او در بخشی از نامه خود برای توضیح به ظریف نوشته است:
اینجانب همچنین اطمینان دارم که تغییرات جدید برای کسب روادید که در کنگره تصویب شده است و دولت اختیار توقف اجرای آن را دارد، به هیچ وجه مانع ما نمیشود که تعهدات خود بر طبق برجام را اجرا کنیم، و ما [این تغییرات را] به گونهای اجرا میکنیم که هیچ مانعی برای منافع اقتصادی مشروع ایران ایجاد نکند. بدین منظور ما بالقوه ابزارهای متعددی را در اختیار داریم، شامل [صدور] ویزاهای تجاری ده ساله چند بار ورود، برنامههایی برای تسریع در [صدور] ویزاهای تجاری و اختیار توقف اجرای قانون که طبق این مصوبه جدید به ما داده شده است. خوشحال میشوم که در این خصوص باز هم صحبت کنم و توضیحات بیشتر ارائه کنم.
*درباره تحریم جدید آمریکا و توضیحات وزیر خارجه کاخ سفید گفتنیهایی وجود دارد:
یکم: فهم عمومی از «برجام» که دولت یازدهم ایران خود را متعهد به اجرای آن کرده این است که دیگر هیچ تحریمی تحت هیچ عنوانی از سوی کشورهای 1+5 علیه مردم ایران اعمال نشود.
بدیهیست که این فهم عمومی با سخنان و وعدههای رئیسجمهور، وزیر امور خارجه دولت و مقامات بلندپایه دولتی مبنی بر لغو تحریمها نیز تطابقی صددرصدی دارد و لذا اعمال هرگونه تحریم جدید پس از برجام تحت هر عنوانی، در ساحت افکار عمومی به معنی نقض برجام است.
نقض برجام هم نیازمند توضیحات و اقدامات اقناع کننده از سوی دولت آقای روحانی است و رخوت یا خدای نکرده توجیه تحریمهای جدید به این بهانه که «خلاف روح برجام هستند» یا اینکه «کار بدی هستند»! ابداً امر پذیرفتهای نیست.
دوم: مصوبه جدید آمریکا، دومین تحریم جدید آمریکا پس از برجام علیه ایران است. قبل از این نیز بر اساس خبری که چندی قبل روزنامه کیهان منتشر شد؛ آنه پیترسن، از مقامات وزارت خارجه در جلسهای رسمی اعلام کرد که 44 نام جدید به لیست تحریمها افزوده شده است.
تحریمهای جدید اگرچه شاید طبق توجیهاتی توجیهاتی تلخ! با متن بند 29 برجام همخوان و به قول مقامات دولت پس از تحریمهای جدید پسا ژنو در دو سال قبل؛ «صرفاً خلاف روح برجام» باشند اما پر واضح است که با فهم عمومی از برجام (مبنی بر عدم اعمال هرگونه تحریم جدید)، با قولها و وعدههای وزیر خارجه و رئیس جمهور روحانی و با دستور 9 بندی مقام معظم رهبری که مفاهیم «عدم اعمال هرگونه تحریم جدید تحت هر عنوانی» و «غیر قابل قبول بودن تفسیر طرف مقابل از برجام» در آن به صراحت مورد اشاره قرار گرفته؛ هیچ تطابقی ندارند.
لذاست که همین قیودات، دلالت بر نقض برجام دارد و این نقض آشکار نیز اگر مورد عکسالعمل مناسب دولت محترم قرار نگیرد، به سندی تاریخی برای قضاوت آیندگان بدل خواهد شود.
سوم: در بند 29 برجام آمده است «اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو و ایالت متحده، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تأثیر گذاری منفی و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیتآمیز این برجام خودداری خواهند کرد.»
اکنون مشخص است که قانون تحریمی جدید آمریکا صراحتاً به ایران آسیب وارد میکند. حال اینکه وزیر خارجه دولت آمریکا در نامه خود به ظریف اظهار کند که این قانون مانع اجرای برجام نیست! «نقض غرض» است.
در روی دیگر سخن آنکه مذاکره کنندگان دولت چرا برجامی را مورد تعهد خود قرار دادهاند که غرض طرف آمریکایی در آن لغو برخی تحریمها و اعمال برخی تحریمهای دیگر تحت عناوین یا اغراض غیر بوده است؟!
کری همچنین در نامه خود گفته است: «به گونهای اجرا میکنیم که هیچ مانعی برای منافع اقتصادی مشروع ایران ایجاد نکند»!
پاسخ آن است که کسی به اطمینان دادن آقای کری وقعی نمیگذارد و برای افکار عمومی مهم آن بود که برجام شامل چه تعهداتی است و این تعهدات چگونه اجرا میشوند نه اینکه آمریکا در پسابرجام نیز دست به تحریم بزند و سپس اینطور اظهار کند که نمیگذارم مانعی ایجاد شود!
وانگهی، کسی که قول بینالدوَلی و رسمی خود را (با عنایت به تفسیر ایرانی از بند 29 برجام) زیر پا میگذارد چه جای تعجب است که قول شفاهی را هم زیر پا بگذارد؟!
قسمت خوشمزهتر نامه کری نیز آنجاست که از ابزار توقف اجرای قانون تحریمی نیز سخن گفته و آنرا در نامهاش به رخ میکشد.
آیا سبب استهزا نیست که دولت آمریکا تحریمی را علیه ایران اعمال کند و سپس خطاب به همتایش در دولت یازدهم ایران اینطور توضیح بدهد که نگران نباشید! ابزار توقف هم در دست ما هست...
و چهارم: نکته مستتری در نامه عجیب جان کری به ظریف وجود دارد و آن اینکه گویا شمول و انقضای این نامه لایتناهی است.
فیالواقع اینکه آمریکا میتواند پس از هر تحریم جدیدی؛ همین نامه را صرفاً با تغییر عنوان و تاریخ، باز هم برای وزیر خارجه دولت یازدهم ایران ارسال کند.
این مسئله میتواند باب تأملات جدیدی را نیز در نامه جان کری خطاب به محمدجواد ظریف باز کند...
گفتنیست قانونی شدن تحریم جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، انتقادات فراوانی را در میان افکار عمومی برانگیخته است.
اما به نظر میرسد نوستالژی «توافق موقت ژنو در سال 92» باز هم تکرار شود و از سوی دولت یازدهم، هیچ تحریم جدیدی شکننده برجام عنوان نشود.
در همین حال، واضح است که حتی اگر دولت ایران بر اساس متن برجام بخواهد پیرامون اقدامات ناقض توافق –مثل تحریمهای جدید- نیز به «کمیسیون مشترک تعیین شده در برجام» شکایت ببرد؛ شکایت مذکور اولاً لزوما به رأی به نفع ایران ختم نخواهد شد زیرا اکثریت آرای اعضای کمیسیون مشترک در حقیقت در جیب آمریکا قرار دارد و ثانیاً این شکایتبَری به کمیسیون مشترک نیز به هیچوجه توانایی ممانعت جدی از ادامه اقدامات خصمانه و تحریمی آمریکا و سایر کشورهای 1+5 را ندارد.
متأسفانه این حقیقت کمیسیون مشترک زمانی به حالت تمسخر بر زبان یک مقام آمریکایی نیز جاری شده است...