وطن امروز در یادداشتی نوشت: «معنی چیزی قابل انتقال و منتقل شدن نیست بلکه فقط پیام است که قابل انتقال است». ترجمه این عبارت «برلو»- نظریهپرداز مشهور حوزه ارتباطات- واضح است. سیگنالهایی که باید، توسط مخاطب دریافت میشود و دیگر مهم نیست چه معانیای میتوانسته پشت صحنه ذهنی گوینده وجود داشته باشد.
حکایت توئیت «گفتمان و موشک» هم حکایت معانی و پیامهاست. عجیب نیست که به فاصله چند روز از نشر یک اظهارنظر از هاشمیرفسنجانی، «باراک اوباما» چندباری در سخنرانی از «موشک»های ایران ابراز نگرانی میکند. مخاطب که اصالتا یک دشمن دیرینه است، پیام را دریافت کرده است. رئیسجمهور آمریکا اما خواهان سیگنالهای بیشتری است: «روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیز که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد. وقتی آنها موشک بالستیک با شعارهایی برای نابودی اسرائیل شلیک میکنند، این شرکتها را مشوش میکند».
ریتوئیت اوباما بر توئیت «گفتمان و موشک» همان مقدماتی است که دشمنان دیرینه مردم، برای برجامهای بیشتر مطرح میکنند. مدل برجام برای بهانههای غیر از هستهای به اظهارنظرهای اینچنینی نیاز دارد. وقتی هاشمیرفسنجانی در روزهای اوج مطرح شدن برجام در فضای سیاست بینالملل میگوید: «غرب چیزی جز شفافیت از ما نمیخواهد»، آگاهانه یا ناآگاهانه چارچوبهایی برای فشار به کشور را به بیگانگان معرفی میکند که شاید غرب به این صراحت، توان مطرح کردن آن را نداشته باشد. اینبار هم این توئیت زمینه انتقال پیام اوباما برای دریافت سیگنالهای بیشتر از ایران بود. حکایت توئیت اما در داخل، عجیب و غریبتر است. توئیتهای هاشمیرفسنجانی که به واسطه معرفی در وبسایت شخصی وی، در همه ایام ماضی، مورد استقبال و توجه رسانههای طرفدار دولت و جریان کارگزاران قرار میگرفت - و حتی همین «توئیت آخر» نیز در شبکههای اجتماعی این رسانهها بشدت بازتاب یافت- پس از نزدیک به 10 روز از انتشار توئیت توسط هیچکدام از این رسانهها مورد تکذیب، تصحیح، تقطیع، تکمیل، ویرایش و هیچگونه تغییری قرار نگرفت و پس از صراحت رهبر معظم انقلاب در انتقاد از این اظهارنظر، تلاش شد به ترفندهای مختلف، انتساب توئیت از جناب رفسنجانی سلب شود. یکی از کنایههای پرتکرار مطرح شده در شبکههای اجتماعی پیرامون این تلاشهای ناکام این است: «گویا همه چیز برای هاشمیرفسنجانی است الا صفحه شخصیاش در توئیتر!»
ابتدا اصل و موجودیت همان صفحه توئیتری که بارها و بارها روزنامههای اصلاحطلب، تیترهایشان را از آن گرفتهاند زیر سوال میرود. بار دیگر گفته میشود این جمله تقطیع شده است. دیگر بار این ادعا مطرح میشود که این صفحه هک شده است. در دفعات بعد ادعاهای جدیدتری مطرح میشود. مثلا خود جناب هاشمیرفسنجانی بازخاطره تعریف میکند که «موشک را او از صفر شروع کرده است و حالا از این حرفها نمیزند» و قس علیهذا استدلال و چه و چه که این جمله ویژه جناب هاشمی نیست.
همه اینها ناگاه انسان را به سال 88 میبرد؛ زمانی که با همینجور رفتار بیمارگونه در عالم سیاست و ادعاها و دروغها و دردسر درست کردنها و در نهایت ایجاد فتنه پس از انتخابات 22 خرداد آن سال، سیاستهای همین برادر عظیمالشأن صاحب گفتمان به جای موشک، چگونه سیل تحریمها را به کشور تحمیل کرد.
توئیت را تکذیب کردید. اصلا فرض صفحه توئیتر را از عالم محو کردید. با مواضع دشمن شادکن هر روزه چه میکنید؟ و البته «ادعای تقلب» و اینکه «خسارتهای فتنه کی قرار است جبران شود؟»