آیا هاشمی برای خبرگان تائید صلاحیت می شود؟

به گزارش افکارخبر،  با نزدیک شدن به اسفند 1394 و انتخابات مجلس دهم و خبرگان، بحث‌های زیادی درباره رد صلاحیت‌ها در فضای سیاسی کشور مطرح می‌شود و درباره افراد مختلف گمانه‌ زنی‌هایی مطرح می‌شود. در این دوره از انتخابات خبرگان هاشمی رفسنجانی اعلام کرده است که وارد عرصه رقابت خواهد شد. از سوی دیگر، شورای نگهبان در سال 1392 و برای انتخابات ریاست جمهوری وی را رد صلاحیت کرد و او نتوانست در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. به نظر می‌رسد در انتخابات خبرگان نیز بحث رد صلاحیت آقای هاشمی یکی از بحث‌های جنجالی و پرحاشیه باشد که در ادامه دلایلی احتمالی و تحلیلی برای رد صلاحیت ایشان ذکر می‌کنیم.

1. ضعف جسمی و از دست دادن هوش و حواس

یکی از دلایل مهم برای رد صلاحیت هاشمی ناتوانی جسمی و از دست دادن هوش و حواس وی است که در چند سال گذشته باعث شده ایشان مواضعی عجیب و غریب بگیرند. علیرضا زاکانی، نماینده تهران، درباره مشکلات جسمی و ناتوانی هاشمی می‌گوید: «باید به درگاه خدا توبه و استغفار کنیم که چرا تا به‌ حال درباره آقای هاشمی با مردم حرف نزده‌ایم و بنده تصمیم دارم از این به بعد با مردم درباره وی حرف بزنم. اظهارات متناقض و نادرست هاشمی مثل بمب اتم بیانگر این است که وی هوش و حواسش را از دست داده است.

 

به‌ نظرم وی توانمندی‌هایش را از دست داده و اشکال در این بخش پیدا شده است که محل طمع واقع شده است، [بنده در دادگاه] درباره نقش آقای هاشمی در انتخابات و فتنه 88 صحبت کردم. وی در جلسه‌ای به‌ نقل از آقای محمدی ری‌ شهری ادعا کرده بود که فردی از ستاد انتخاباتی رئیس جمهور سابق پنجاه هزار تومان گرفته که به وی رأی دهد. آقای اژه‌ای رسیدگی کرد، این حرف درست نبود. حتی در مجمع تشخیص مصلحت که مطرح شد، آقای محمدی ری‌ شهری گفت که چنین حرفی نزده است. وقتی خاطرات آقای هاشمی از این قبیل است، معلوم است که قابل اعتنا نیست. اخیراً هم دیدید  که از بمب  اتم(!!!) در دهه 60 سخن گفته که به‌شدت مورد سوءاستفاده رسانه‌های بیگانه قرار گرفته است و این سوء استفاده هنوز هم ادامه دارد، آیا انسانی که هوش و حواس دارد، این‌گونه حرف می‌زند که مملکت را دچار مشکل کند؟ یا مطلبی که درباره بشار اسد گفت، آمریکا گفته بود؛ بشار اسد از بمب شیمیایی استفاده کرده برای اینکه اسد را از ظرفیت شیمیایی تخلیه کنند، از آن طرف آقای هاشمی گفته: «اسد نباید مردم خود را به این شکل بکشد»، که بعد هم معلوم شد تروریست‌ها با استفاده از سلاح شیمیایی مردم را کشته بودند تا برای مداخله آمریکا زمینه‌سازی کنند. اگر آقای هاشمی دقت داشته باشد نباید این‌گونه حرف بزند، باید درباره وی تجدیدنظر صورت گیرد. این‌گونه اظهار نظرها حاکی از آن است که آقای هاشمی هوش و حواس ندارد و باید در رفتارش و اظهار نظرهای نادرستش تجدید نظر کند.»[1]

2. حضور فعال در فتنه 88

نامه بدون سلام و حاشیه‌های آن

هاشمی نقش بسزایی در شعله‌ور شدن فتنه 88 داشت و اقداماتی که انجام داد باعث به وجود آمدن فضایی احساسی در انتخابات شد وی در نامه بدون سلام خود به رهبر انقلاب، چند روز قبل از انتخابات نوشت که آتشفشان‌هایی در حال شکل‌گیری است که منظور او اعتراضات خیابانی بود، وی می‌نویسد: «بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این برنمی‌تابند و آتشفشان‌هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنیم.»

 

بلافاصله پس از انتشار این نامه، علی هاشمی رفسنجانی در ستاد قیطریه و در جمع شش نفر از اعضای اصلی ستاد موسوی با هیجان وصف‌ناپذیری اعلام کرد: «این نامه حاج آقا خیلی تند است. ما داریم آن را چاپ می کنیم، شما هم بگویید چاپ کنند. باید دست به دست هم بدهیم تا موج ایجاد کند. حاج‌آقا گفته‌اند یا اینجا کار خراب می‌شود یا فضا بر می گردد.»

ساعاتی پس از انتشار این نامه، موج رسانه‌ای که از سوی قرارگاه اصلی و کانون مرکزی فتنه برنامه‌ریزی شده بود، آغاز شد. سایت آفتاب‌نیوز، وابسته به برخی افراد نزدیک به هاشمی و روحانی، خبری را به دروغ منتشر کرد که باعث جنجال زیادی شد. متن این خبر بدین شرح بود:

«تنها چند ساعت پس از انتشار نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی به حضرت آیت الله خامنه‌ای، ایشان با رهبر معظم انقلاب دیدار کرد. بنابر اظهار یک منبع آگاه پس از این دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی با ابراز خرسندی و رضایت کامل از گفتگوهای انجام شده اظهار داشتند: این دیدار یکی از دیدارهای کارساز من با رهبری معظم انقلاب بوده است.»

روز بعد، یعنی بیست خرداد ماه 1388 نیز روزنامه «جمهوری اسلامی»، ارگان رسمی تبلیغ هاشمی رفسنجانی تیتر اصلی روزنامه خود را به همین خبر دروغ اختصاص داد تا بیش از پیش، طراحی و برنامه‌ریزی‌ های صورت گرفته فتنه‌گران را مشخص کند. این خبر البته توسط ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی نیز به صورت پیامک به تلفن‌های همراه ارسال شد.

همان روز اما دفتر رهبر انقلاب، با انتشار بیانیه‌ای، دروغ بودن این خبر را فاش ساخت. در این بیانیه آمده بود: «در پی شایعات مطرح شده در خصوص پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، یک مقام آگاه در دفتر مقام معظم رهبری ضمن تکذیب شایعات اعلام داشت هیچگونه پاسخی از سوی معظم له داده نشده است.»[2]

 

طرح تقلب در انتخابات

بحث تقلب در انتخابات 88، که به اعتراف اعضای جریان فتنه در اصل رمز آشوب بود، اصلی‌ترین و مهم‌ترین ادعایی بود که فتنه 88 را رقم زد. در بررسی ورود بحث تقلب به فضای انتخابات سال 88، باز نقش هاشمی خودش را نشان می‌دهد.

 نخستین ورود آقای هاشمی به موضوع تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری را مربوط به سال 1387 می‌دانند. وی شش ماه مانده به انتخابات، در خطبه‌های نمازجمعه، از لزوم صیانت از آرای مردم و اهمیت آن سخن گفت: «اگر ناظران و مسئولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیومیت کنند و نگذارند آنچه که مردم می‌خواهند اعلام شود، این کار خیانت و مستوجب عذاب الهی است... حتی اگر براساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد می‌شود و این اتفاق شومی خواهد بود.

 وی قبل از این، در آذرماه 87 در همایش «30 سال قانون‌گذاری و نظارت در مجلس شورای اسلامی» با اشاره به موضوع سلامت انتخابات گفته بود: «بعید است مردم ضدانقلاب شوند، اما اگر احساس کنند رأی‌شان در سرنوشتشان بی‌اثر است و متولیانی پیدا می‌شوند که رأی آن‌ها را هرجور که می‌خواهند، می‌خوانند، آن‌گاه دلسرد می‌شوند.» این تأکید زودهنگام هاشمی در مورد سلامت انتخابات، پیش‌زمینه کمیته صیانت از آرا شد که بعداً با پیشتازی خانواده وی تشکیل شد.

اما نکته مهم و قابل تأمل این است که علی‌رغم اینکه «دروغ بزرگ تقلب»، مهم‌ترین و اصلی‌ترین بهانه اهالی فتنه در راه‌اندازی و پیشبرد فتنه 88 بود، آقای هاشمی بعد از گذشت چهار سال، در اسفند 92 مجدداً موضوع تقلب را پیش کشید و این‌بار مدعی تقلب در انتخابات 84 (که خود بازنده آن بود) شد و گفت: «اتفاقی که در انتخابات 84 افتاد، همان اشتباه اصلاح‌طلب‌ها بود. نفهمیدند که چه اتفاقی دارد می‌افتد. نفهمیدند که این افرادی که رد صلاحیت شدند را چطور برگرداندند؟ برای چی برگرداندند؟ این درست موقعی بود که فهمیدند که من می‌آیم. می‌دانستند رأی من بالاست، گفتند در رأی هاشمی تفرقه بیندازیم. اصلاح‌طلبان نفهمیدند و اشتباه کردند، طرف مقابل هم که از خدا خواسته، دید یک راهی برایشان در ناامیدی پیدا شد و آن‌طور شد که همه می‌دانید. حتی مرحله دوم، استاندارها (که همه اصلاح‌طلب بودند) کار را به‌کلی رها کردند، اصلاً کاری نداشتند که چه اتفاقی در صندوق‌های رأی اتفاق بیفتد. بدین ترتیب، هاشمی با این ادعا، مهر تأییدی بر ادعای جریان فتنه مبنی بر تقلب در انتخابات 88 نهاد.[3]

3. اتهام وارد کردن به قوه قضاییه و مظلوم‌نمایی در قضیه مهدی هاشمی

به لطف رسانه‌های ارتباط‌ جمعی و شبکه‌های اجتماعی، خیلی از مردم شریف ایران فیلم وداع رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با مهدی هاشمی که به جرم ارتشاء، اختلاس و جرائم امنیتی به تحمل ده سال حبس محکوم شده است، دیده‌اند.

هاشمی در این فیلم در گوش فرزندش می‌گوید: من به‌روشنی می‌بینم که ان شاء الله به زودی سالم و با نشاط بیرون می‌آیید و وارد جامعه می‌شوید برای خدمت، و خداوند اجر زحمات طولانی‌ات را فراموش نخواهد کرد. جامعه هم بحمدالله تاکنون متوجه شده و بیشتر متوجه خواهد شد که بر تو ظلم رفت.

علیزاده طباطبایی وکیل خانواده هاشمی‌ها نیز درباره نظر پدر خانواده می‌گوید: آیت‌الله هم حکم صادره را غیرشرعی و غیرقانونی می‌داند.[4]

این اتهامات در حالی وارد می‌شود که هاشمی بارها اعلام کرده بود که نمی‌خواهد در کار قوه قضاییه دخالت کند، اما از سوی دیگر، این قوه را به عدم استقلال متهم می‌کرد.

 

آیت‌الله آملی ‌لاریجانی رئیس قوه‌ قضاییه در یکی از سخنرانی‌هایشان در همین باره گفتند: برخی می‌گویند «نمی‌خواهیم در کار قضایی دخالت کنیم» اما با سخنان خود به‌نوعی دخالت می‌کنند، خصوصا القای این نکته که ممکن است متهم تبرئه شود، ولی به ‌نحو دستوری او را محکوم کنند، این سخن خلاف و نشر آن قابل پیگیری است.

به‌نظر می‌رسد سخنان آیت‌الله لاریجانی، پاسخی تلویحی به سخنان آقای هاشمی، درباره پرونده قضایی پسر باشد. هاشمی رفسنجانی در بخشی از مصاحبه خود با یکی از روزنامه‌های اصلاح‌ طلب گفته بود: «من نمی‌خواهم دخالت کنم. من از اول به رهبری و رئیس قوه‌قضائیه و همه گفته‌ام. قاضی را نمی‌شناسم و هیچ وقت ندیده‌ام. به اینها گفتم اگر مهدی جرمی کرده باشد، ترجیح من این است در دنیا جزایش را ببیند و به آخرت نیفتد. چون آخرت خیلی سخت است و اگر جرمی نکرده، این در شأن جمهوری اسلامی نیست انسانی را که جرمی ندارد، به دلیل مسائل سیاسی، متهم یا محکومش کنند. من باید از جمهوری اسلامی دفاع کنم. نظر من این است. بنابراین در دادگاه هیچ دخالتی نکردم. با اینکه قاضی روحانی است، من اصلا ندیده‌ام و نخواسته‌ام ببینم. الان دادگاه تمام شده و مهدی و وکلایش آخرین دفاعشان را به‌صورت لایحه نوشتند که نزدیک دوهزار صفحه و خیلی ‌خواندنی است و بعدها می‌تواند یک کتاب شود. ما هم نمی‌خواهیم در کار قوه‌قضائیه دخالت کنیم. حرف من با همه اینها این است که از بالا دستور ندهید و اگر از بالا دستور دادید، خلاف موازین قضایی و شرع است.»[5]

نتیجه‌گیری

آنچه آمد مهم‌ترین دلایل و نکاتی است که می‌توان برای رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان مطرح کرد. نکته مهمی که وجود دارد این است که نباید تصور شود که هاشمی هیچ صلاحیت دیگری برای احراز سمت‌های دیگر ندارد، بلکه این دلایل تنها به منظور رد صلاحیت وی برای حضور در مجلس خبرگان مطرح شده است. در همین جا باید متذکر شد که به خاطر تجربیات و سوابق هاشمی می‌توان از وی در سمت‌های مستشاری استفاده کرد که یکی از نمونه‌های این سمت‌ها، حضور وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است که بیشتر شأن مشورتی نسبت به رهبری دارد.

ارجاعات:

[1]- http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/08/12/905202

[2]- http://www.bultannews.com/fa/news/140359

[3]yon.ir/8tKX

[4] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/502068

[5] http://www.khabaronline.ir/detail/404154/society/judiciary