جان بل، مدیر بخش خاورمیانه موسسه بین المللی صلح تولد و مادرید، در مقاله ای به بررسی وضعیت ایران و همسایگانش بعد از اجرای برجام پرداخته است که مشروح آن را در ادامه مطالعه خواهید کرد. عبارات و اصطلاحات به کار رفته در این متن لزوما منعکس کننده دیدگاه های فرهنگ نیوز نمی باشد.تحریم ها علیه ایران پایان یافته است و اکنون ایران می تواند با پول بیشتر و وجهه بین المللی بهتر اهداف استراتژیک خود را در منطقه پیگیری نماید. تحریمی که سال ها ایران را درگیر خود ساخته بود-همراه با رفتار ناعادلانه ایالات متحده آمریکا و غرب- اکنون برداشته شده و صفحه جدیدی ورق خورده است.
این خبر خوبی ست که از یک جنگ محتمل در منطقه خاورمیانه جلوگیری شده است و ایران می تواند نقش بیشتری در موضوعات منطقه ای و جهانی داشته باشد. البته باید در نظر داشت که بخش وسیعی از عرب های منطقه از این وضعیت عصبی و آزرده خاطر هستند. این ناراحتی بطور سیاسی از سوی عربستان سعودی، بعضی از کشورهای حوزه خلیج فارس، هم پیمانانش در لبنان، سوریه، عراق و مناطق دیگر نشان داده شده است. به هر حال ایران هژمونیک و رو به صعود در نگاه آن ها بسیار قوی به نظر می آید. البته همه اعراب این گونه فکر نمی کنند، بسیاری از شیعیان، مسیحیان و بخشی از سنی ها برای ایران قدرتمند که می تواند مسائل را بگونه ای موثر مدیریت کند، احترام قائلند. آنها ایران زیرک و قوی را وزنه تعادلی در برابر رادیکالیسم موجود (بنیادگرایی سلفی) در منطقه می دانند.
باید در نظر داشت که اوضاع در خاورمیانه متغیر و نامشخص است. عربستان در یمن، سوریه و عراق با ایران مقابله می کند، از آن فراتر ترکیه نیز دچار یک سیاست متناقض و سردر گم نسبت به کردها، داعش و ایران شده است. به هر حال هیچ یک از این دشمنی ها در منطقه – از عربستان تا اسرائیل تا ترکیه – برای ایرانی ها تنها یک بازی برای قدرت نرم و زیرکانه شان نیست.
اهمیت هویت
بهبود وضعیت ایران بعد از دوره ای انزوا، اکنون تبدیل به مشکلی بزرگ برای جهان عرب شده است. حکومت های منطقه خاورمیانه از عراق تا یمن درگیر شکل های مختلفی از هرج و مرج و روابط منطقه ای توام با افراطی گرایی هستند. از این رو با این شرایط بخش وسیعی از جهان عرب از سلطه ایران و شیعه خشمگین هستند و احساس می کنند از حقوق خود محروم شده اند. (شاید عده ای مخالف بررسی خاورمیانه از منظر هویت باشند اما نکته ای که غیر قابل چشم پوشی است، توانمندی بهتر ایران نسبت به رقبای سنی اش در استفاده از هویت می باشد و این را بازیگران کوچک و بزرگ می دانند.)
مقام های رسمی ایران بارها اعلام کرده اند که وضعیت منطقه نباید آن گونه که الان است، باشد. با آن که ایران تمایل دارد که جایگاه درست خود را در منطقه داشته باشد، اما در عین حال آماده مذاکره در خصوص ترتیبات جدید منطقه ای نیز هست. به هر حال باید در نظر داشت که عده زیادی معتقدند که ایران این حق را دارد که منافع منطقه ایش را دنبال کند. ایران نیز ادعا نموده که گروه هایی نظیر حوثی ها و حزب الله، گروه هایی بومی و محلی محسوب می شوند، هرچند ممکن است که کمک هایی را از ایران دریافت کنند. اما در مقابل عده ای از کشورهای عربی معتقدند که تناقضات موجود میان گفتار و عمل ایران، فضا را برای مذاکره می بندد.
در واقع هسته اصلی مشکل امروز این است که ایران از موضع قدرت گفتگو می کند و عرب ها از موضع ضعف، با وجود آن که اعراب اکثریت جمعیت را در خاورمیانه شامل می شوند. این وضعیت باعث می شود که تدابیر عربستان به سوی موازنه باشد ولی عملکرد ایران مخالف آن. این برخورد، با موقعیت آمریکا در منطقه نیز گره خورده است، آمریکا بارها اعلام نموده که نسبت به نگرانی های اعراب آگاه است، اما برای بسیاری در منطقه، افزایش قدرت ایران در خاورمیانه مشهودتر از اظهارنظرات آمریکایی هاست.
نتایج توافق هسته ای
آمریکا در زمینه ایجاد موازنه در منطقه، به خصوص در حوزه سوریه و یمن از طریق مذاکرات هسته ای با ایران فعال بود، اما نباید فراموش کرد، هر چند مسئولیت کشورهای عربی در بحران های موجود زیاد است، نمی توان ایران را برای حل هیچ بحرانی در منطقه نادیده گرفت. قدرت مهم موازنه گر دیگر در منطقه یعنی مصر را نیز نباید فراموش کرد. با وجود آن که سیستم امنیتی مصر نسبت به ایران بسیار محتاط است و هر دو کشور بعد از انقلاب اسلامی ایران دارای مشکلاتی با یکدیگر بوده اند، مصر آن چنان مخالف قدرت یابی ایران در منطقه نیست. این موضع میانه، نقش مهمی را در توسعه و ارتقاء جغرافیای سیاسی منطقه دارد، هر چند مصر در بعد داخلی عمیقا با مشکلات زیادی مواجه است. عده ای معتقدند ایران در این شرایط مستحق برد است به دلیل، سازماندهی، تعهد و کمال، در حالی که اعراب در بازی قدرت بازنده هستند و نتایج این شکست را هم دست کم گرفته اند.
باید توجه داشت که تا زمانی که دولت های کشور های عربی ضعیف می شوند، گروه های تندرو قدرت می یابند. این مسئله اکنون در عراق و سوریه به وقوع پیوسته و دیگر کشورها نیز تحت خطر هستند. جان جنکیز، دیپلمات سابق و مدیر اجرایی موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک، پنج عامل را برای دلایل تحت فشار قرار گرفتن عربستان سعودی در حال حاضر نام برده است: چالش افراط گرایی، قدرت یابی ایران، سقوط یکسری از دولت های عربی در پی بهار عربی، کاهش قیمت نفت و این حس که آمریکا همانند سابق از عربستان حمایت نمی کند.
به نظر می آید در این شرایط شاید بهتر است، کشورهای غربی به خصوص اروپایی، در حالی که به دنبال جواهری مانند ایران هستند به کشورهای عربی نیز توجه بیشتری کنند و منافع آن ها را در نظر بگیرند. علاوه بر این، دیپلماسی ایران نیز نیازمند صبر و تامل بیشتر برای مدیریت کردن بهتر اوضاع منطقه ای است، ایران با قدرت یابی بیشتر، با رنجش و عصبانیت دریای بیکران جهان عرب رو به رو است. این شرایط اوضاع را در منطقه خاورمیانه حساس تر خواهد نمود و باید تلاش کرد تا موازنه قدرت در این منطقه حفظ شود.