دست‌های آلوده پشت لیست‌های ویژه انتخابات

بعد از برجسته‌سازی بی‌ربط و بدون دلیل تصویر غلامحسین کرباسچی روی یکی از نشریات هلدینگ رسانه‌ای کارگزاران، در این هفته موجی از تحلیل‌ها و اظهارنظر نسبت به تأثیر چهره‌های اینگونه بر انتخابات در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های رسمی به راه افتاد تا جایی که یکی از نمایندگان اسبق اصلاح‌طلب مجلس (راکعی) از عارف در این باره توضیح خواست و عابد فتاحی نیز در اعتراض به پلشتی‌های احتمالی خود را مستقل اعلام کرد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که پول از مجلس پنجم وارد انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران شد. آن نقطه، شروع پروسه خطرناکی بود که می‌رود تا شکل و شمایل انتخاباتی در ایران را همانند کشورهای غربی کند. بدین معنی که پول، سرنوشت انتخابات را رقم بزند. حمایت مالی آلودگان اقتصادی از کاندیداها، شام‌ها و ناهار و پوسترهای آنچنانی و رأی‌خری از جمله این اقدامات است.

مجلس پنجم مطلع شکل‌گیری کارگزاران سازندگی بود؛ حزبی که در بعد فرهنگی و دینی خود را لیبرال می‌داند و در عرصه اقتصادی هم برخی افرادش سابقه فساد اقتصادی دارند و هم در دسترسی به رانت زبانزد است. محکومیت شهردار اسبق به خاطر ریخت و پاش‌های سلیقه‌ای و واگذاری پول به برخی کاندیداها و  نمایندگان سابق نمونه‌ای از آن است. علاوه بر آن شهرام جزایری نیز محوریت حاتم‌بخشی خود را مجلس قرار داده بود تا جایی که برخی از نمایندگان آن روز - که امروز نیز کاندیدای تأیید صلاحیت شده هستند- (!) و حتی رئیس مجلس را نیز آلوده کرد و این آلودگی به صورت طنز و کنایه سال‌ها در ادبیات سیاسی- اقتصادی ایرانیان به کار برده می‌شد.

 آلوده شدن نمایندگان مجلس در نظام اسلامی به پول‌های کثیف و وامداری نسبت به حامیان اینگونه، زنگ خطری است که دستگاه‌های نظارتی باید بیش از پیش نسبت به آن اهتمام داشته باشند وگرنه کم‌کم بین مجلس ایران و سایر کشورها تفاوت معناداری را نمی توان یافت و هرچه نظام برای جراحی این موضوع هزینه پرداخت کند، ارزش آن را دارد. جریانات سیاسی و خصوصاً جریان اصلاحات که برای خود هویت و شأن قائل هستند، چگونه می‌توانند برای رسیدن به قدرت تن به منت‌گذاری آلودگان اقتصادی دهند و هویت خویش را مخدوش کنند. صاحبان زر و زور نه‌تنها می‌توانند نمایندگان مجلس را آلوده کنند که می‌توانند به مانند سال 1388 با پول شرخر و اراذل را به  میدان بیاورند که نمونه‌هایی از آن توسط آقازادگان در تهرانپارس و سعادت‌آباد مشاهده شده است. واقعاً آلودگان اقتصادی در عرصه سیاسی به دنبال چه هستند و قدرت‌خواهی آنان با کدام هدف انجام می‌شود؟ آیا می‌توان در نظام اسلامی سایه سرمایه‌داران را بر قدرت و حکومت دید؟ آیا آلودگان می‌توانند پیشانی انتخاباتی جنا‌ح‌های داخل نظام باشند؟!

«پول کثیف»، «رأی کثیف» و «سرمایه اجتماعی کثیف» سه عنصری است که سلامت مردم‌سالاری در نظام جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند. تقبیح حصول و وصول مال حرام، آلوده و شبهه‌ناک در طول تاریخ زندگی مسلمانان یک ارزش متعالی و انسان‌ساز بوده است. مال حرام در هیچ مقطع تاریخی و در نظر هیچ مفسر دینی ارزش محسوب نشده است و مشمول مرور زمان و تحول نمی‌گردد. عنصر زمان نیز تاکنون قبح آن را نشکسته است و این اصل بنیادین همچنان در سپهر زندگی مسلمانی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. «پول کثیف» که اخیراً وارد ادبیات سیاسی کشور شده است، اگر صرف «قدرت‌یابی» یا هزینه در راه رسیدن به قدرت در نظام دینی شود، بسیار شکننده‌تر و مشمئزکننده‌تر خواهد بود. واقعاً نمی‌توان باور کرد در جمهوری اسلامی ایران افرادی یافت شوند که برای رسیدن به قدرت دست به چنین اقداماتی بزنند. ممکن است آدمی در مسیر زندگی اقتصادی خود به «درآمدهای بدون زحمت» نیز دست یابد که آن نیز از نظر دینی نکوهیده است، چراکه پول حلال باید حاصل دسترنج باشد. با این حال پول‌هایی که از زد و بند و رانت به دست می‌آید، می‌تواند نظام را آلوده کند.

 پیوند قدرت و ثروت

در جمهوری اسلامی ایران اصل پیوند «قدرت» و «ثروت» امری خطرناک است، چراکه سایه سنگین ثروت اگر بر سر سیاست افتاد، نظام اسلامی از درون پوسیده می‌شود و شکل و شمایل ظاهری و باطنی آن همانند نظام‌های لیبرال- سرمایه‌داری رخ‌نمایی می‌کند. وقتی بانک‌های خصوصی در ایران ایجاد شد، این خطر را بسیاری از دلسوزان گوشزد کردند که ممکن است پول‌های کلان در فردای سیاست و مجلس به کار گرفته شود و اهل حکومت وامدار اهل قدرت شوند و به جای سیاست‌های همسو با منافع ملی و مصالح اسلامی، سیاست‌های اهل ثروت را دنبال کنند و تدوین قوانین نظام جمهوری اسلامی به سمت منافع طبقه خاصی گرایش یابد. حال تصور کنید پولی که قرار است چرخه قدرت را به حرکت درآورد، پول کثیف و درآمد نامشروع باشد و درآمدی باشد که در قبال نابودی زندگی انسان‌های دیگر به دست آید. دسته‌ای که اهل قدرت هستند به صورت طبیعی قدرت را برای اندوختن ثروت می‌خواهند، بنابراین برای ورود به قدرت، به ثروت نیاز دارند و بعد از حصول قدرت مجدداً به دنبال کسب ثروت می‌روند. پیوند قدرت و ثروت همانند یک چرخه عمل می‌کند. مفهوم قدرت برای این دسته نه تعالی انسان یا خدمت به اسلام و میهن است، بلکه تسهیل کسب ثروت و لذت‌جویی از آن است، بنابراین رابطه قدرت و ثروت آنان همانند یک «معامله» و «تجارت» قابل فهم است که پول خرج می‌کنند تا به قدرت سیاسی دست یابند و پس از کسب قدرت و در سایه اختیاراتی که قدرت به ارمغان می‌آورد، منافع خود را دنبال می‌کنند تا بتوانند در قدرت استمرار یابند. این حرکت نکوهیده و این آلودگی در انتخابات امسال در حال رخ‌نمایی است.

امید است جریانات مدعی اندیشه و حریت عنان خود را به اصحاب مفسد و آلوده نسپارند.

هشدار مقام معظم رهبری درباره شناخت ترتیب‌دهندگان لیست‌ها شاخص مهمی است که اهداف و افراد مستعد برای رسیدن به آن اهداف را لو می‌دهد.