مسعود روغنی زنجانی- که از پایه گذاران رکورد تورم 49 درصدی در دولت هاشمی به شمار میرود- ضمن مقالهای در روزنامه وقایع اتفاقیه، دموکراتها را تبرئه کرد و مدعی شد خباثتهای اخیر آمریکا مربوط به جمهوریخواهان میشود! این درحالی است که عداوتهایی نظیر ممانعت از دسترسی ایران به چرخه دلار و امضا و اعمال قانون ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع 38 کشوری که به ایران سفر کنند، مستقیماً به دولت و وزارت خزانهداری و خارجه آمریکا مربوط میشود.
روغنی زنجانی مینویسد: دستاورد برجام برای دولت آقای اوباما و حزب دموکرات این بود که برجام برای این کشور به یک مدل تبدیل شد؛ این مدل که درباره برخی کشورهای دیگر هم اجرا شد، این واقعیت را بازنمایی میکرد که میتوان از طریق گفتوگوی مسالمتآمیز، بسیاری از تنشها را با مذاکرهای که نتیجه آن برد- برد است، حل کرد. آمریکا با این منطق توانسته بود دهان تندروهای داخلی خود را ببندد و این برای جریانی که آقای اوباما تاکنون رهبری آن را برعهده داشته است، یک برگ برنده در رقابتهای سیاسی محسوب میشد. البته برجام در داخل کشور ما نیز موافق و مخالف دارد. جناح تندروی داخلی منتظر فرصتهایی برای تبلیغ شکست برجام است و به این دلیل هر اقدامی از سوی آمریکا که دستاوردهای برجام را تضعیف کند، در حقیقت کمک مستقیم به جریانات تندرو در داخل ایران و منطقه محسوب میشود.
وی میافزاید: تکلیف دولت تدبیر و امید در این میان چیست؟ ما میدانیم داستان مصادره داراییهای ایران در آمریکا پروندهای طولانی دارد که بخشی از آن تاکنون به نتیجه رسیده است، بنابراین، این امر بسیار اهمیت دارد که مسئولان، خونسردی خود را حفظ کنند و در چنین شرایطی از مدلی که الگوی برجام به ما نشان داد، پیروی کنند. ما نباید از کوره در برویم و عجله کنیم و باید همچنان پیگیر مطالبات خود از طرف مقابل (البته در چارچوب برجام) باشیم.
روغنی زنجانی مینویسد: توصیه ما این است که مسئولان درصورت عدم موفقیت در رایزنیهای سیاسی و دیپلماتیک، با مسئله رأی دیوان عالی آمریکا برخورد کنند. محاکمه ایران در یک دادگاه یکطرفه، آن هم بدون حضور ایران، هیچ وجاهتی ندارد و این چیزی است که دیپلماتهای آمریکایی باید آن را بپذیرند. با وجود تلاشهای اخیر بانک مرکزی ایران برای جلوگیری از صدور این رأی، باید تلاش کرد از طریق مذاکره سیاسی و تعامل در فرصتی دیگر این رأی را برگرداند و از تکرار رویدادهایی از این دست نیز جلوگیری کرد. از نظر بنده اگر اقدامات دیپلماتیک نتیجه نداد آنگاه میتوان ازنظر حقوقی وارد عمل شد و در دادگاههای بینالمللی علیه حکم دادگاه دیوان عالی آمریکا وارد دعوی قضائی شد ولی در این شرایط ما نباید اسیر صحنهآراییهای تندروها شده و اصطلاحا دچار «جوگیری سیاسی» شویم. درس مهم این ماجرا آن است که بفهمیم این رویداد یا رویدادهای مشابه، محصول «برجام» و «تعامل» است نه محصول تندرویهای گذشته. شرایطی که باعث شد اموال ایران در آمریکا ضبط و این دادگاهها در آمریکا جرئت کردند از محل آن داراییها، حکم قضائی بدهند مجموعه تندرویهایی در داخل ایران بود. به هرحال به نظر میرسد اگرلابیها و گفتوگوها ادامه یابد، انشاءالله این مسئله نیز قابل حل خواهد بود. (!)
یادآور میشود دستبرد به 2 میلیارد از داراییهای بلوکه شده ایران در جریان سفر اخیر آقای ظریف به نیویورک و ملاقات با جان کری رخ داد و دولت آمریکا نیز حکم دیوان عالی را تأیید کرد.