مسعود پزشکیان، فعال سیاسی اصلاحطلب و از نمایندگان مجلس اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با نشریه صدا در پاسخ به این سؤال که «نقش معتدلین اصولگرا در تعدیل روابط مجلس و دولت چگونه بود؟» اظهار کرده است:
«عقلای اصولگرا با توجه به مجموعه تجارب و همچنین شناختی که نسبت به افراد به دست آوردهاند در حد توان در کم کردن تنشها تلاش کردهاند، اما باید گفت که این نقش پررنگ نبوده است چرا که نمایندگان بر استقلال رأی خود تأکید ویژهای دارند و با توجه به مجموعه ارتباطات شکلگرفته منویات خود را پی میگیرند که بعضا بروز بیرونی نیز پیدا میکند.»
*این اظهارات میتواند مورد توجه کسانی باشد که این روزها تحت عنوان «اصولگرای معتدل» از سوی اصلاحطلبان و جریانات دولتی مورد تمجید و تشویق هستند و در لیست ائتلاف اصلاحطلبان با دولت قرار گرفتهاند.
در واقع، شنیدن تعریف و تمجید از جریانی که حتی از لیدر خود نیز «عبور» میکند، نظام اسلامی را تهدید به «خروج از حاکمیت» میکند و زمانی با تقلّب، نام آقای هاشمی رفسنجانی را از لیست برگزیدگان مجلس خط زد و وی را حتی متهم به «قتل» نیز کرد، میتواند حاوی تأملات زیادی باشد.
آنها که اصولگرایان معتدل! لقب گرفتهاند همواره از منظر چهرههای جریان سیاسی خاص متهم هستند و در مقطع فعلی نیز اعتدالی نام گرفتهاند تنها به این دلیل که قرار است تکمیل کننده پازل اصلاحطلبان باشند.
چه اینکه این چهرهها حکماً در جریان هستند که جریان خاص عنوان کرده است اصولگرایی را مساوی با «بیعقلی» و «افراط» میداند و اصولگرایان مجالس هفتم، هشتم و نهم را نیز «تندرو» و «کارنابلد» معرفی کرده است.
این حقایق و آن کنایهها خبر از آن میدهد که ماه عسل ساختگی میان اصلاحطلبان و آنچه «اصولگرایان معتدل» نامیده شده است؛ زمانی تمام خواهد شد.