روزنامه شرق در سرمقاله خود از میرزا آقاسی به عنوان چهرهای دوزخی و از احمد قوام به عنوان چهره برزخی سیاست ایران در گذشته یاد میکند و مینویسد: تاریخ از میرزا آقاسی همواره به زشتی یاد میکند... قوامالسلطنه چهره برزخی سیاست است. او اولین کسی است که پای آمریکاییها را به ایران باز کرد. به باور سیاستمداران چپگرا قوام راستگرای ماکیاولصفت است و از سوی دینداران که بیشترین نفوذ را در میان مردم عادی دارند، قوام دودوزهباز و فرصتطلبی است که اگر لازم باشد تن به مصالحه، مماشات و حتی خیانت میدهد و از این رو هرگز به او اعتماد نکردند. بسیاری از سیاستپیشگان خواسته یا ناخواسته در این دو جایگاه «دوزخی و برزخی» به سر میبرند. این کدگذاری و برشهای سرخوشانه از تاریخ مقدمهای است بر وضعیت کنونی ما. اینک حسن روحانی در پی چه جایگاهی است و یا بهتر است بپرسیم خواسته و ناخواسته به سمت چه منزلگاهی قدم برمیدارد.
شرق میافزاید: حسن روحانی به ابزارهای دولت مدرن واقف است و یکی از این ابزارها حزب است. اما حزبی که او در پی آن است، حزبی چون مشارکت؛ حزبی کاریزماتیک و پرخروش نیست. بلکه تغییر شکل یافته حزبی چون جامعه روحانیت مبارز است که با سلوک و سیاستش همخوانی دارد، اما مدرنتر و فراگیرتر است؛ همچون حزب کارگزاران سازندگی. از این روبعید است به جز تقسیم منافع حزب اعتدال و توسعه، اختلافی جدی با کارگزاران داشته باشد. حسن روحانی همچون کارگزاران به دنبال احیا و ارتقای راست سنتی است؛ راستی که با واژه نومحافظهکار همخوانی دارد و درگیری و تنش برایش به ارمغان نمیآورد. از سوی دیگر، کارگزاران سازندگی در یک چیز با رئیس جمهور اشتراک نظر دارند. آنها نیز به ندرت پیش میآید که بتوانند بدون میانجی با مردم روبهرو شوند. کارگزاران از رودررویی بیمیانجی با مردم پرهیز میکنند. تأکید آنها بر تکنوکرات بودن، فاصلهگذاری هوشمندانهای است که به روش آنها عقلانیتی بوروکراتیک میدهد. تاکنون پیش نیامده که آنها خارج از منظومه قدرت و دانش با مردم مواجههای داشته باشند. کارگزاران سازندگی در غیاب اصلاحطلبان و احزاب آنها یکی از احزاب پرمهره و مؤثر به شمار میآید که در فرآیند قدرت میتواند نقشآفرینی کند. این حزب بیشباهت به حزب قوام نیست و این ویژگیهاست که میتواند کارگزاران را بیش از اصلاحطلبان به دولت اعتدال و محافظهکاران نزدیک کند. وجه افتراق اصلاحطلبان با آنها در این است که اصلاحطلبان هیچ سرمایهای جز مواجهه مستقیم و بیواسطه با مردم ندارند. آنها هستند و یک دست لباس و مانیفستی منتشر نشده و رقبایی که چشم دیدنشان را ندارند و دوستانی که به دشواری تا پایان راه در کنارشان بمانند.
این روزنامه مدعی شد: اگر محافظهکاران و نومحافظهکاران و اعتدالیون ائتلاف کنند، مازاد قدرتی تولید میشود که به تعطیل سیاست میانجامد. در واقع این، اصلاحطلبان نیستند که راه سختی در پیش دارند، راه سخت پیشروی نومحافظهکاران و دولت است. هرگونه اخلال در بازی سیاست و یا جدایی از اصلاحطلبان، آنها را در مسیر «برزخی» سیاست قرار میدهد. اینجاست که باید به انتظار نشست و دید حسن روحانی به سلوک دیپلماتیکاش ادامه میدهد یا تصمیمی از سنخ دیگر میگیرد.