پرفسور مایکل برنر در مقالهای با عنوان «ایران دشمن ابدی» در هافینگتون پست با اشاره به اظهارات باراک اوباما در نشست امنیت هستهای واشنگتن که لازمه شکوفایی اقتصاد ایران و انتفاع از رفع تحریمها را عمل به روح توافق هستهای عنوان کرد، هدف اصلی وی را براندازی نظام ایران دانست.
برنر در این مقاله نوشت؛ باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، زمامداران ایران را به علت رفتاری که به ادعای وی مغایر با روح توافق هستهای است که سال گذشته به دست آمد، محکوم کرده است. وی میگوید به همین علت است که واشنگتن به تلاشهای خود برای محدود کردن از سرگیری روابط عادی تجاری جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورهای جهان که در توافق هستهای پیش بینی شده است، ادامه میدهد. آمادگی آمریکا برای تنبیه هر موسسه مالی (آمریکایی یا خارجی) که برای ایران تسهیلات تجاری فراهم آورد، اهرم مهمی برای اعمال نفوذ در شرایط مربوط به بازگشت ایران به عرصه اقتصاد جهانی، محسوب میشود.
وی در ادامه میافزاید: در منطقی که باراک اوباما برای توجیه محکوم کردن رفتار زمامداران ایران به کار میبرد یک نکته عجیب به چشم میخورد و آن اینکه وی با صراحت اعلام کرده است آمریکا تلاش میکند تا هر گامی که در جهت عادیسازی روابط با تهران برداشته میشود مشروط به این باشد که ایران کیفرخواست بلند بالایی را که دامنه آن به مراتب فراتر از مسئله هستهای است، بپذیرد.
به گزارش پایگاه مطالعات راهبردی اقتصاد مقاومتی، در ادامه این مقاله آمده است: لازم است سخنانی را که اوباما بیدرنگ پس از توافق هستهای آن را تکرار کرد به یاد بیاوریم. وی گفت توافق هستهای هیچگونه تغییری در قضاوت آمریکا در اینکه ایران کشوری متخاصم، حامی تروریسم، عامل اصلی ایجاد آشوب در منطقه و شریک کسانی است که آمریکا نمیتواند با آنها مراوده داشته باشد، ایجاد نخواهد کرد. آمریکا این سیاست خود در قبال ایران را در کشورهایی چون سوریه، عراق و یمن و مناطق دیگر، پیاده کرده است. از آنجا که ارایه چنین تصویری از ایران از برداشتی ناشی میشود که دولت آمریکا از رژیم این کشور دارد در نتیجه به درستی میتوان گفت که آمریکا دو هدف عمده را در رابطه با ایران دنبال میکند؛ نخست وادار ساختن ایران به تن دردادن به سیاست آمریکا درباره چگونگی توزیع نفوذ سیاسی در منطقه و در وهله دوم تغییر رژیم در این کشور.
استاد دانشگاه پیتزبورگ ادامه میدهد: از این رو، محکوم کردن ایران از سوی اوباما به علت ادامه حمایت از حزب الله و اسد در سوریه، نشان از انسجام سیاست آمریکا در این زمینه دارد. درخواستهایی که دولت آمریکا مطرح میکند از غروری بیجا سرچشمه میگیرد مبنی بر اینکه ارزشهای استثنایی آمریکا به این کشور این حق را میدهد تا رفتار دیگران را تفسیر و درباره آن داوری کند. نتیجه چنین تفکر و برداشتی این است که هیچ کشوری چه ایران یا روسیه یا هر کشور دیگری بدون تأیید واشنگتن، هیچگونه منافع مشروعی ندارد. تأیید منافع مشروع کشورهای دیگر بر هیچگونه اصل و قاعدهای تکیه ندارد بلکه به صلاحدید واشنگتن بستگی دارد که چه سیاستهایی به منافع و اهداف آمریکا خدمت میکنند.