آنچه که در سال 88 بر مردم و کشور و نظام اسلامی رفت یک «حادثه نامیمون»! نبود بلکه «فتنهای بزرگ» و یک «کودتای تمامعیار» بود که به اذعان مقام معظم رهبری خسارتهای آن هنوز هم حتی جبران نشده است.
این فتنه بزرگ همچنین با زمینهچینی عواملی از یک جریان سیاسی خاص و با حمایت خارجی شکل گرفت و بر طبق اعترافات دستگیرشدگان، اسناد به دست آمده و رخدادهای تاریخی ثبت شده در آن مقطع نیز هدفی جز «براندازی» نداشت.
و لذا فرض «سوء تفاهم» نیز برای آن به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
راه جبران خسارتهای بزرگ این فتنه هم نه شرکت یک جریان سیاسی در انتخابات بلکه «توبه و عذرخواهی» است.
ویژهتر آنکه لیدر این جریان هماکنون از سوی نظام اسلامی طرد شده و دو تن از چهرههای دیگر این به قول آقای عارف سوء تفاهم! نیز در حصر قرار دارند.
بایستی اشاره کرد که حتی اگر در یک نظام سیاسی در سایر ممالک راقیه، سوء تفاهمی میان یک طیف سیاسی با نظام حاکم رخ بدهد؛ آن طیف سیاسی موظف است به معنای اتمّ کلمه این سوء تفاهم را رفع کند.
و معنای اتمّ نیز جلواتی همچون ابراز برائت رسمی از مورد سوء تفاهم، دوریگزینی از رفتارهای شکبرانگیز، و طرد اصرارکنندگان بر مورد سوء تفاهم را دارد.
افکار عمومی به روشنی میدانند که جریان خاص حتی پس از سال 88 نیز از دعاوی باطل خود پا پس نکشید.
آنها صراحتاً اعلام کردند که فقط «از طلب خود گذشتهاند»!آنها حتی اعلام کردند که انتخابات دولت یازدهم در سال 92 نیز مدیریت شده است!
جریان خاص از شرکت در انتخابات مجلس نهم نیز استنکاف و آنرا تحریم کرد.
اکنون آیا رواست که مردم و نظام اسلامی، فتنه سال 88 را سوء تفاهم فرض کنند و یا اینکه به صرف شرکت این جریان در یک انتخابات! از خطای بدون عذرخواهی آنها در سال 88 چشمپوشی نمایند؟!
گفتنیست، محسن هاشمی، فرزند آقای رفسنجانی نیز اخیراً طی اظهاراتی که در سایت حزب ندا منتشر شد، مشابه سخنان عارف را تکرار کرده و بدون هیچ اشارهای به مسئله عذرخواهی از فتنه سال 88، مدعی وجود فشار روانی بر مردم شده و گفته است:
«آیا نمیتوان بین حاکمیت و منتقدان اعتمادزایی کرد تا این فضا تعدیل شود؟ به نظرم هر دو گروه باید حتی برای یک دوره کوتاه آزمایشی تا انتخابات، از تنشافزایی، درگیری و بحرانسازی خودداری کنند، تخریبها جای خود را به گفتوگو و نقد سازنده بدهد تا فشار روانی از مردم و پایگاه اجتماعی هر دو گروه کاسته شود و مجلسی نزدیک به استانداردها و اهداف انقلاب شکل بگیرد»!