار برود. آنها نه دوست دارند که عارف دوباره نقش فردین اصلاحات را بازی کند و نه اینکه لاریجانی را از دامان اعتدال خارج شده و به اصولگرایان بازگردد. اما هنوز هیچ چارهای برای این اتفاق نیاندیشیدهاند و همه چیز را به نتایج دور دوم انتخابات موکول میکنند. در همین راستا، محمدرضا خاتمی در مصاحبه با جماران پس از اینکه داستانهایی باورنکردنی از استراتژی اصلاحطلبان برای مدیریت کشور تحت عنوان «پروژهی نجات» تعریف میکند، از تمایل خود به ریاست عارف در مجلس پرده برداشته و میگوید: «پایگاه عارف و لاریجانی در مجلس نزدیک است و باید با هم به تفاهم برسند تا یکی از آنها رئیس شود و دیگری با اراده و میل خود از ریاست کنار بکشد.» به اعتقاد خاتمی اگر یکی از این دو گزینه با قهر و اختلاف از ریاست کنار گذاشته شود، این اتفاق موجبات بروز اختلافات و تشتت آراء در مجلس را فراهم آورده و آب خوش از گلوی رئیس مجلس آینده پائین نخواهد رفت! بنابراین بهترین اتفاق این است که این دو به تفاهم برسند و یکی از آنها سودای ریاست را فراموش کند.
حمایت یا انتصاب؟
علی صوفی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتوگویی خبر از تأیید ریاست محمدرضا عارف بر مجلس دهم توسط آقایان هاشمی و روحانی میدهد. خبری که خیلی زود صدا کرد و دستمایهی جنجال رسانهای شد. مشخص نیست چگونه رئیس مجلس دهم، خارج از فضای مجلس و بدون در نظر گرفتن رأی و دیدگاه نمایندگان مجلس انتخاب و به معنای واقعی کلمه «انتصاب» میشود، در حالی که هنوز در اردوگاه اصلاحات بیشترین سهمی که برای عارف در مجلس دهم در نظر گرفته شده است «ریاست فراکسیون اصلاحطلبان» یا به قول تیتر رؤیایی آرمان «پارلمان اصلاحات» است.
"آرمان" اما در ادامهی اخبار ضد و نقیض خود، تیتر «انصراف عارف از ریاست به نفع لاریجانی» را انتخاب کرده و مینویسد عارف رضایت داده تا ریاست فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس را برعهده بگیرد و هیچ برنامهای برای ریاست مجلس ندارد. غلامعلی جعفرزاده عضو فراکسیون رهروان ولایت نیز با انجام مقایسهای میان عارف و لاریجانی میگوید: «عارف برای ریاست جمهوری یک گزینهی واقعا مناسبی است اما در قیاس با لاریجانی، او برای ریاست مجلس خوب نیست.»
مشابه این نظر را برخی از اصلاحطلبان نیز دارند که نباید از حالا ریاست عارف را قطعی دانست، چرا که در مقایسه با اصلاحطلبانی که لاریجانی را برای ریاست مجلس مناسب میبینند، عارف در میان اصولگرایان کمترین تعداد حامی برای رسیدن به ریاست را دارد و در میان اصلاحطلبان نیز عدهای با ریاست او کاملا موافق نیستند و لاریجانی را برای ریاست بهتر از او میدانند. از سوی دیگر عدهای در همین راستا دیدگاهی به اصطلاح واقعگرایانه را پیشه کرده و ادعایشان این است که نباید زیاد هیاهو کرد و شلوغکاری نمود و با هیجانات کاذب ریاست عارف را قطعی و تمام شده پنداشت، زیرا این کارها به او ضربه میزند و بعلاوه اگر روزی عارف کاندید ریاست مجلس بشود و رأی لازم را کسب نکند، توانایی انجام فعالیتها برای ترمیم شرایط اصلاحطلبان در مجلس وجود داشته باشد.
علی مطهری، کاظم جلالی، غلامرضا تاجگردون و مسعود پزشکیان گزینههایی هستند که احتمالا برای حضور در هیئت رئیسهی مجلس خود را کاندید خواهند کرد و مصطفی کواکبیان، مدیر مسئول روزنامهی مردمسالاری نیز در پیامی عنوان کرده است که اگر کسی کاندید ریاست نشود، او این وظیفهی خطیر را برعهده خواهد گرفت!
در پایان به نظر میرسد تا زمانی که نتایج دور دوم انتخابات مشخص بشود ریاست عارف و لاریجانی در کفهی ترازو هموزن باشد، باید دید آیا اصلاحطلبان دست از عارف کشیده و به دنبال لاریجانی که او را یک اصولگرای عاقل میدانند، میروند یا اینکه حمایت هاشمی و روحانی از ریاست عارف را دلیلی بر قطع حمایت از لاریجانی دانسته و او را به اصولگرایان بازپس خواهند داد.