یکماه است که پردههای مهمی از چهره محصولات دستکاری ژنتیکی کنار رفته، و اطلاعرسانی قابلتوجهی علیه این جریان شکل گرفته است.
اسناد جدیدی که به دست آمده، نشان میدهد یکی از حامیان محصولات تراریخته که در دولت یازدهم در یکی از ارگانهای دولتی هم مشغول به کار شده است، از جانب برخی مراکز صهیونیستی از سالها پیش حمایت مالی میشده است که ممکن است بهعنوان پیشانی علمی و اجرایی جریان نفوذ، در دولت و سایر مراکز قدرت برای رهاسازی محصولات عقیم و پرخطر تراریخته به کار گرفته شده باشد. گنجانده شدن موضوع تراریختگی در لایحه برنامه ششم توسعه این احساس خطر را بیشتر میکند.
برخی مستندات هم نشان میدهد که وی از افراد بسیار فعال در ستاد اصلی فتنه 88 بوده است.
جالب است بدانید 16 سال پیش دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، در رأس یک هیأت کارشناسی هفتنفره دیپلماتیک، و در کسوت حامی محیط زیست در تدوین پروتکل ایمنی زیستی بینالمللی «کارتاهنا» نقش ایفا کرده است. او پس از اطلاع از ابعاد این فاجعه صهیونیستی در نامهای به رئیسجمهور وقت، خطر این محصولات را اینگونه هشدار میدهد:
«(اگر) محصولات ترانسژنتیک بهصورت معمول مورد بهرهبرداری قرار بگیرند این امکان وجود خواهد داشت که حتی بهصورت سلاح مورد بهرهبرداری قرار گرفته و یا با استفاده از ژنهای خاصی حالات جسمی، روانی انسانها را تغییر داده و محیط زیست را به نابودی بکشانند. فرضاً با نصب ژن عقیمی بر روی گندم، تولیدکنندگان آن قادرند نسلی از یک کشور را عقیم ساخته یا با پیوند ژنتیک ژنهای مولد اخلاق پست نظیر درندهخویی کوسهها یا صفات رذیله خوکهابر محصولات کشاورزی میتوانند آن را به گروهی از انسانهای کشور هدف خود منتقل سازند».
پس از انتشار این خبر مهم و افشای ابعاد فاجعه در حال وقوع، برخی انتشار این نامه را اقدامی مجرمانه قلمداد و اعلام کردند که این نامه کار آقای ظریف نبوده و 16سال پیش آقایی از وزارت امور خارجه وقت، بر اثر بیاطلاعی و با حضور در نشستی درباره ایمنی زیستی، بدون مشورت با سایر اعضای گروه اعزام شده به این نشست، اقدام به تهیه پیشنویسی میکند و بنا بر اعتمادی که آقای ظریف به مدیر زیردست خود داشت این نامه را امضا و (به دفتر ریاست جمهوری) ارسال میکند.
حال سؤال اینجاست که آیا نسبت دادن چنین رفتار سادهلوحانهای به فردی با جایگاه و دقت حقوقی، و همچنین هوشمندی و نکتهبینی عمیق دیپلماتیک دکتر ظریف، توهین به ایشان نیست؟
در عین حال خبرهای دریافتی حاکی است، بارها با دکتر ظریف برای تکذیب یا پس گرفتن این نامه تماس گرفته شده، و ایشان، با ثبات قدم، بر کارشناسی بودن نامه، و صحت آن تأکید داشتهاند.
تهدید به مرگ، ارعاب، اخراج، و لابی علیه دانشمندان
انتشار اخبار و مصاحبهها درباره محصولات تراریخته طی روزهای اخیر موجب بروز برخی اتفاقات غیرعادی هم شده است، از جمله تهدید به مرگ پرفسور کرمی، البته با این زبان که «آقای دکتر! روی صحبتهای شما حساس شدهاند! مافیای واردکننده فلان محصول تراریخته، برای منافعش حتی آدم میکشد؛ مراقب خودتان باشید!».
همچنین شنیده شده که دکتر «ع.م.ا.» دانشمند یکی از مراکز تحقیقاتی بهبهانه انتشار یک سند علمی علیه تراریختگی اخراج شده است.
به نظر میرسد، مراجع نظارتی و امنیتی کشور باید به موضوع آزادسازی استفاده از محصولات تراریخته (با ابعادی که دکتر ظریف و دانشمندان مستقل برمیشمرند) تحت عنوان «بیوتروریسم» ورود کنند تا ابعاد پنهان این ماجرا آشکار و از تبعات بعدی جلوگیری شود.