به گزارش «تابناک» اعلام قطع یکجانبه روابط عربستان سعودی با ایران توسط ریاض، بعید است کسی را شوک زده کرده باشد و همچنین بعید است که افرادی که تحولات اخیر در سیاست خارجی و داخلی مملکت سعودی ها را رصد کرده باشند را از دلایل این هیجانات خاندان سعودی بی خبر باشند. سعودی هایی که یک بحران را به جای اینکه حل کنند به بحران دیگری منتقل می کنند و آنچه برایشان ماننده مجموعه ای از بحران هاست .
فرزندان عبدالعزیز که مملکتی را به اسم خودشان نامگذاری کرده اند، با کاهش قیمت نفت، با کسری بودجه ای بالغ برر 87 میلیارد دلار مواجه اند به گونه ای که هزینه ای این حکومت در سال گذشته 224 میلیارد دلار بوده است و در آمدهای آن مبلغی نزدیک به 137 میلیارد دلار.
به صورت تقریبی حاکمان عربستان روزانه 200 میلیون دلار هزینه جنگ یمن می کنند که ماهانه مبلغی بالغ بر 6 میلیارد دلار می شود. این در حالی است که اگر سعودی ها حتی بخواهند در بخشی از یمن حکومتی طرفدار خودشان را تشکیل دهند و آن را به ثبات برسانند در ماه های آینده میلیارد دلارها هم باید هزینه آنجا کنند، البته اگر بتوانند جنگ را در یمن به اتمام برسانند!
تازه این ها که هزینه های مستقیم خود دولت سعودی است. آنان برای راضی نگه داشتن برخی از کشورهای عربی و اسلام میلیاردها دلار باید بپردازند. مانند قول سرمایه گذاری 8 میلیارد دلاری در مصر یا کمک بلاعوض 4 میلیارد دلاری به دولت نظامی مصر. در کنار اینها اضافه کنید پول هایی را که باید برای راضی نگه داشتن پاکستان، بحرین و اردن پرداخت کند. یا دلارهایی که باید برای راضی کردن کشورهای مختلف اسلامی برای شرکت در ائتلاف ضد تروریسمی که سعودی ها تشکیل داده اند پرداخت شود.
پول های دیگری که باید به کشورهای غربی یا اعضای کوچک سازمان ملل متحد پرداخت شود تا در قبال حمایت سعودی ها از تروریست ها در سوریه و عراق،سکوت کنند و یا پول بگیرند و در مقابل حمله سعودی ها به یمن مطلبی را نگویند! ائتلافی که در آن حتی عمان و الجزایز و افغانستان هم حضور پیدا نکردند؛ ایران و عراق که جای خود دارند! همه این ارقام سال آینده باز بر دوش آل سعود سنگینی می کند و این بحران وقتی حل نشود، برای سعودی ها نزدیک ترین جایی که می توان بحران را منتقل کرد حوزه سیاست خارجی است؛ جایی که هزینه کردن پول در کوتاه مدت جواب می دهد!
در بعد سیاست خارجی وضع سعودی ها بهتر از اقتصادشان نیست. انزوایی که حاکمان عربستان در آن دچار شده اند در بهترین شکل در این عبارت مستتر باشدکه «عربستان به این دلیل روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد که می دید هیچ کشوری نمی خواهد ایران را کنترل کند و در مقابل آن کاری انجام دهد. » عبارتی که شب گذشته پس از اعلام قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک سعودی ها با ایران از سوی یکی از مقامات آگاه سعودی به رسانه های بین المللی گفته شد و شاید مهم ترین دلیل این قطع ارتباط باشد؛اینکه کسی نمی تواند در مقابل قدرت مادی و معنوی و همچنین دیپلماتیک ایرانیان بایستد.
شاید حاکمان سعودی با اقدام به قطع رابطه به ایران، با زبان بی زبانی می خواهند بگویند که موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است و ایران که در کنار همه عوامل مادی قدرت از سرزمین و جمعیت و استعدادهای خدادای و البته پیشرفت های چشمگیر در عرصه نظامی و توانایی هسته ای تا نفوذ معنوی در کشور های منطقه، در روزهای پس از برجام، آماده شکوفایی دیپلماتیک و اقتصادی با کشورها و اقتصادهای یزرگ جهان است و این همان یک معنا را بیشتر ندارد؛موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.
عربستانی که در کشورش مذاکرات گروه های تروریستی سوریه را میزبانی می کند و تا کنون هیچ اقدام موثری را بر خلاف ایران، علیه داعش انجام نداده است، به شدت در مظان اتهام است. فهرستی هم که اخیرا از وزارت خارجه آمریکا درباره اقدامات عربستان در جهت تقویت تروریست ها منتشر شد و عربستان را یکی از مهم ترین تامین مالی کنندگان مدارس دینی وهابیون که کار تربیت نیروهای گروه های تروریستی را در بر عهده دارد معرفی می کرد، عربستان را در ارتباط با آمریکا را تنگنا قرار داده است .
شاید سعودی ها با تجاوز به دو نوجوان ایرانی؛ رفتاری که در فرهنگ جهانی دور از شان انسانی است؛ با بی حرمتی به زائران ایرانی و اهمال در مراقبت از آنان و یا به احترامی به اجساد کشته شدگان ایرانی و سرکوب شیعیان و اعدام رهبر شیعیان... همگی در مسیر همان انتقال بحران از خود به دیگری است.