به گزارش افکارخبر، وی نوشت: باید به ملت و دولت دو کشور یادشده دست‌مریزاد گفت که حاضر شده‌اند قریب به ٨ هزار مهاجر جنگ‌زده را پذیرا شوند.

او در ادامه نوشته است: غرق‌شدن آن طفل سه‌ساله - که قلب تماشاگران را در سراسر جهان جریحه‌دار کرد - از سینه تاریخ پاک‌شدنی نیست. پرسشی که همیشه باقی است اینکه چه کسانی و با چه عقیده و آیینی سبب شدند این صحنه دلخراش به وجود آید و چند میلیون انسان در عراق، افغانستان و سوریه بی‌خانمان شوند؟



*گویا پرونده تحلیل اشتباه مسائل سوریه، قصد ندارد در میان اردوگاه جریان سیاسی خاص بسته شود.

معاریف این جریان سیاسی نه در روزگار شروع فتنه شام تحلیل درستی از این ماجرا داشتند و نه اکنون که به کشور آلمان به دلیل اعلام نمایشی پذیرش پناهجویان دست‌مریزاد! می‌گویند.

جریان سیاسی خاص به جای دیدن واقعیت‌های سوریه، ترجیح می‌دهد تنها بخشی را ببیند که جامعه به اصطلاح جهانی بنا به دلایلی قصد دیدن آنرا کرده است.

و گرنه از این تصاویر دردناک، در طول نزدیک به ۵ سال فتنه شام و رخدادهای تروریستی در سوریه کم نبود.

فاضل‌میبدی آیا ندید تصویر به دار آویختن کودک سه‌ساله‌ی سوری توسط تکفیری‌ها را و آیا به رؤیت چشمان او نرسید هنگامیکه دشمنان دولت قانونی سوریه، دختر شیعه جوانی را در مقابل چشمان بسته‌ی همان جامعه جهانی آقایان با دست خفه کردند.

چهره‌های جریان خاص آیا شنوای فریاد فتنه‌بار «لا ایران، لا حزب‌الله» که معرّب شعار «نه غزه نه لبنان» بود و در اوان فتنه شام از خیابان‌های شهرهای سوریه به گوش می‌رسید، نبودند؟!

و یا مثله شدن حمزه الخطیب، کودک سوری و شیمیایی شدن صدها کودک و زن و مرد سوری با بمب‌های دشمنان محور مقاومت منطقه را؟!

باید گفت که یقیناً جریان سیاسی خاص تمام این تصاویر را دیده است اما ترجیح داد به معاندان و تروریست‌های سوریه صفت «مخالف و منتقد» عطا کند. به آمریکا و متحدانش بعنوان دشمنان آیلان و سایر کودکان کشته شده سوری لبخند بزند و هیچگاه حاضر نباشد علیه دستان تا مرفق آلوده به خون آنها نطق سر بدهد و یادداشت بنویسد.

جریان سیاسی خاص ترجیح داد به جای تن دادن به واقعیت‌ها، با سیاست اصولی نظام برای دفاع از جان مردم سوریه و دولت قانونی این کشور تا آن اندازه مخالفت کند که کسانی همچون عباس عبدی نیز پس از چند سال به این اشتباه راهبردی جریان خاص اشاره و از آن انتقاد کردند.

و ترجیح داد بصورت جسته و گریخته و با کنایه از این بگوید که عاملیت استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه نه تروریست‌ها و تکفیری‌ها بلکه دولت سوریه و شخص بشاراسد! است.

جریان سیاسی خاص کارهایی بسیار بیشتر از دل سوزاندن برای آیلان دارد که مکلف به انجام آنهاست.

کارهایی که البته اعتراف اخیر داریوش سجادی، از فعالان اصلاح‌طلب مبنی بر اینکه «اگر فتنه سبز پیروز می‌شد هم‌اینک داعش در تهران بود» بر عمق و وزن آنها می‌افزاید و ابعادی جدید در این تکالیف بر زمین مانده باز می‌کند.

جریان سیاسی خاص برای تصویر آیلان در ساحل ترکیه دل می‌سوزاند و به کشور آلمان دست‌مریزاد می‌گوید اما دریغ از حتی یک اشاره در کلام چهره‌هایش یا تریبون‌هایش به «شهدای مدافع حرم» که زندگی خود را برای دفاع از تمام آیلان‌های سوریه و کودکان حاضر در محور مقاومت فدا کردند.

جریانی داخلی که حتی از یک توجه نشان دادن خشک و خالی به شهدای مدافع حرم نیز حذر میکند و اِبا دارد، بدیهیست که کارش به جایی میرسد که باید به کشور آلمان در قبال سوریه دستمریزاد بگوید و درباره واقعیت مسائل سوریه سکوت کند.