روزنامه وطن امروز نوشت: مسؤولان بعد از پایان مذاکرات کاهش توقعات اقتصادی مردم در دوران پسابرجام را در دستور کار قرار دادهاند تا جایی که هفته گذشته نوبخت، سخنگوی دولت صراحتا اعلام کرد شاید دیدن آثار پسابرجام چند سال طول بکشد. چندی پیش نیز مسعود نیلی، مشاور اقتصادی روحانی در جمعی دانشجویی به سوالات اقتصادی دانشجویان پاسخ گفت و اعلام کرد نباید خیلی به آثار اقتصادی پسابرجام خوشبین بود.
این در حالی است که همواره دولتیها، رفع تحریمها و اجرای برجام را مقدمهای برای ایجاد رونق اقتصادی میدانستند. نیلی در پاسخ به این سوال که اثرات رفع تحریمها در کوتاهمدت روی تورم و رشد اقتصادی چگونه خواهد بود؟ گفت: در کوتاهمدت در منابع ارزی کشور، بهبود صورت خواهد گرفت که قاعدتاً بهبودی در بودجه کشور ایجاد میکند و در تحرک اقتصادی کشور مؤثر خواهد بود بنابراین انتظار ما این است که تحرک کوتاهمدتی در اقتصاد ما ایجاد شود اما اینکه این تحرک بتواند استمرار داشته و به رشد تبدیل شود در گرو بخشی از اصلاحات اقتصادی است یعنی پایدار بودن رشد در گرو پایدار بودن عواملی است که رشد را ایجاد میکند. وی در باره اینکه به نظرتان شکاف اجتماعی موجود و تصوراتی که بعضی مردم از کاهش قیمت دلار به ۱۰۰۰ تومان دارند، چه اثراتی بر اقتصاد ایران خواهد داشت؟ گفت: بالاخره در سطح عمومی جامعه تصوراتی شکل گرفته که عملکرد نامطلوب اقتصادی در این چند سال مربوط به نحوه مدیریت اقتصاد و مساله تحریمهاست. فرض بر این است که هر دوی این موارد تا حدودی اصلاح شوند. تصور این است که اصلاح این موارد به سرعت در بهبود وضعیت اقتصادی دیده شود لذا اگر این انتظارات به درستی مدیریت نشود به دلیل فشارهای روانی، سیاستگذار دچار شتابزدگی شده و ممکن است به سمت واردات بیرویه روی آورد.
از این رو به نظر من توافق خوب داخلی مهمتر از توافق خوب خارجی است. اگر اکنون تصویر بدبینانهای ایجاد شود مردم دچار یأس میشوند و اگر خوشبینی کاذب ایجاد شود و بعد تحقق نیابد، این حالت در عرصه سیاستگذاری انعکاس مطلوبی نخواهد داشت بنابراین به نظر بنده مدیریت انتظارات به اندازه همه این داستانها حائز اهمیت است ضمن اینکه باید بدانیم قیمت نفت در تابستان سال گذشته، ۱۰۵ دلار بود اما اکنون بسیار پایینتر است. این بدان معناست که فشار سنگینی بر بودجه کشور و فراز پرداختها ایجاد خواهد شد. شاید شما شنیده باشید که ایران، ونزوئلا و روسیه خیلی شبیه به هم اداره میشوند.
شما در ونزوئلا مشاهده میکنید کامیونهای ارتش مواد غذایی را به سوپرمارکتها میبرند و سربازها آنجا میایستند تا مردم ارزاق عمومی را تهیه کنند. البته آنها تحریم نیستند بلکه فقط با کاهش قیمت نفت مواجه هستند، از این رو انتظارات مردم روی عملکرد اقتصادی دولتها بشدت تأثیرگذار است. هرچه اعتماد مردم به سیاستگذار بیشتر باشد، سیاستگذار با طمأنینه و ثبات بیشتری سیاستگذاری میکند اما اگر سیاستگذار دچار شتابزدگی شود، به سمت اهداف کوتاهمدت حرکت کرده و در بلندمدت اتفاق مثبتی در اقتصاد نخواهد افتاد.
نیلی درباره برنامه دولت در مدیریت انتظارات گفت: نباید تصویری مأیوسکننده یا تصویری همراه با خوشبینی کاذب ترسیم کرد. برای اینکه بتوانیم به یک تصویر واقعبینانه برسیم، لازم است این موضوعها به بحث گذاشته و توضیح داده شود ضمن اینکه عوامل آنی از عوامل کوتاهمدت و عوامل کوتاهمدت از میانمدت تفکیک شوند تا بتوانیم به یک شکل عینی و واقعی دست پیدا کنیم.
وی درباره موانع توافق در داخل گفت: به نظرم فضای نقد در جامعه باید فضای مسالمتآمیزی باشد. ما باید بتوانیم با یکدیگر صحبت کرده و از هم انتقاد کنیم. یعنی منتقدان از دولت انتقاد کرده و دولت بتواند در یک فضای راحت و آرام پاسخگو باشد. قطعاً فضای غیرمسالمتآمیز فضایی نیست که ما را به سمت یک توافق خوب داخلی ببرد. ما باید بتوانیم در چارچوبی تعریف شده با یکدیگر گفتوگو کنیم.
راه آن این است که رقابتهای داخلی، رقابت برای ارائه راهحل باشد. من فکر میکنم اگر این رقابتها در ارائه راهحل باشد، فضا بسیار عوض خواهد شد. به هرحال همه ما ساکن یک کشتی هستیم که بالاخره این کشتی باید حرکت کند. البته راندن دوچرخه با هدایت کشتی متفاوت است، چرا که در دوچرخه فاصله بین چرخ و فرمان تقریباً صفر است یعنی وقتی شما فرمان را میچرخانید، چرخ هم میچرخد در حالی که وقتی فرمان کشتی را میچرخانید مدتی بعد کشتی میچرخد لذا بعضی اوقات سیاستی را امروز اعمال کرده و ۶ ماه دیگر اثر آن را میبینیم.
نیلی در پاسخ به این سوال که «یکی از نظریههایی که درباره تحریمها بیان شد این بود که رفع تحریمها در کوتاهمدت و میانمدت میتواند برای اقتصاد بسیار مفید باشد اما در بلندمدت خیلی باعث بهبود اقتصاد ایران نمیشود؛ نظر جنابعالی درباره اثرات لغو تحریمها در بلندمدت چیست؟» گفت: پایه اصلی در علم اقتصاد، آزادی انتخاب است یعنی این ما هستیم که تصمیم میگیریم از کدام مغازه چه کالایی را خریداری کنیم. همین موضوع در عرصه بینالمللی نیز صادق است یعنی برداشته شدن تحریمها به ما یک حق انتخاب در عرصه بینالمللی میدهد.
بنابراین هم در کوتاهمدت، هم در میانمدت و هم در بلندمدت، حتماً برای اقتصاد مفید است، البته برداشته شدن تحریم شرط لازم است ولی شرط کافی نیست. نکته دوم این است که محدودیتهای اصلی و مهم اقتصاد آنقدر خودشان را تحمیل میکنند که خیلی نمیتوان گفت دولت اکنون انگیزه دارد یا خیر یعنی ما بازار انرژی داریم که سمت مصارف آن اعداد خیلی بزرگ و سمت منابع آن اعداد بسیار کوچک است. از این رو بودجه دولت همیشه با کمبود مواجه است.
برای اینکه اقتصاد ما اصلاح شود باید به سمت عواملی حرکت کنیم که ابعاد این عوامل آنقدر بزرگ است که دولت مجبور است به سمت حل این موارد حرکت کند. قطعاً ما در بازار انرژی نمیتوانیم مانند سالهای گذشته رفتار کنیم یا نظام بانکیمان را به همین روال ادامه دهیم بنابراین فقط کافی است مدیریت انتظارات، سیاستگذار را به سمت سیاستهای رفاهی کوتاهمدتی که هیچگونه پیامد مثبتی برای اقتصاد ندارد، سوق ندهد.