معرفی رانندگان ماشین تخریب علیه اصولگرایان

وی در این یادداشت نوشته است: بنده به عنوان یک ناظر سیاسی هنوز نتوانسته‌ام متوجه شوم که چرا و بر چه مبنایی جز فرصت‌طلبی و بی‌پرنسیبی افراطی؛ اصولگرایان از احمدی‌نژاد و گروه او حمایت کردند؟! این حمایت جز از طریق منطق قدرت و فرصت‌طلبی قابل توجیه نیست. حتی اگر در دور اول هم قابل فهم بود در دور دوم پذیرفتنی نبود.

 

عبدی همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود تصریح می‌کند: اصولگرای واقعی اجازه نمی‌دهد که «نؤمنُ ببعض و نکفُرُ ببعض» بود. متأسفانه جناح اصولگرای موجود فاقد این حد از تعلق خاطر به اصولگرایی است.

 

وی در این یادداشت را در حمایت از «علی مطهری» و با تیتر «مطهری، فرصتی برای تحول‌خواهی» منتشر کرده است.

 

*این یادداشت عباس عبدی پس از آن منتشر می‌شود که وی بواسطه انتقاد اخیرش از آقای هاشمی رفسنجانی مورد حمله قرار گرفت و حتی یک رسانه اصلاح‌طلب از این نوشت که عبدی از برخی جهات، دیگر اصلاح‌طلب نیست.

وی همچنین بواسطه برخی دیگر از مواضعش نظیر اینکه موضع اصلاح‌طلبان نسبت به حوادث سال 88 باید مشخص شود! و همچنین انتقاد از اصلاح‌طلبان بواسطه اخذ مواضع مغایر با نظام در ماجرای محور مقاومت و سوریه نیز مورد کنایه‌های جریان خاص قرار دارد و حتی برخی اصلاح‌طلبان معتقدند که او می‌تواند یک اصلاح‌طلب بدلی و یا مهره نفوذی باشد.

در اشاره به اظهارات عبدی مبنی بر چرایی حمایت از احمدی‌نژاد و رأی دادن به او و اینکه متوجه این حمایت‌ها نمی‌شود! نیز بایستی تأکید کرد که یک انتخاب سیاسی هیچگاه عاملی برای سرزنش نیست بلکه آنچه موجب نکوهش است پایداری بر یک اشتباه و عدم برائت از کج‌روی و کاستی است.

چیزی که اتفاقا نکته روشنی در کارنامه اصولگرایان است و آنها با ابراز برائت از حلقه انحرافی،‌ کژی‌های احمدی‌نژاد و خطاهای دولت نهم و دهم به مردم اثبات کردند که برای حفظ حقوق آنها و رعایت تقوای جمعی با هیچکس مماشات نخواهند کرد.

همچنین است که عباس عبدی اگرچه بهتر از هرکسی می‌داند اما نمی‌گوید که مرحوم کردان را اصولگرایان برکنار کردند نه اصلاح‌طلبان و مقابله با حلقه انحرافی توسط اصولگرایان طرح و دنبال شد و منتقد سیاست‌های غلط دولت قبلی در اقتصاد و دیپلماسی و سیاست خارجی نیز توکلی و نادران و زاکانی و صفارهرندی و محسنی اژه‌ای و... بودند نه اصلاح‌طلبانی که حتی از شخصی به نام اسفندیار رحیم‌مشایی تشکر می‌کنند به این واسطه که واژه «فتنه» را به کار نمی‌برد!

اکنون سؤال اینجاست که آیا اصولگرایان دچار فرصت‌طلبی و بی‌پرنسیبی‌اند یا اصلاح‌طلبان که هنوز هم از عذرخواهی بابت فتنه سال 88 استنکاف می‌کنند و بصورت جبهه‌ای سکوت اختیار کرده‌اند؟!

و ایضاً اینکه نسبت به فتنه‌گری‌های لیدر جریانی خود هیچ موضعی نمی‌گیرند، فتنه‌گران محصور شده را همچنان دوست و برادر می‌دانند، هیچ نقدی به حلقه انحرافی و خطاهای دولت قبل نداشتند، برجام بی‌دستاورد را به ساحت افکار عمومی بعنوان تحفه و لوبیای سحرآمیز معرفی می‌کنند، در جریان انتخابات 92 هیچ حمایت رسمی و قابل ثبتی از روحانی نداشتند اما بعد از انتخابات أنا شریک گفتند، درباره انتخابات دولت یازدهم با مردم ناراستی کردند و یکسال تمام ضمن تبلیغ زیر پوستی آقای هاشمی اما به مردم گفتند که هاشمی قصد شرکت در انتخابات را ندارد و...

بایستی به این معنا با تعمق بیشتری نگریست که یک فرد نصب شده در یک مقام دولتی یا حکومتی، ممکن است هرآینه دچار فساد، انحراف و یا کژی شود و از این بابت حرجی بر کسی نیست. اما مذمت و نکوهش بایستی از آنجا شروع شود که مردم ببینند نسبت به این فساد یا انحراف محرز شده؛ هیچ عکس‌العملی نشان داده نمی‌شود یا بدتر آنکه هواداران آن مفسد یا منحرف یا فتنه‌گر، همچنان به حمایت علی‌الدوام از وی مشغولند و سمت اشاره را به روی دیگران گشوده‌اند...

قبل از عبدی، اصلاح‌طلبان دیگری نظیر عبدالله ناصری، مرتضی مبلغ و دیگران نیز در روزهای اخیر با حمله به تفکر اصولگرایی و فهرست انتخاباتی اصولگرایان از عباراتی مثل افراطی، زمین‌گیر، کم‌توجه به منافع ملی، بدون پایگاه اجتماعی، کارنابلد و متکی به رانت! استفاده کرده‌اند.

گفتنیست، غلامعلی حداد عادل، سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان، پیش از این طی سخنانی گفته بود: کاملاً محسوس است که یک ماشین تخریب برای مقابله با اصولگرایان به راه افتاده است.