روزنامه جوان در یادداشتی نوشت: رهبری در جمهوری اسلامی ایران رکن رکین نظام و محور اصلی آن و ضامن عدم انحراف سازمانها و نهادهای مختلف از وظایف اصیل اسلامی است و مجلس خبرگان رهبری یکی از نهادهای اساسی و حساس نظام جمهوری اسلامی ایران است که سه وظیفه اصلی شناسایی، انتخاب و نظارت بر عملکرد رهبری را بر عهده دارد. از این رو انتخابات مجلس خبرگان بسیار مهم و نمایندگان منتخب مردم در این مجلس، مسئولیت خطیری بر عهده دارند.
فضای سیاسی ـ اجتماعی کنونی حاکم بر کشور، وضعیت جناحهای سیاسی حاضر در صحنه رقابت انتخاباتی، برگزاری همزمان دو انتخابات مهم مجلس دهم و خبرگان پنجم و پیامدها و انتظارات ناشی از برجام، اهمیت و حساسیت انتخابات این دوره را به مراتب حساستر کرده است.
در اهمیت این دوره از انتخابات خبرگان،همین بس که رهبر معظم انقلاب برای اولین بار به صراحت فرمودند: «اهمیت انتخابات خبرگان که شاید هیچ کدام از انتخاباتهای کشور به این درجه از اهمیت و حساسیت نباشد، در این است که با این انتخابات، مردم افراد خبره مورد اعتماد خودشان را انتخاب میکنند تا اینها آماده به کار باشند برای لحظه حساس فقدان رهبری در کشور.
این مجموعه مورد اعتماد ملت باید بنشینند و با بصیرت کامل، رهبری را که قادر بر ادای تکالیف رهبری میدانند، انتخاب و به مردم معرفی کنند. اگر چنین جمعی در آن هنگام ـ یعنی هنگامی که کشور به تعیین رهبر احتیاج پیدا کرده است، یا به خاطر اینکه رهبر قبلی از دنیا رفته است و یا خدای ناخواسته از صلاحیتها افتاده است، که باید رهبر دیگری را انتخاب کنند ـ حضور نداشته باشد و آماده به کار نباشد، آنچنان گرهی در دستگاه مدیریت کشور به وجود خواهد آمد که با هیچ سرانگشتی این گره باز شدنی نیست.»
با توجه به حساسیت این دوره از انتخابات، برخی سخنان و رفتارهای بروز یافته طی ماهها و روزهای اخیر از برخی افراد و شخصیتهایی که با جزئیات ساختارهای نظام و فعل و انفعالات سیاسی کشور آگاهی و شناخت کامل دارند، در تضاد است و از همین رو با نزدیک شدن به روزهای واپسین انتخابات، نگرانیها دوچندان شده که مبادا در پشت این سخنان تند و غیر مسئولانه، سناریویی مشابه فتنه 88 نهفته باشد. کسانی با نیتهای خاص پس از شکست پروژه آنها در روند تأیید صلاحیتها به دنبال چالشآفرینی در عرصه انتخابات اسفندماه هستند، از جمله این افراد که شاید بیشتر از هر عنصر سیاسی دیگر به دنبال طرح مباحث جدید در انتخابات است، آقای هاشمی رفسنجانی است.
ارزیابی از روند اظهارات ایشان در ماهها و روزهای گذشته، هر تحلیلگر منصفی را به این مسیر رهنمون میکند که آقای هاشمی در پازلی ایفای نقش میکند که حداقل میتوان گفت با آموزههای حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در باب انتخابات و بررسی صلاحیتها، فرسنگها فاصله دارد و درست رفتاری از خود بروز میدهد که امروز این رفتارها را حتی در رأس هرم اصلاحطلبان افراطی در انتخابات پیش رو سراغ نداریم. مرور برخی اظهارات گذشته آقای هاشمی میتواند درک لازم را نسبت به اظهارات روز گذشته وی به افکار عمومی انتقال دهد. آقای هاشمی در 29 آذر 94 که روزنامه اصلاحطلب آرمان اقدام به انتشار این مصاحبه کرده، گفته بود: «سالم بودن انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ضروریتر از انتخابات مجلس شورای اسلامی است و اگر این انتخابات قابل قبول نباشد، خدشهای بر نظام اسلامی ما وارد میشود.» پیشتر نیز وی با طرح شوراییبودن رهبری به دنبال فضاسازی این تفکر بود تا به جایگاه رهبری نظام خدشه وارد کند و تغییر در ساختار نظام در دستور کار دشمنان قرار گیرد.
هاشمی در این انتخابات نیز همچون انتخابات ریاستجمهوری 88 سعی کرد با همان ادبیات سوخته شده فتنه 88، یعنی زیر سؤال بردن «سلامت انتخابات» بستری را برای گروههای سیاسی فراهم نماید تا تشکیل «کمیته صیانت از آرا» و شبههآفرینی نسبت به انتخابات 94 نیز بار دیگر کلید بخورد. برخی قرائن حکایت از آن دارد که حجتالاسلام سید حسن خمینی در این دوره از انتخابات خبرگان قصد کاندیداتوری نداشته و صرفاً با فشار آقای هاشمی و برخی سران اصلاحات، اقدام به ثبتنام کرده بود. استفاده از برخی القاب خارج از قاعده طلبگی برای سید حسن خمینی توسط آقای هاشمی همچون علامه، استاد مبرزو.... تنها و تنها با هدف به باور رساندن سید حسن مردد برای حضور در عرصه انتخابات و سنگین کردن فضا علیه شورای نگهبان بود تا شورای نگهبان نتواند در یک بستر طبیعی به وظایف خود در بررسی تأیید صلاحیت سید حسن خمینی درست عمل کند. اما روز گذشته اوج رفتار خارج از چارچوب اندیشه و مواضع حضرت امام خمینی(ره) و خلاف مشی بزرگان انقلاب از سوی آقای هاشمی بروز یافت.
وی طی سخنانی در مراسم سالروز ورود حضرت امام خمینی (ره) با هجمه به شورای نگهبان، این نهاد قانونی و مورد تأکید حضرت امام خمینی (ره) که تضعیف آن را امام راحل مساوی با فساد دانسته و فرد تضعیف کننده به این نهاد را مفسد فیالارض معرفی میکند گفته است: «صلاحیت خود را از کجا آوردهاید که صلاحیت شخصیتی اشبه به جدش امام را قبول نمیکنید؟ چه کسی به شما اجازه داده است قضاوت کنید؟ چه کسی به شما تریبون داد؟ همه باید به امام و بیت ایشان خود را بدهکار بدانیم؛ بدهکارها هدیه خوبی در مقدمه انتخابات به بیت امام ندادند. اگر امام و اراده مردم نبود، هیچ کدام از اینها نبودند». در مقام تعرض به جایگاه سیدحسن خمینی با شخصیت امام راحل و یکی دانستن شخصیت این بزرگوار با بقیه نوادگان امام عزیز بر نمیآییم که چنین مقایسهای به خطاست و بیت شریف حضرت امام(ره) برای همه دوستداران انقلاب اسلامی عزیز و محترم است و رعایت شأن این بیت عظیم الشأن بر همه ما در جایگاه فردی و اجتماعی، نه در جایگاه واگذاری مناصب حکومتی به اعتبار منتسب بودن به خاندان امام خمینی(ره) فرض است. اما در چرایی رفتار آقای هاشمی رفسنجانی و بازی وی با برگ سیدحسن آقا، چند نکته حائز اهمیت است:
1- آقای هاشمی از ماهها قبل این گرا را به جامعه میداد که قصد دارد خیلی عریان و خارج از قواعد بازی انتخاباتی وارد عرصه انتخابات شود. رد صلاحیت خودش برای ریاست جمهوری، رد صلاحیت پسرش برای شورای شهر، روبهرو شدن با رأی منفی در انتخاب هیئت رئیسه خبرگان چهارم، حکم محکومیت دخترش، زندانی شدن پسرش به جهت فساد مالی از جمله مؤلفههایی هستند که انگیزه ورود وی برای استفاده از همه ظرفیتها و رایزنیها در انتخابات خبرگان را تقویت کرد تا شاید از این طریق بتواند اقدامات و محاکمات صورت گرفته در گذشته را بیاساس جلوه دهد. بنابراین سیدحسن آقای خمینی برای آقای هاشمی یک ظرفیت به حساب میآمد تا بتواند از این برگ، برای شکستهای پی در پی خود در گذشته استفاده کند و در پشت حمایت از بیت شریف حضرت امام (ره) آرزوهای خود را تحقق بخشد.
2- آقای هاشمی تمام تلاش خود را مصروف کرد تا در روند تأیید صلاحیت کاندیداهای مورد نظر خود برای خبرگان پنجم خارج از شرکت در آزمون و تأیید در این بستر، تغییراتی ایجاد کند، حتی به دنبال تأییدیه اجتهاد برخی آقایان از جمله سیدحسن آقا از مراجع بزرگ تقلید بود که بعدها مشخص شد این مراجع بزرگوار حاضر به ورود در این حوزه نشدند و بستر قانونی آزمون را بر فشارهای سیاسی ترجیح دادند. بنابراین با شکست این سناریو، مطلوب آقای هاشمی برآورده نشد و تمکین به قانون و پیگیری تأیید صلاحیت توسط برخی آقایان با اعتراض به عدم احراز صلاحیت خود به شورای نگهبان، فضای انتخابات روند طبیعی خود را طی کرد. لذا این وضعیت برای آقای هاشمی غیرقابل تحمل بود و طبیعی است که اظهارات روز گذشته وی و حمله به شورای نگهبان به بهانه حمایت از سیدحسن آقا و بیت شریف امام (ره) با این فرض دنبال میشود.
3- اصلاحطلبان به صراحت و تمام قد اعلام کردهاند که قصد تحریم یا حتی شرکت کمرنگ در انتخابات را ندارند و به دلیل گره خوردن انتخابات مجلس با خبرگان، نمیخواهند یکی از این دو را فدای دیگری کنند، لذا اعلام این سیاست برای آقای هاشمی که اهداف بزرگتری را برای خود در انتخابات خبرگان دنبال میکرد و انتخابات مجلس در حاشیه نگاه وی قرار داشت، موجب عصبانیت ایشان از اصلاحطلبان شده و با طرح این مباحث و به اصطلاح، حمایت از بیت شریف حضرت امام (ره) و شخص حاج سیدحسن آقا، به دنبال تحریک اصلاحطلبان و بیان اظهارات و حتی اقداماتی است که تاکنون بر خلاف روش وی، از درون جریان اصلاحات درباره انتخابات آینده بروز یافته است.
4- اظهارات آقای هاشمی پس از تأیید صلاحیت خود، این اطمینان را به وی داده است که شورای نگهبان در این مدت کوتاه تا انتخابات نمیتواند تأیید صلاحیتش را پس بگیرد و او را رد صلاحیت کند، بنابراین اسب خویش را زین کرده و با تمام قوا علیه شورای نگهبان میتازد تا هزینه رد صلاحیت فرزندان خود و شکستهای گذشته را از کیسه سیدحسن آقا و در کل بیت شریف حضرت امام(ره) بپردازد. این اظهارات و رفتار آقای هاشمی نشان میدهد که وی قصد دارد باب هرگونه تأیید صلاحیت افرادی همچون حاج سیدحسن خمینی بسته شود تا اکنون که امیدی به تغییر ترکیب مجلس آینده خبرگان ندارد، جو حاکم در جامعه با تنش و ناآرامی مواجه شده و شکستها و بیتوجهی جامعه نسبت به سخنان و تلاشهای چند ماه گذشته وی به فراموشی سپرده نشود. اما آقای هاشمی خود به درستی میداند دوران این سخنان و مظلومنماییها گذشته است و حتی نزدیکان وی در درون جریان اصلاحات نیز به درستی وضعیت و جایگاه وی را فهم کردهاند و از همین روست که مکرر اعلام میکنند ما با صندوقهای رأی قهر نخواهیم کرد.