به گزارش افکارخبر، «بازار مصرف ایران برای کشورهای اروپایی و آمریکا یک فرصت به حساب می‌آید و باید همین را دستمایه روابط سیاسی قرار دهیم و دشمنی آنها را به دوستی تبدیل کنیم. باید اقدام‌های دیپلماتیک را تقویت کنیم. ایران باید از قدرت نرم خود استفاده بیشتری بکند و طبیعتا در این راه باید با اقدام‌هایی در داخل هم روبه‌رو باشیم.

این اقدام‌ها هم یک نوع علامت مثبت به کشورهای غربی است و به عبارت دیگر غربی‌ها زمانی شعارهای دیپلماتیک ما را می‌پذیرند و رویکرد مدنی ما را که در داخل برخی اقدام‌ها صورت بگیرد. پاره‌ای حبس‌ها و حصرهایی که غیر ضروری است باید برداشته شود و آزادی‌هایی هم به مطبوعات داده شود.»



*پیش از نقیب‌زاده، یک استاد اصلاح‌طلب دیگر به نام محسن رنانی که گفته شده از اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان است نیز در یک یادداشت مطبوعاتی اینطور اظهار کرد که برای بهبود کشور در شرایط پساتحریم، باید درباره حوادثسال ۸۸ اعلام آشتی ملی و در ادامه نیز عفو عمومی اعلام شود!

در نظرات این افراد مناقشه جدی وجود دارد.

نگاه تئوری‌های مذکور، منبعثاز غلبه هژمونی آمریکاست که اینطور می‌پندارد که همه‌چیز در ید قدرت قاهره سران کاخ سفید است و فرضاً اگر هم توافقی در ایران به تصویب برسد، مادام که ما در ایران، فتنه‌گرانِ حرکت کرده بر مسیر آمریکا را در حصر نگاه داریم، خبری از روزهای خوش و بالا رفتن از لوبیای سحرآمیز نتایج توافق هسته‌ای نیست که نیست!

بدیهیست که این نگاه، هزاران علت و معلول دیگر را نیز برای نرسیدن جامعه به باغ سبز وعده داده‌شده در آستین دارد و این قصه سری دراز دارد!

همچنین است که بارها از سوی مقامات ارشد کشور و حتی مقامات دولتی اعلام شده است که مذاکره فقط در مسائل هسته‌ای است و قرار نیست جمهوری اسلامی ایران در رویکردهای خود تغییر اساسی و یا حتی سطحی بدهد.

لذا خواست تغییر در تصمیمات نظام و یا تغییر مشی نسبت به اصول و فروع کشور در پی توافقی که البته معلوم نیست تصویب بشود یا نشود، بیمنطقی محسوب میشود.