این بنیاد که به همت خانواده امام موسی صدر به مدیریت دختر ارشد وی اداره میشود، در این سالها به رغم ترویج و انتشار آثار صدر از زبان عربی به فارسی و پیگیری علت ربوده شدن او در این ۳۷ سال، اما متأسفانه در سالیان اخیر دچار حواشی متفاوتی شده است.
در این سالها مؤسسه دورههای مختلف مطالعاتی برای خواندن آثار امام موسی صدر در کشور برگزار کرده است که از همه اقشار علاقهمند در آن حضور داشتهاند و فضای گفتوگومحوری درباره اندیشههای امام موسی صدر در آن حاکم بوده است اما عملکرد این بنیاد در پارهای موارد دچار تناقضات رفتاری به لحاظ تئوریک، سیاسی و حتی رویکرد گفتوگو محور بین علاقهمندان شده است، برای مثال بارها شده است از دیدگاههای اشخاصی استفاده شده که کمترین قرابتی با دیدگاههای امام موسی صدر ندارند.
حال اگر فرض را بر این بگذاریم که این بنیاد طبق ادعاهای خود کاری به مسائل سیاسی ندارد. تفکر امام موسی صدر به عامل وحدت بین گروههای سیاسی و مذهبی معروف بود، اما آیا کسانی که به این مؤسسه دعوت میشوند این تفکر وحدتبخش را نمایندگی میکنند؟ اما اقدام چند روز گذشته این مؤسسه در دعوت از یکی از سران فتنه جای هرگونه شک و تردیدی باقی نگذاشت که آنها هم به آفت سیاسیکاری دچار شدهاند!
چند روز پیش رئیس دولت اصلاحات در این مؤسسه حضور پیدا کرده و در باب تفکرات امام موسی صدر صحبت کرده است! اگرچه او نسبت خانوادگی با خانواده صدر دارد و شاید ادعا شود که این نشست دوستانه و خانوادگی بوده است، اما اگر این ادعا را بپذیریم باید پرسید چرا این دیدار در همین سطح خصوصی باقی نمانده و سخنان او رسانهای شده است؟
در ثانی مگر خاتمی که مواضع انحرافی در قبال انقلاب اسلامی ایران و تفکر ناب امام خمینی اتخاذ کرده است، جایی برای هدایت و ترویج تفکر امام موسی صدر میتواند داشته باشد؟
اکنون این سؤال از مدیر محترم بنیاد مطرح است که آیا به صرف اینکه شما فرزندان امام موسی صدر هستید حق دارید تفکر این مرد الهی را مصادره به مطلوب کنید و از اعضای مشکل دار انقلاب برای نظریه پردازی در باب تفکر ایشان استفاده کنید؟ از کجای تفکر آقای خاتمی و سریعالقلم مقاومت بیرون میآید؟